جلسه هشتم از دوره سی و ششم سری کارگاههای آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگرۀ ۶۰، نمایندگی فردوسی مشهد، با استادی راهنمای محترم مسافر احمد ، نگهبانی مسافر کامران و دبیری مسافر محسن با دستور جلسه «سیستم ایکس » پنجشنبه 24 آبان ماه ۱۴۰۳ ساعت 16:30 شروع به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان احمد هستم مسافر خداوند را شاکرم که یکبار دیگر این توفیق به من داده شد تا این جایگاه را تجربه کنم از نگهبان و دبیر جلسه سپاسگزارم که این فرصت را دادند تا خدمت کنم.
در ابتدا حضور دیدهبان محترم آقای بابک لطفی به همراه جواد آقای فلاح در شعبه خودمان را خیرمقدم عرض میکنم.
امروز دستور جلسه سیستم ایکس است و همچنین مراسم اهداء شال مرزبانی داریم و تولد هادی عزیز نیز هست.
سیستم ایکس همانطور که از اسمش پیداست، ایکس به معنای مجهول است سیستمی که در ابتدا مجهول بوده است و همچنان که علم روزبهروز پیشرفت میکند، هنوز نفهمیدند در علم پزشکی که دلیل درمان چه هست.
مهندس دژاکام در زمان شروع سفر هیچ اعتقادی به سیستم ایکس نداشتند بعد که کم کم سفر را شروع کردند این سیستم را پیدا کردند و در کنگره میگویند سیستم ایکس، مجموعه نوروترانسمیتر ها، هورمونها، غدد درونریز و برونریز هستند که تولیدکننده مواد شبه افیون در بدن را به عهدهدارند و وقتی میگوییم آنتی ایکس یعنی ضد سیستم ایکس و در ابتدا که آمدیم کنگره گمان میکردیم که آنتی ایکس مواد مخدر است که جناب مهندس این موضوع را باز کردند، مواد مخدر یکی از انواع آنتی ایکس میباشد که مواد صنعتی و سنتی یک نوع آنتی ایکس و افکار منفی، تغذیه نامناسب، خواب نامناسب و عدم تحرک هرکدام بهنوعی آنتی ایکس محسوب میشوند.
سیستم ایکس وقتی از تعادل خارج میشود انواع اقسام بیماریها به وجود میآید که بیماری اعتیاد ازجمله آن است. در خارج از کنگره میگویند اعتیاد نوعی بیماری است اما نمیگویند برای درمان این بیماری چهکاری باید انجام داد؟ و در اثر این بیماری کدام قسمت بدن بیمار آسیبدیده است وقتی میگوییم سرماخوردگی مشخص است که کدام قسمت بدن دچار آسیب شده است و یا هر نوع بیماری دیگر، اما وقتی در بیرون از کنگره میگفتند اعتیاد نمیگفتند کجای بدن بیمار آسیبدیده است و یا چه مدتزمان لازم است این بیماری خوب شود و ما کجا را باید درمان کنیم که جناب مهندس گفتند سیستم ایکس بیمار، آسیبدیده است و از تعادل خارجشده است سیستم ایکس شامل دو قسمت است که اولی سیستم اعصاب مرکزی مغز و دیگری سیستم اعصاب محیطی است که بهوسیله نورونها و نوروترانسمیتر ها یا همان انتقالدهندههای شیمیایی تمام بدن را احاطه دارد و ما وقتی مواد مصرف میکنیم این ناقلهای عصبی با تند یا کند شدن سرعت آنها از تعادل خارج میشوند.
در اثر سفر درست به روش دی اس تی و با داروی اوتی این نوروترانسمیتر ها به تعادل اصلی و اولیه خود برمیگردند و باعث میشوند که سایر بیماریهای ما هم درمان بشوند.
خیلی ممنون از اینکه به صحبتهای من گوش دادید.
سخنان راهنمای مسافر:
سلام دوستان احمد هستم یک مسافر
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که این توفیق را به من داد تا تولد اولین سال رهایی هادی عزیز را جشن بگیریم.
هادی سفر خوبی داشت و از ابتدای سفر فرمانبردار واقعی بود و تمامی کارهایش را مرتب و دقیق انجام داد، امیدوارم در مراحل بعدی هم خودش و هم همسفرش در جایگاه راهنمایی خدمتگزار خوبی برای کنگره 60 باشند.
آرزو و سخنان مسافر هادی:
سلام دوستان هادی هستم یک مسافر: آروزیم این است که تمام مسافران به رهایی برسند و من هم بتوانم خدمتگزار کنگره باشم.
