جلسه سوم از دوره دوم کارگاه های اموزشی کنگره ۶٠ نمایندگی کیش، به استادی همسفر قمر با دستور جلسه «رابطه یادگیری با معرکه گیری» روز شنبه ۲۶ ابان ماه ۱۴٠۳ برگزار شد.
سخنان استاد:
خدارا شکر می کنم که توفیق خدمت به من داده شد رابطه ای را که بین یادگیری و معرکه گیری می توانیم برقرار کنیم به این صورت است که هر زمان که ما از اموزش و خدمت فاصله بگیریم به سمت مسائلی از جمله معرکه گیری کشیده می شویم. در شهر وجودی ما معرکه گیری و یادگیری درکنار هم نمی توانند قرار بگیرند و در تفکرات و ذهن ما فقط جای یکی از این ها است یا اموزش و یادگیری و یا معرکه گیری و حاشیه.
اولین لازمه یاد گیری این است که من بپذیرم چیزی را نمی دانم و نیاز به اموزش دارم، یادگیری یعنی این که بتوانیم سه مولفه مثلث دانایی، تفکر و تجربه و اموزش را به تعادل برسانیم و برای یاد گرفتن و اموزش باید مسیر درست را پیدا کرده و زمان کافی و لازم را صرف کنیم و از تجربیات دیگران هم استفاده کنیم و ترس، منیت و نا امیدی خود را کنار گذاشته و با راهنمایی،راهنماهای خوب کنگره از تاریکی ها نجات پیدا کند و هر چقدر دانایی انسان بالاتر رود و دانایی خود را به دانایی موثر تبدیل کند از حاشیه و معرکه گیری دور می شود. زمانی که من فرمانبردار باشم و خدمت کنم و از اموزش ها استفاده کنم وان ها را کاربردی کنم در مسیر درست اموزش قرار گرفته ام وزمانی که در تاریکی باشم معرکه گیری می کنم و در حاشیه قرار می گیرم.معرکه گیری در قدیم به این معنا بود که درویش ها ومارگیرها بساطی را پهن می کردند و تعدادی افراد را دور خود جمع می کردند ومعرکه می گرفتند، مثلا زنجیر پاره می کنندو... معرکه گیری در اثر کمبود دانش، خودخواهی و منیت و حسادت و شکست خوردن و ترس و نا امیدی به وجود می اید. شروع معرکه گیری دلیل می خواهد؛ مثلا انسان وقتی که در موضوعی از دیگران عقب می افتد کم کم خودش را از بقیه جدا می کند و با افرادی که مساعد هستند شروع به صحبت کردن می کند، در تمام مسائل حق را به جانب خود می گیرد و خودش را مظلوم و قربانی جلوه می دهد؛ معرکه گیری در تمام سیستم ها وجود دارد چه در خانواده، در کنگره، در ادارات و... معرکه گیری یعنی دور شدن از مرکز و در حاشیه قرار گرفتن؛ برای اینکه در تله معرکه گیری قرار نگیریم تنها یک راه وجود دارد و ان رسیدن به دانایی است و با اموزش گرفتن در مسائل مختلف می توانیم دانایی خودمان را بالا ببریم. وقتی که شخصی دچار ترس، ناامیدی، منیت می شود یعنی درگیر مثلث جهالت است و در خود نیازی نمی بیند که اموزش بگیرد و شروع به معرکه گیری می کند. اموزش و یادگیری به انسان کمک می کند که به اهداف خود برسد، زمانی که انسان به دلایلی نتواند به اهداف خود برسد دنبال مقصر می گردد تا همه تقصیرها را به گردن او بیاندازد و از همین جا شروع به معرکه گیری می کند؛ یا اینکه در حد مورد نیاز تلاش نمی کند و حاضر به اموزش گرفتن هم نیست و یا این که به دلیل منیت از اموزش ها استفاده نمی کند و از دیگران عقب می افتد و برای این که شکست خود را سر پوش بگذارد شروع به معرکه گیری می کند.
اقای مهندس می فرمایند: بنای خراب را ساکنین اباد، اباد می کنند و بنای اباد را ساکنین خراب، خراب می کنند. با یادگیری و اموزش و کاربردی کردن ان ها است که می شود بناهای خراب را اباد کرد. اگر در جهت ارزش ها گام برداریم و از اموزش ها درست استفاده کنیم بنا ها را می توانیم اباد کنیم. شخصی که دنبال یادگیری باشد دچار معرکه گیری نخواهد شد.رهجویی که در مسیر درست باشد با خدمت کردن و اموزش گرفتن و در نهایت با کاربردی کردن ان ها در مسیر دانایی و دانایی موثر قرار بگیرد دچار معرکه گیری نمی شود. قرار گرفتن در حاشیه از جهالت می اید وهر چقدر که انسان سطح دانایی و اگاهی اش بالاتر برود، از معرکه گیری و در حاشیه قرار گرفتن پرهیز می کند. معرکه گیری حواس و تمرکز فرد معرکه گیر را از اموزش دور می کند و سطح انرژی او را پایین می اورد وفرد را دچار خشم و حسادت می کند. زمانی که به بهانه جویی روی می اوریم باید بدانیم که در مسیر درست نیستیم و این موجب می شود که ما از آموزش گرفتن دور شویم ودر تله معرکه گیری بیافتیم. به امید روزی که با اموزش های ناب کنگره ۶٠ بتوانیم به دانایی موثر دست یابیم وهمه در مسیر درست گام برداریم واز حاشیه و معرکه گیری و از توجیه اشتباهات خود دور شویم.
نویسنده: همسفر قمر رهجوی راهنما همسفر ساناز، لژیون اول
ویراستاری و ارسال: راهنما همسفر ساناز، نگهبان سایت
همسفران نمایندگی کیش
- تعداد بازدید از این مطلب :
71