معرکهگیری؛ یعنی دور شدن از مرکز و به حاشیه رفتن که همه ما قبل از ورود به کنگره به دلیل ناآگاهی خودمان در مشکلات زندگی و اشتباهاتی که مرتکب شدیم معرکهگیری میکردیم. در جهت حل مشکلات قدم برنمیداشتیم و حاضر به محکومکردن خودمان نبودیم؛ بلکه وقت و انرژیمان را برای بقیه میگذاشتیم و به جای اینکه دوربین را به سمت خودمان بچرخانیم و صفات بد خود را ببینیم همیشه به دنبال قضاوتکردن و مقصر جلوهدادن دیگران بودیم و با اینکار قصد داشتیم خطای خود را پوشش دهیم. ساعتها با تلفن درحال غیبتکردن و غرزدن با بقیه بودیم تا ثابت کنیم فلانی مقصر است درحالیکه با این کار فقط باعث گرفتن انرژی از خود بودیم ک همیشه بعد از غیبت و قضاوت حال ما خراب بود.
در معرکهگیری؛ چون در مسیر ضدارزشها میباشیم صفتهای ترس، خشم، ناامیدی، حسادت، کینه، نفرت و منیت به سراغ ما میآیند، منیت باعث میشود ما آموزشپذیر نباشیم چراکه در منیت فکر میکنیم که از همه بیشتر میدانیم و خود را از همه بالاتر میدانیم. برای خروج از معرکهگیری باید به فراگرفتن آموزشهای کنگره بپردازیم و دانایی خود را افزایش دهیم تا به دانایی موثر برسیم این امر یک شبِ یا یک ماهِ انجام نمیشود؛ بلکه ذرهذره با تلاش و تفکر درست، شروع به تغییردادن خود کنیم هرچقدر یادگیری ما بیشتر باشد و عمل کنیم از معرکهگیری دور میشویم.
در یادگیری باید بتوانیم سه مولفه مثلث دانایی که تفکر، تجربه و آموزش را به تعادل برسانیم. تفکری که میکنیم باید درست باشد تا بتوانیم ساختاریهای فکری خودمان را به ساختار عملیاتی تبدیل کنیم وگرنه فکر خالی بدون عمل کردن به آن، هرچقدر هم درست و بینظیر باشد بیهوده است. برای آموزش گرفتن هم باید همیشه به طور مستمر در کنگره حضور داشته باشیم؛ اینکه فقط من خود را به لژیون برسانم یا فقط سیدی گوش کنم؛ ولی به کنگره نیایم اشتباه است. آموزش گرفتن در جمع اتفاق میافتد و ما باید سعی کنیم در کارگاه آموزشی، لژیون، پارک حضور مستمر داشته باشیم چون خیلی به ما کمک میکند چراکه شاید گره درونی ما در مشارکت یکی از همسفران در کارگاه آموزشی باشد.
تجربهکردن همهچیز کار انسانهای نادان است. ما در بعضی مواقع میتوانیم از تجربیات دیگران در جهت حل مشکلات استفاده کنیم. یادگیری و معرکهگیری مقابل هم هستند این دانایی من است؛ که کدام را انتخاب کنم و ریشه آن به جهل و ناآگاهی من برمیگردد. خدا را شکر میکنم که در کنگره حضور دارم، کنگره یک دانشگاه است که علم چگونه زندگیکردن را به ما میآموزد. کنگره منشا نور بسیار بزرگ و عظیم است که پایانی ندارد با یادگیری و در جهت صراط مستقیم حرکت کردن و خدمتگذار بودن میتواند این نور و روشنایی در درون ما هم وارد شود تا بر نفس اماره غلبه کنیم و تاریکیها کنار برود به حس و حال خوش برسیم.
نویسنده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر بیتا(لژیون پنجم)
عکاس: همسفر نسیم رهجوی راهنما همسفر مریم(لژیون دوم)
ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر نازنین
همسفران نمایندگی اسلامشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
441