ما اگر راجب روح صحبت میکنیم، راجب نفس صحبت میکنیم مربوط به شناخت است شناخت انسان؛ ما میخواهیم به آگاهی برسیم. ما برای اینکه بتوانیم مسیر درست را برویم باید اجزائ انسان را بشناسیم. انسان به دو بخش تقسیم میشود: یکی صور پنهان و یکی صور آشکار انسان، ما باید به صور پنهان انسان پی ببریم. اگر پی نبریم نمیتوانیم مسائل روحی و روانی را برطرف کنیم، حتی مسائل جسمی را هم نمیتوانیم برطرف کنیم. ما اگر بخواهیم ببینیم که کی هستیم و کجا هستیم به جهان هستی نگاه میکنیم.جهان هستی با تمام مجموعهی کهکشانها میباشد.
ما فقط پنج درصدش را میدانیم نودو پنج درصدش را نمیدانیم که چه هست. انسان این پوست، گوشت و استخوان فقط پنج درصد انسان است، نودو پنج درصدش پنهان است که شامل: نفس و روح و.....است. تمام ادیان و تمام پیامبران میگویند: که دنیای دیگری هست و انسان فقط جسم نیست با مرگ به بعد دیگری میرود. ما باید چشمان خود را باز کنیم که چه کسانی راجب هستی صحبت میکنند. اینها برای ما خیلی مهم است که آیا بعد از مرگ ادامه داریم؟ آیا حیات ادامه دارد؟آیا هر کاری کنیم حساب و کتابی ندارد؟ خدا در قرآن میفرماید: اگرمثقالی، ذرهای خیر کنی پاداشش را میگیری و ذرهای شر و منفی انجام بدهی جزایش را میگیری.
اگر ما بدانیم که دروغ بگوییم، کم فروشی کنیم ضرر خواهیم کرد این کار را نخواهیم کرد. آن چیزی که در ما وجود دارد و تعیین موجودیت میکند نفس است. آن چیزی که در خواب میبینیم آن هم جزء نفس است. یعنی در حقیقت آن نفس از بعد دیگری میآید و ذره ذره تبدیل به یک گیاه بیابانی میشود، یا تبدیل به یک حیوان میشود، یا تبدیل به انسان میشود. وقتی که ما مردیم جسم را از دست میدهیم ولی نفسما به جای دیگری میرود، در قرآن هم این را داریم؛ روزی میرسد که فرشتگان مرگ میآیند و روح شما را تحویل میگیرند، پس قبض روح کردن اصلا معنا ندارد.
گفتیم که نفس در انسان تعیین موجودیت میکند، آن موجود باید یکسری اطلاعات، شعور و آگاهی داشته باشد. حالا این شعور و آگاهی در مراتب خلقت در چه مرحلهای است؟ زندگی انسان از روز الس شروع شده این در چه مرحلهای است؟ آیا شعور و آگاهیاش به مرحله ای رسیده است که انسان باشد؟ مراتب نفس فقط در انسان کامل میشود و آن به علت وجود روح است، و فقط انسان دارای روح است. انسان میتواند از پست ترین، درنده ترین، جنایتکارترین و خیانتکارترین موجود باشد، تا بالاترین، صالح ترین، دانشمندترین و فاضل ترین انسان.
چهکسی به ما اینها را آموزش داد یا آموزش میدهد؟ در کلام خدا آمده است که روح به امر خداوند است، ما به شما از علم ندادیم مگر اندکی. مراتب نفس فقط در انسان کامل میشود؛ یعنی در موجودات دیگر کامل نمیشود و آن به علت وجود روح است. روح الهی است، ما ارواح خبیثه نداریم، روح شیطانی نداریم، نفس شیطانی داریم، نفس رحمانی داریم. روح از خداوند است، معلم و رب است، ما همه چیز را از رب یاد میگیریم. همانگونه که که نفس در سایر موجودات نیازی به تکامل ندارد، نیازی به روح هم ندارد، در وجود کسی هست که بتواند تکامل پیدا کند، به خاطر همین است که میگویند انسان اشرف مخلوقات است.
یزدان پاک روح را انحصارا به انسان تفویض نمود و تکامل نفس تا درجهی کمال با وجود روح امکان پذیر است. وقتی ما به صحبت روح گوش میکنیم به طرف تکامل و پاکی حرکت میکنیم؛ پس روح در انسان منحصر به فرد و مانند پادشاه جسم است. اگر نفس به درجهی کمال نرسد، روح در آن معنی ندارد. به هر حال هر انسانی در هر درجه و مقامی باشد فرقی نمیکند. اگر انسان ها به دنبال سیر و سلوک باشند، بدون روح نمیتوانند به آن مقام یعنی مقام انسانی، انسان واقعی برسند. حال توجه بنمائید که کار انسان در تکامل چقدر سخت و دشوار است.
ارزش روح را نمیتوانیم با هیچ چیزی قیاس کنیم، به همین علت برای انسان دشوار است و در نیمهی راه مسائل را رها میکند، زیرا با موانعی برخورد میکند که راه حل آنها را نمیداند، از سویی نیروهایی در موازات آنها در حال حرکت هستند که انسان را نگذارند که گامی فراتر برود و به عناوین مختلف سد راه او میشوند و او را به اسارت برده و زمان را از کف او میربایند، به عبارتی فریب میدهند تا آنجا که مقرر است راه را نیابد، آیا متوجه حرف ما شدید؟
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)
رابط خبری و ارسال: همسفر ندا دبیر سایت
همسفران نمایندگی پردیس
- تعداد بازدید از این مطلب :
95