English Version
This Site Is Available In English

سیستم ایکس سیستمی است که انسان به آن وابسته است

سیستم ایکس سیستمی است که انسان به آن وابسته است

جلسه سیزدهم از دوره ششم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی دزفول، با استادی راهنما مسافر علی، نگهبانی مسافر ابراهیم و دبیری همسفر روح الدین، با دستور جلسه «سیستم ایکس» پنج‌شنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
سلام دوستان علی هستم یک مسافر.
خیلی خوشحال هستم از اینکه در جمع شما عزیزان هستم، خداوند را سپاس می‌گویم بابت این موضوع که دوباره این لطف را به من داشتند، که بتوانم در خدمت شما عزیزان باشم، در کنار شما در شعبه دزفول آموزش بگیرم، و خداوند را شکر میکنم از اینکه اینجا هستم و همچنین از ایجنت شعبه آقا پژمان خیلی تشکر میکنم، و همینطور از مرزبانان و نگهبان که این فرصت را در اختیار من گذاشتند که بتوانم در جمع شما آموزش بگیرم.
دستور جلسه این هفته، دستور جلسه شیرین سیستم ایکس است، این موضوع در کنگره شناخته شده است و حتی آدم‌های عادی و کمتر پزشکی شما گیر می‌آورید که حتی درباره این سیستم شنیده باشد، و اگر هم شنیده است، خیلی مطالب کمی شنیده است ولی خوشبختانه ما در کنگره و در آموزش‌هایی که آقای مهندس در اختیار ما گذاشتند به راحتی سیستم را شناسایی کردیم، این سیستم یکی از سیستم‌هایی است که ما انسان‌ها شدیدا به آن وابسته هستیم، هم از نظر جسمی و هم از نظر روحی و روانی، سیستمی هست که تمام حالات روحی و روانی ما، و حتی جسمی ما،  تحت تاثیر این سیستم هست و اگر این سیستم خوب کار بکند، قطعا انسان حال خوبی خواهد داشت و اگر این سیستم بد کار بکند، قطعا انسان حالش خوب نخواهد بود، حتی اگر تمام دارایی های دنیا را هم داشته باشد، تمام مادیات را هم در اختیار داشته باشد، ولی سیستم خوب کار نکند انگار در جهنم واقعی است.
صحبتی که اقای مهندس می‌فرمایند: اگر کسی سیستمش خوب کار نکند، دقیقا در جهنم قرار دارد، خب این سیستم به دو طریق خراب می‌شود، یکی بی سیم و دیگری با سیم است.
با سیم، چیزی هستش که همه‌ی ما باهاش سرکار داریم، یعنی مواد مخدر، قرص‌های اعصاب روان، الکل و حتی سیگار می‌تواند این سیستم را تحت تاثیر شدید خودش قرار بدهد و از تعادل خارج بشود، این از طریق آشکار یا همان باسیم است.
از طریق بی‌سیم هم، از طریق افکار است، که فکر می‌کنم افراد خیلی زیادی از این طریق سیستم ایکس خودشان را دچار مشکل کردند و از حالت تعادل خارج شدند.
چیزی که خیلی‌ها بیرون از کنگره با این موضوع سرکار دارند و با افکار خرابی که در اختیار دارند، همان ترس‌ها، استرس‌ها، نگرانی‌ها، حقارت‌ها، کینه‌ورزی‌ها، قضاوت‌‌کردن‌ها اینا همه باعث می‌شود که سیستم من دچار مشکل بشود، و آن مواد شبه‌افیونی که باید ترشح بکند را نمی‌گذارد ترشح بکند، افکار خوب باید جایگزین بشود تا بتواند این سیستم دوباره راه اندازی بشود. کسی که از طریق مواد مخدر، این سیستم را دچار مشکل کرده است خوشبختانه راهش پیدا شده است که می‌تواند دوباره این سیستم را بازسازی کند، و راه درمانش روش دی‌اس‌تی است، و بهترین دارو هم که می‌تواند این سیستم را دوباره به چرخه حیاط برگرداند، داروی OT است، چرا داروی OT؟ به خاطر اینکه پکیج کاملی از آلکلوئید‌هایی است که بدن به آن احتیاج دارد، یک پکیج کامل که در اختیار جسم قرار می‌گیرد و این سیستم را آهسته آهسته و با یک پروتکل مناسب و یک زمان مناسب می‌تواند دوباره آن را به چرخه حیاط برگرداند و این خوشبختانه نصیب ما شد.
ما این موضوع را می‌دانیم، چون در سیستم‌های دیگر به این باور ندارند که این سیستم، یک زمانی خراب شده است و باید حتما مصالح مورد نیاز را در اختیارش بگذاریم تا با یک پروتکل و زمان مناسب آن را به چرخه حیاط برگردانند، می‌گویند: نه، همین که شما مواد مصرف نکنید، در جلسات شرکت کنید، از طریق بعدروحانی و یا در کنار هم بودن، این سیستم دوباره خودش برمیگردد، در صورتی که خیلی‌ها دیدیم و یا شاید هم تجربه کردیم، کسی که شاید ده سال، ۱۵ سال موارد مصرف نمی‌کند ولی همچنان خوابش خوب نیست، رفتارش خوب نیست، و این سیستم به این راحتی‌ها به این چرخه بازنمی‌گردد، حتما با داروی مناسب و پروتکل مشخص بتواند این سیستم را برگرداند.
اما نکته مهم تر از این پروتکل، و این پروتکل فقط پنج درصد قضیه درمان اعتیاد را در بر می‌گیرد، یعنی سیستم جسم من که از تعادل خارج شده است، در قضیه درمان اعتیاد فقط ۵ درصد است، و ۹۵ درصد دیگر در قسمت جهانبینی است، که اگر من بتوانم تمام ۱۰ الی ۱۱ ماه را مانند ساعت سفرم را طی کنم، دارو را به موقع بخورم، ولی هیچ آموزشی نگیرم، باز درمانی در من صورت نمی‌گیرد، چون مسئله‌ی اصلی آموزش و تفکر است، و حتما باید حل بشود و در کنارش سیستم من دوباره راه اندازی می‌شود.
آن ۵ درصد با اینکه عددش کم است، اما در قضیه درمان بسیار مهم است، اگر آن ۵ درصد حل هم نشود و بخواهم به بُرد آموزشی نگاه کنم، باز مشکلی در من ایجاد نمی‌شود و دوباره درمان من ناقص می‌شود.