من از سال 91 وارد کنگره شدم و نزدیک به 7 سال هم رهایی داشتم و به حال خوب جسمی و روانی رسیدم اما کارهایی انجام دادم که دچار مشکل شدم و برگشت کردم چون خیلی چیزها را باور نداشتم؛ اما این بار که سفرم را آغاز کردم باایمان قلبی خدمت کردن راشروع کردم.
کنگره تمام سخنانش را با مدرک به ما میگوید و برای درمان شدن باید همهٔ اضلاع درمان با همدیگر پیش برود و جسم من با دارو خوب شد. روانم خوب بود اما همینقدر متوجه شدم که هر چیزی یک زکاتی دارد و زکات کار من مشارکت در خدمت کردن بود.
افکار منفی دورم زیاد بود. بعد متوجه شدم که جهانبینی من آنقدر ضعیف بوده که من را با خودش به تاریکی برده است. الآن دنبال دلیلش نیستم، فقط مطمئن هستم که مسیرم درست است و همهجوره راهش مشخص است. فقط باید درست سفر کنم تا به حال خوش برسم. من در شرایطی وارد شعبه الهیه شدم که برای دریافت یک کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر باید ثبتنام میکردم تا از تهران برایم بفرستند. از سیدیهای قدیمی استفاده میکردیم و دسترسی به اطلاعات نسبت به الآن متفاوت بود. بااینوجود خیلیها جلوتر آمدند و درمان شدند؛ اما من میگفتم نمیتوانم و چراییهای بیجا داشتم و درنهایت برگشت کردم. یک روزبه شخصی در محل کارم پیام کنگره را دادم و سال بعد برای خرید پاکت و گل پیشم آمد و برایم خیلی تأثیرگذار بود. چیزهایی که یاد داشتم را برای خودم پیاده نمیکردم.ا میدوارم خداوند توفیق دهد تا بتوانم در کنار شما خدمت کنم.
سخنان راهنمای همسفر:
به مرزبانها تبریک میگویم و امیدوارم همیشه خدمتگزار باقی بمانند.
سمیرا یک رهجوی بسیار فرمانبردار بود و احساس میکردم که خیلی سریع آموزشها را کاربردی میکند. فکر میکردم از وادی چهاردهم شروع کرده است زیرا وجودش نسبت به خودش و خانوادهاش و دیگران سراسر عشق و محبت بود. تکالیف خود را از همه زودتر برایم ارسال میکرد. یک روزبه من گفت که آمدهام در کنگره بمانم و خدمت کنم. امیدوارم به این خواستهاش برسد. امروز خیلی خوشحالم که این خانواده زندگی آرام و عاشقانه و پدری سالم دارد. معجزهٔ بزرگ درمان در زندگی این عزیزان هم اتفاق افتاده است. از اینکه به صحبتهای من گوش کردید متشکرم.
سخنان همسفر:
سلام دوستان سمیرا هستم همسفر هادی.
خدا را شاکرم که در این جایگاه هستم و این حال خوش را تجربه میکنم.
داشتن این حال خوش را مدیون آقای مهندس، خانواده محترمشان، راهنمای مسافرم، آقای اصغری و راهنمای خودم هستم.
پیام سفر ما میتواند این باشد که راه توبه باز است. در این شعبه به روی همه باز است و میتوانند حضورداشته باشند.
همیشه به مسافرم میگفتم که خجالتی ندارد که دوباره به آنجا برگردی و ادامه دهی. ولی وقتی خودم به شعبه آمدم فقط دنبال پیدا کردن آشنا بودم.
راهنمای محترم پرستو، من را به مرزبانی بردند و حال من را خوب کردند. به من گفتند در جلسه بنشین و حضورداشته باش تا حالت خوب شود. از ایشان خیلی ممنونم که آن روزبه من کمک کردند و باعث ماندن من در کنگره شدند. میگویند خوشبختترین انسانها، آنهایی هستند که خوشبختی را به دیگران هدیه میدهند. از تمامی خدمتگزاران شعبه و کنگره متشکرم که این خوشبختی را به من و مسافرم هدیه دادند.
از اینکه به صحبتهای من گوش دادید ممنون و سپاسگزارم.
تقدیر وتشکر از مرزبانان دوره هشتم و معارفه مرزبانان دوره نهم با حضور دیده بان محترم آقای بابک لطفی
عکاس: مسافر علی لژیون یکم
تایپ : مسافر فرهاد لژیون پنجم
ویرایش: مسافر محمد جواد لژیون هفدهم
ارسال خبر : مسافر محمد لژیون پنجم
- تعداد بازدید از این مطلب :
320