دو پادشاه در یک اقلیم نمی‌گنجند

جلسه سوم از دوره دوم کارگاه‌های آموزشی مجازی همسفران نمایندگی کاسپین به استادی راهنما همسفر فاطمه با دستور جلسه «رابطه بادگیری و معرکه‌گیری» روز شنبه 26 آبان‌ماه ۱۴۰۳ شروع به‌ کار کرد.

سخنان استاد:

انسان از زمان تولد به‌صورت غریزی مسئله یادگیری در قالب خوردن، نشستن، راه رفتن و سخن گفتن را آغاز می‌کند و تا زمان مدرسه و دانشگاه این موضوع با اختیار او ادامه پیدا می‌کند. این بخشی از موضوع یادگیری است؛ اما نکته اصلی این است که یادگیری فقط مختص مدرسه و دانشگاه نیست، اصولاً زندگی سراسر یادگیری است؛ البته برای کسی که به دنبال آموختن است و برای ساخته‌شدن و تکامل خود تلاش می‌کند.

همان‌طور که در سی‌دی برگ آقای مهندس حسین دژاکام می‌فرمایند: جهان مملو از امواج است، گاهی موج‌هایی با ارتفاع کم و گاهی سهمگین و ما مانند برگی بر روی این امواج سواریم. گاهی با این امواج بالا می‌رویم و گاهی پایین می‌آییم و هیچ‌چیز ثابت نیست. ما باید یاد بگیریم که چگونه این امواج را کنترل کنیم. ما برای این‌که بتوانیم بر امواج، فراز و نشیب‌های مختلف زندگی غلبه کنیم نیاز به دانایی داریم. برای رسیدن به دانایی بایستی آموزش ببینیم و کم‌کم دانایی خود را به دانایی مؤثر تبدیل کنیم.

یکی از این امواج سهمگین که ما اعضاء کنگره۶۰ با آن دست‌به‌گریبان بوده و هستیم مسئله اعتیاد است که ما برای درمان و رهایی از اعتیاد شدیداً نیاز به آموزش و یادگیری داریم. ما نمی‌توانیم بدون فراگیری علم و دانش جهان‌بینی که در کنگره در اختیار ما قرار داده ‌شده از مسئله اعتیاد و ضدارزش‌هایی که در وجودمان است خارج شویم. در کنگره۶۰ آموزش و علم جهان‌بینی برای همه اعضاء وجود دارد. هر کس برحسب نیاز و گره‌های درونی خود از آموزش‌ها بهره‌مند می‌شود و آن‌ها را به‌کار می‌گیرد تا به دانایی و دانایی‌مؤثر برسد. انسان دانا می‌داند که همیشه نیاز به آموزش دارد؛ بنابراین برای رشد و تعالی خود لحظه‌ای از آموختن غافل نمی‌شود و همیشه در حال خدمت کردن است.

در کنگره افرادی که به دنبال آموزش و خدمت هستند به نتیجه و سرمنزل مقصود می‌رسند. حال آن‌ها خوب است و این حال خوب را به دیگران منتقل می‌کنند؛ چون هدف مشخصی دارند و برای رسیدن به هدف، نهایت تلاش خود را می‌کنند. در این میان افرادی وجود دارند که در سیستم آموزشی کنگره قرار گرفته‌اند؛ اما به علت ترس، ناامیدی و منیتی که در وجود آن‌ها است که ریشه در جهالت آنان دارد به دنبال یادگیری نیستند؛ چون هدف مشخصی ندارند با شکست مواجه می‌شوند. این افراد که به ‌اصطلاح معرکه‌گیر هستند و مدام در حال نق زدن، حاشیه و ایراد گرفتن از دیگران هستند و دیگران را دشمن خود می‌دانند در صورتی‌ که دشمن اصلی جهل و نادانی است که در وجود خود آن‌ها است.

همان‌طور که در دعای کنگره می‌خوانیم که برای رهایی خودمان از دست نیرومندترین دشمن خودمان که جهل و ناآگاهی خودمان است چهارده ثانیه سکوت می‌کنیم و به خدا پناه می‌بریم. حال معرکه‌گیری می‌تواند در صور پنهان یعنی در ذهن ما اتفاق بیفتد؛ به‌طور مثال ما در جلسه یا لژیون نشسته و به صحبت‌های استاد جلسه، راهنما یا مشارکت‌ها گوش می‌دهیم؛ ولی ذهن ما درگیر مسائل منفی و حاشیه‌ای است. به‌جای این‌که آموزش بگیریم، در حال نقد و بررسی، ایراد گرفتن و قضاوت هستیم.

در کل بایستی بگوییم رابطه‌ای که بین یادگیری و معرکه‌گیری وجود دارد این است که در شهر وجودی و ذهن ما این دو نمی‌توانند در کنار هم قرار بگیرند و به‌ قول‌ معروف دو پادشاه در یک اقلیم نمی‌گنجند. هر زمان که ما از آموزش و خدمت فاصله بگیریم وارد مسائل حاشیه و معرکه‌گیری می‌شویم؛ هر زمان از معرکه‌گیری و مسائل منفی دور شدیم و از آموزش‌های کنگره برای ساخته‌شدن و تکامل خود استفاده کردیم به‌ سلامتی، آرامش و حال‌خوش می‌رسیم.

نویسنده: راهنما همسفر فاطمه
تایپ: رابط خبری همسفر کلثوم رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم)
ویرایش: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر نازنین (لژیون ششم) دبیر سایت
ویراستاری و ارسال: همسفر آوا رهجوی راهنما همسفر ندا (لژیون‌چهاردهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی کاسپین قزوین