فقط انسان است که دارای روح است. در گذشته راجعبه حس، نور و صوت بسیار سخن گفته شد؛ اما راجعبه نفس است که مراتب آن در انسان کامل میشود و این هم به خاطر وجود روح است. ما یکسری اطلاعات پایه و درستی را باید در نظر بگیریم تا مسیر و راه خودمان را در زندگی مشخص کنیم؛ اما شاید بپرسید به چه علت؟ خواهیم گفت برای شناخت. اگر شناخت درست و مشخصی از مسائل نداشته باشیم به نتیجه نمیرسیم؛ اما اگر شناخت درستی از آن داشته باشیم به نتیجه مطلوب میرسیم. شناخت در هر زمینهای لازم است. ما برای اینکه اطراف خود را بهتر بشناسیم، گاهی اوقات یکسری اتفاقات برای ما رخ میدهد و ما نمیدانیم چطور و چگونه با آن برخورد کنیم و این تنها به خاطر این است که ما شناختی راجعبه آن موضوع نداریم، به همین سبب دشوار و سخت به نظر میآید.
در دنیایی که زندگی میکنیم کسانی هستند که هیچ اعتقادی به جهان پس از مرگ ندارند؛ ولی اصلاً اینطور نیست. ما اگر به تاریخ کهن، قبایل سرخپوست، قبایلی که در آفریقا زندگی میکنند و ایران باستان نگاهی بیندازیم، تمامی آنها کاملاً به زندگی پس از مرگ، هم اعتقاد داشتند، هم باور. آنها رابطه نزدیکی با طبیعت و ماوراء داشتند؛ حتی از روح گذشتگان خود کمک میخواستند و این یک باور درست است. روح و نفس را باید بشناسیم و راه درست زندگی کردن را بایستی به انسان آموزش بدهیم. انسان به دو قسمت تقسیم میشود؛ یکی صورآشکار و دیگری صورپنهان. در جوامع غربی هیچ شناختی درباره صورپنهان انسان ندارند و به همین دلیل است که نمیتوانند نظری درباره آن بدهند و یا بیمارانی که مسئله روحی، روانی دارند را درمان کنند.
نفس انسان جزء صورپنهان آن است. حال این سؤال مطرح است که نفس به چه معنا است؟ در واقع نفس تعیین موجودیت میکند، این نفس، هم در انسان، هم در جانوران و گیاهان و نباتات هست و میتوان گفت همگی دارای نفس هستند. در حیوانات و گیاهان نفس طوری طراحی شده که فقط روی یک برنامه کار میکند؛ ولی در انسان اینگونه نیست. برای اینکه انسان دارای روح است و روح، مربی و رب است که در انسان تغییرات را ایجاد میکند. ما برای تکامل نفس کاملاً به روح نیازمندیم تا به مرحلههای بالاتری برسیم. ماهیت روح الهی است و ما اصلاً روح شیطانی نداریم؛ درضمن اگر بخواهیم به مراحل بالا و تکامل برسیم باید از نیروهای تخریبی و بازدارنده هم عبور کنیم.
حیوانات و گیاهان نیازی به روح ندارند؛ چونکه یک سیر تکاملی را طی میکنند؛ مگر اینکه انسان دخالت کند. مثلاً یک درخت را با پیوند زدن به نوع دیگری تبدیل میکند. روح در انسان بسیار منحصر به فرد است و پادشاه جسم هر شخص است. کار انسان بسیار سخت و دشوار است؛ چراکه باید خودش را با تزکیه و پالایش کردن به مراحل بالا برساند و در این راه با مسائلی روبهرو میشود که راهحل آنها را نمیداند. ارزش روح را نمیتوان با هیچ چیزی مقایسه کرد و این روح در وجود همه انسانها هست و در این مقطع است که کار انسان سخت و دشوار میشود؛ چراکه باید راهی برای حل مسائل پیدا کند و از طرفی نیروهای منفی مقابل انسان قرار دارند و نمیگذارند انسان حرکت کند و سد راه او میشوند.
این نیرو خود را به صورت صدا درمیآورد و هر چقدر انسان صدای این نیرو را بشنود، صدا بلندتر میشود. این همان نیرویی است که انسان را به کارهای زشت و پلید دعوت میکند. هر انسانی در درون خودش یک شیطان دارد؛ اما در یک فرد با صدای بلند و در دیگری با صدای کوتاه؛ حال اگر شناختی درباره آنها داشته باشیم، میتوانیم بهراحتی از این مرحله عبور کنیم و به تکامل برسیم. اگر ما انسانها بدانیم که بعد از مرگ زندگی و حیات دیگری نیز وجود دارد، شاید دیگر رفتارها و کارهای ضدارزشی را انجام ندهیم. ما هر چقدر جسم خود را بشناسیم به راحتی و به خوبی میتوانیم از آن مراقبت و مواظبت کنیم.
همانگونه که در کنگره۶۰، راه درمان اعتیاد را شناختیم و با شناخت، توانستیم به آن عمل کنیم و افراد زیادی به درمان رسیدند؛ در مورد چاقی هم هنوز بعضیها هستند که هیچ شناختی درباره آن ندارند و با جراحی به کاهش وزن میرسند؛ اما بعدها مشکلاتی برای آنها رخ میدهد. ما در کنگره۶۰، این کار را آموزش میدهیم و به جواب هم رسیدهایم. بدینگونه که به بدن بهواسطه تغذیه درست و اصولی آموزش دادیم که نیازی نیست چربیها یا انرژی را ذخیره کند؛ برای اینکه روش درست غذا خوردن را یاد گرفتهایم. دنیا بسیار زیبا و قشنگتر میشود اگر انسان درون خود را بشناسد و بتواند بین روح و نفس خود تعادل ایجاد کند تا راحتتر بتواند با شناخت مسائل به مشکلات خود فائق آید.
رابط خبری: همسفر سکینه رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون دوم)
نویسنده: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون دوم)
ویراستاری، تصویر و ارسال: همسفر زینب نگهبان سایت
همسفران نمایندگی وحید
- تعداد بازدید از این مطلب :
189