جلسه یازدهم از دوره پنجم کارگاههای آموزشی مجازی همسفران نمایندگی گوجان به استادی همسفر فریبا با دستور جلسه «رابطه یادگیری و معرکهگیری» روز شنبه ۲۶ آبانماه ۱۴۰۳ برگزار شد.
سخنان استاد:
واژه یادگیری و معرکهگیری با هم رابطه معکوس دارند. معرکهگیری؛ یعنی دور شدن از مرکز و به حاشیه رفتن است. معرکهگیری به این معناست که فردی بساطی پهن میکند، تعدادی از افراد را جمع مینماید و معرکه میگیرد؛ مثلاً زنجیر پاره میکند، شعبده بازی و رمالی میکند به این کارها معرکهگیری میگویند. در قدیم با این کار، مردم را سرگرم میکردند و به این وسیله پولی از مردم دریافت میکردند. خود من قبل از اینکه وارد کنگره شوم در ذهن خود وارد معرکههای زیادی میشدم در درون خودم به قضاوت و قیاسهای زیادی میپرداختم. زمانی که وارد کنگره شدم، باید قبول میکردم که آموزش کافی ندارم و حالا که در مسیر کنگره قرار گرفتم؛ قطعاً یک سری مسائل را باید رعایت کنم. یکی از این قوانین حرمتهای کنگره ۶۰ است که از غیبت و تجسس کردن، وارد حاشیه شدن و گرفتن معرکه دوری کنم. اگر بخواهم در کنگره از معرکه یا حاشیه دور بشوم، باید سیدی بنویسم، مشارکت و خدمت کنم، نق نزنم و به حرف راهنما گوش بدهم، فرمانبردار باشم و در پارک وارد حاشیه نشوم، برد و باخت مهم نیست، ورزش کنم و به سلامتی جسم خود اهمیت بدهم، سر ساعت منظم و با پوشش مناسب وارد کنگره شوم.
صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون انسان جاری است و میتواند با یادگیری و آموزش، مقابل معرکهگیری قرار بگیرد. معرکهگیری از کمبود و نداشتن آموزش، حسادت، منیت، خودخواهی و تکبر میآید. هر چقدر به سمت یادگیری حرکت کنیم از جهل و نادانی فاصله میگیریم و هر چقدر به سمت معرکهگیری حرکت کنیم، درست برعکس آن از آموزش فاصله میگیریم، هر چقدر به طرف ضد ارزشها کشیده شویم، انرژی زیادی از ما گرفته میشود و این کاستی انرژی، ما را به طرف نق زدن، حاشیه و معرکهگیری سوق میدهد. من از تاریکی و مسئله اعتیاد مسافرم این تجربه را دارم که مسائل و مشکلات زیادی را به وجود میآورد؛ اما نکته مثبتی که داشت این بود که من را از حاشیهها کمی بیرون آورد و به زندگی خودم مشغول کرد و اگر نبود، من هنوز درگیر یک سری از حاشیههای معمولی بودم. اگر کسی در کنگره به دنبال حاشیه و بهانهگیری است، هنوز لذت رهایی، آسایش و آرامش را کسب نکرده است. مسئله یادگیری و فراگیری تنها مختص درس، مکتب و مدرسه نیست؛ چون سواد فقط بخشی از این مسئله است. اصلیترین مسئله یادگیری که در کنگره به آن رسیدهایم، دانایی و دانایی موثر است که فقط با به تعادل رسیدن سه مؤلفه مثلث دانایی که شامل تفکر، تجربه و آموزش است.
آقای مهندس حسین دژاکام این دو مقوله را در کنار هم قرار دادهاند؛ چرا که این دو مسئله مانند دو کفه ترازو است، اگر سطح یادگیری، دانش، دانایی و معرفت ما بالاتر باشد، کفه دیگر ترازو که همان معرکهگیری است، پایینتر میرود. تا زمانی که من اشتباهات خود را در نظر نگرفته و دیگران را مقصر قلمداد کنم، وارد معرکهگیری میشوم، پس باید از مثلث جهالت و نادانی درون خودم فاصله بگیرم. وقتی که بر ترس، منیت و ناامیدی درون، غلبه کردم، میتوانم به تعادل برسم. معرکه گیری حواس و تمرکز ما را از آموزش دور کرده، نیرو و انرژی ما را خراب میکند. یک ضربالمثل قدیمی است که میگوید: «سر پیری و معرکه گیری.» اين ضرب المثل بیشتر در مورد آدمهای سالخورده میآيد که در بعضی از مسائل؛ مثل درس خواندن و مسائل دیگر که سن و سال ما از این کارها گذشته است. در کنگره، معنی آن کاملا برعکس است، آقای مهندس حسین دژاکام می فرماید: «در یادگیری سن و سال مهم نیست.» همه اعضای کنگره را به درس خواندن تشویق میکنند، چون انسان تا زنده است، باید زندگی کند و به کسب علم و سلامتی خود اهمیت بدهد.
از آقای مهندس حسین دژاکام، سپاسگزارم که با علم و دانایی، معرکهای به نام کنگره را با درایت و برنامهریزی خاصی طراحی کرده است تا ما و همه انسانهایی که در بند تاریکی است را به سمت روشنایی و سلامت سوق دهد و به یادگیری، علم و معرفت سرگرم کند. پهلوانِ معرکه ما، زنجیرهای جهالت و نادانی را پاره میکند، سبد یا کاسهای که در این معرکه میچرخد و پهلوانی که نمایش را به اجرا میگذارد در راستای علم و دانشی است که هنوز کشف نشده است و این معمار معرکه در آستانه کشف تحقیقات و دانشی است تا کمی از درد و رنج انسانها بکاهد.
نویسنده: همسفر فریبا، عضو لژیون سردار
عکاس: مرزبان خبری، همسفر سمیه، عضو لژیون سردار
ویراستار و ارسال: راهنمای تازهواردین، همسفر سمانه، عضو لژیون سردار
همسفران نمایندگی گوجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
94