برای راه اندازی و به تعادل رسیدن و گذر از بیماری اعتیاد، حتما باید مثلث جسم، روان و جهانبینی را من رعایت بکنم، تا بتوانم این سیستم را دوباره به چرخه‌ی حیات برگردانم، هر کدام از این اضلاع را بخواهم نادیده بگیرم، این سیستم بازسازی نخواهد شد.
در مسئله آموزش، آقای مهندس سال به سال دارند قضیه آموزش را سخت و سخت‌تر می‌کنند، چرا؟ چون ارتباط مستقیمی دارد با قضیه بعد روانی و بعد جهانبینی،و با آن بعد بی سیم که خیلی مهم است، و کسی اگر آموزش نگیرد هرقدر سیستم درمانش را درست انجام بدهد، ولی دوباره یک جایی به مشکل برمی‌خورد و برمیگردد.
امیدوارم از این فرصتی که نصیب ما شده است استفاده لازم را ببریم، چون افراد کنگره واقعا خوشبخت هستند و یک اطلاعاتی دارند که شاید دکترهایی که چندین سال درس می‌خوانند، اطلاعات به این دقیقی درباره جسم نمی‌دانند، حتی در مورد چاقی و لاغری ما بهترین روش‌ها را می‌توانیم در کنگره اجرا کنیم و به انجام برسانیم، و بتوانیم به حال خوش برسیم.
درمان در کنگره ۶۰ ترک نیست، درمان رسیدن به تعادل است، و بعد از به تعادل رسیدن به تعالی است، که ما به راحتی و با پروتکل و آموزشی که جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان در اختیار همه ماها قرار دادند، راحت می‌توانیم این مسیر را طی کنیم و به آن حال خوشی که مد نظرمان هست برسیم. مچکرم از اینکه به مشارکت من گوش کردید.
عکاس، تایپ، ویرایش و ارسال گزارش: همسفر مهزیار

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .