جلسه هشتم از دوره هفتم سری کارگاههای آموزشی مجازی همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی عمان سامانی، با دستور جلسه « رابطه یادگیری و معرکهگیری» به استادی همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زینب در روز شنبه ۲۶ آبان ماه ۱۴۰۳ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
آنچه باور است محبت است وآنچه نیست ظروف تهی است. خداوند را شاکر و سپاسگزارم که به واسطه مسافرم اذن ورود من به کنگره صادر شد و من هم در کنار دوستان محبت در حال آموزش گرفتن هستم.
در مورد دستور جلسه رابطه یادگیری و معرکهگیری؛ اگر من وادییکم را به خوبی پشت سر گذاشته باشم و تفکری درست داشته باشم، برایم سؤالاتی پیش میآید که یادگیری چیست ؟ و چه موقع اتفاق میافتد؟
یادگیری؛فرآیندی است که پس از گرفتن آموزش رخ میدهد. حال این سؤال پیش میآید که آموزش توسط چه کسی، چگونه، در چه زمان و مکانی اتفاق میافتد؟ برای پاسخ دادن به این سؤالات، اگر فرزندم را در نظر بگیرم؛ از همان بدو تولد در حال آموزش دیدن است؛ توسط محیط، خودم و اطرافیان و زمانی که بزرگتر شد؛ دنبال مدرسه، دوستان و معلم باتجربه و... تمامی این پروسهها را با ظرافت و دقت طی میکنم تا فرزندم یاد بگیرد. اینجا دقت میکنم چه کسی به فرزندم آموزش میدهد، چون مسأله مهمی است.
آقایامین فرمودند:« آموزش باید توسط فردی انجام شود که خود، مطلب را به خوبی درک کرده باشد و بتواند به زبان ساده بیان کند و حتی بتواند آن مطلب را به مادربزرگ خود به خوبی آموزش دهد». پس مسأله مهمی است که من از کجا و توسط چه کسی آموزش میگیرم؟ چرا که بعضی از آموزشها از پایه و اساس غلط میباشند و به جای اینکه من را به هدف از یادگیری که همان، تغییر است نزدیک کند تا بتوانم تبدیل ودر نهایت ترخیص شوم، من را به بیراهه میکشاند و اگر هم تغییری رخ دهد در جهت منفی خواهد بود که من را به بیغولهها میکشاند.
پس اکنون که درمکان مقدسی به نام کنگره۶۰ قرار گرفتهام؛ مکانی که هم مدرسه، دانشگاه، عبادتگاه و هم بیمارستان میباشد و استادان و افراد باتجربه، بزرگ و دانشمند هستند خیال من راحت و آسوده است که میتوانم آموزش را به بهترین شکل بگیرم.
جناب مهندس دژاکام میفرمایند؛ چون هدف من از خلقت گرفتن؛ آموزش و خدمت است, باید برای رشد خودم بدانم چه کارها و وظایفی بر عهده من است و برای اینکه در من تغییر ایجاد شود و در مسیر صراط مستقیم قرار بگیرم و خدمت کنم، تا حال خوش را بهتر تجربه کنم.
ممکن است وقتی میخواهم پا به این وادی بگذارم؛ نفس اماره، وارد بازی شود و نقزدنها، بهانهگیری فرزندم، افزایش ساعت کار و هزاران حقه بازدارنده دیگر مانع شوند که من وارد مرحله عملکردن شوم و اینجا اگر آموزش لازم و درست را فرا گرفته باشم، تبدیل به دانایی میشود و اگر دانایی تبدیل به داناییمؤثر شده باشد، من سپری دارم که مانند سدی جلوی نفس اماره، بهانهگیری و نهایتا معرکهگیری میایستم و ادامه میدهم. اما اگر به آن درجه از دانایی نرسیده باشم، به حاشیه بروم و در گردباد کنگره و زندگی دور از مرکز باشم به راحتی به بیرون پرتاب میشوم و وارد ضدارزشها وتاریکیها خواهم شد.
پس در این دستور جلسه آموختم که یادگیری و معرکهگیری دو نقطه مقابل یکدیگر هستند و کاملاً با هم در تضاد هستند. من آموزش میگیرم تا یادگیری رخ دهد و زمانی که یادگیری من وارد مرحله عمل شود، معرکهگیری را از بازی حذف خواهد کرد و در این صورت یادگیری و دانایی مؤثر من روز به روز فراتر و چشمگیرتر میشود.
همانطور که آقای امین بارهاوبارها فرمودند:« اگر ما درحاشیه باشیم؛ حتی اگر ما در بهترین مکانها آموزش بگیریم، منجر به یادگیری نمیشود.» بنابراین باید به درون خود مراجعه کنیم و برای فرا گرفتن آموزشهای ناب کنگره تلاش کنیم و درونمان را مانند آینه پاک و زلال کنیم.
نویسنده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زینب ( لژیون یازدهم)
رابط خبری: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر عاطفه( لژیون نهم)
ویراستار: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر آسیه (لژیون یکم)
ارسال: همسفر زری رهجوی راهنما همسفر سودابه( لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی عمان سامانی شهرکرد
- تعداد بازدید از این مطلب :
130