جلسه دوم از دوره دوم کارگاههای آموزشی مجازی همسفران نمایندگی بیستون کرمانشاه با استادی ایجنت همسفر زیبا با دستورجلسه «رابطه یادگیری و معرکهگیری» روز شنبه ۲۶ آبانماه ۱۴۰۳ برگزار شد.
سخنان استاد:
«فاستقم کما امرت» پس آن کنید که فرمان است. ما با اینکه مدتی راه طی نمودهایم و اینجا مسکن انتخاب نمودهایم، برای جبران خیلی از کارها مانند امواج در تلاطم هستیم. زنجیرهای کهنه و فرسوده را باز میکنیم تا به روشنایی دست یابیم. خدا را بسیار شاکر و سپاسگزارم که لیاقت داد تا در این جایگاه قرار بگیرم و سپاسگزارم از اعضاء شعبه بیستون و مرزبانان که اجازه این خدمت را به بنده دادند.
دستورجلسه رابطه یادگیری و معرکهگیری که همان نقزدن یا حاشیه است. دو واژه یادگیری و معرکهگیری همانطور که میدانیم هیچ وجه مشترکی با هم ندارند و تضاد همدیگر هستند، یعنی در مقابل هم قرار گرفتند و مانع همدیگر هستند که ما در کنگره یادگیری را آموزش تعبیر کردهایم که مانع از معرکهگیری و حاشیه میشود و کسیکه میخواهد آموزش ببیند و یادگیری داشته باشد؛ باید از یک جایی شروع کند بهنام مثلث دانایی و باید مثلث دانایی خودش را رشد بدهد که این مثلث شامل: تفکر، تجربه و آموزش میباشد تا اینکه بتواند به دانایی موثر برسد. همانطور که در بعضی از کتب و متون فارسی خواندهایم و برایمان نوشته بودند که «زگهواره تا گور دانش بجوی»، یعنی انسان از وقتیکه متولد میشود، برای آموزش بهدنیا میآید تا بتواند تجربه کسب کند و شخصی که وارد کنگره میشود و آموزش میبیند، سپس وارد تجربه میشود و بعد از آن مهارت و آموختههای خودش را در قالب علم بهدیگران انتقال میدهد که این مراحل بهتنهایی و بدون استاد و راهنما اصلاً امکانپذیر نیست.
در این راه یک رب لازم است که پیشرو باشد و ما یاد گرفتهایم که چگونه رابطهای بین این دو مؤلفه را برقرار کنیم؛ وقتی آموزش و یادگیری باشد قدر مسلم باعث ایجاد تغییر در رفتار و کردار انسان میشود و اگر یادگیری نباشد، آگاهی و رشد متوقف میشود و فرد را وارد حیطه معرکهگیری میکند و معرکهگیری و یادگیری مقابل همدیگر قرار میگیرند و مانع رشد انسان میشوند. ما در کنگره به علم و آموزش نیاز داریم اگر علم نباشد تغییری صورت نمیگیرد، در کنگره یاد گرفتهایم اگر میخواهیم وارد ضدارزشها و منفیها نشویم؛ باید اول تزکیه را از خودمان شروع کنیم نباید نفس خودمان را بکشیم؛ بلکه باید نفس را تربیت کنیم و بهتنهایی مقدور نیست و برای آموزش و یادگیری باید سواد آن علم را داشته باشیم و آموزشهایی که در کنگره به ما داده میشود لازم و نیاز ما است. در سیدی یادگیری و معرکهگیری آقای امین آموختهایم که یادگیری فقط درس و مدرسه نیست؛ بلکه در تمام سطوح وجود دارد و باید ساخته شویم، برای ساخته شدن هم باید آموزش ببینیم و بیاموزیم و به نقطه عمل برسانیم.
معرکهگیری؛ یعنی دور شدن از مرکز و به حاشیه رفتن و درنهایت از گود خارج شدن که این معرکهگیری ممکن است دراثر یکسری موارد مثل حاشیه رفتن در خیلی از ضدارزشها مثل خودخواهی، منیت، حسادت، شکست خوردن، کمبود شناخت و آگاهی که باعث معرکهگیری میشود. معرکهگیری هم میتواند مثبت باشد هم میتواند منفی باشد من این را ذکر میکنم که قبل از کنگره، من معرکهگیری داشتم قبلاً براثر ناآگاهیها شاید آن معرکهگیری یکدفعه منجربه غیبت، دعوا یا مواردی که اصلاً به من ارتباطی نداشت یا باعث تفرقه بین دیگران میشد؛ اما خدا را شکر میکنم که وقتی کنگره را شناختیم و لطف خداوند شامل حالمان شد این معرکهگیریها در جهت مثبت شد که بیشتر در مورد آن در کنگره و آن دستورجلسهای که مربوط به آن زمان یا آن روز است و بیشتر درمورد آن صحبت میکنیم. دستورجلسات لژیون است که آنهم خودش بهنظر من یکجور معرکهگیری است؛ ولی معرکهگیری مثبت است، جلساتی که ما با همدیگر میگذاریم اینها همه یکنوع معرکهگیری هستند؛ ولی در جهت ارزشها همانطور که میدانید این معرکهگیریها ممکن است در همهجا وجود داشته باشد؛ حتی در سیاست، در کارها و ادارات.
وقتیکه در کنگره شخصی دچار منیت میشود و خود را بالاتر از دیگران میبیند وارد معرکه میشود و تواناییهای او باعث میشود که او را به مسیر اشتباهی هدایت کند و مانع از آموزش گرفتن آن شخص میشود و همین باعث میشود که ظرف وجودی شخص تهی بماند؛ ولی بهخیال خام خودش پر از آگاهی، علم و دانش است. یکی دیگر از دلایلی که باعث معرکهگیری میشود همان ترس است که یکی دیگر از اضلاع مثلث جهالت است که فرد به دانایی موثر نرسیده است و ترس از دست دادن دارد، شخص باعث میشود که وارد معرکه و بهانهگیری شود و تقصیر را گردن اطرافیان میاندازد و همیشه این موضوع برای چنین اشخاصی است تا زمانیکه به فکر دانایی خودشان نباشند، این مسیر را طی طریق میکنند و یکمورد دیگری که باعث معرکهگیری میشود و ممکن است قیاس شود که به قول آقای امین در سیدی قیاس میفرمایند: از خیلی موضوعات و مسائل خبر و آگاهی نداریم و همین میشود که مقطعی هستیم و در آن زندگی میکنیم و همیشه با دیگران مقایسه میکنیم و تلاش خودمان را با تلاش دیگران مقایسه میکنیم و باعث معرکهگیری و حاشیه میشویم و زمانیکه وارد معرکهگیری میشویم، یعنی اینکه ما قوانین را نمیدانیم یا اینکه فراموش کردهایم یا اینکه نسبت به این قوانین بیاهمیت و بیتفاوت هستیم.
این دستورجلسه میخواهد به من یاد بدهد که چه رابطهای بین این دو کلمه است و در پایان این دستورجلسه میرسیم که هر زمان یادگیری بیشتر باشد معرکهگیری کمتر است یا بالعکس؛ وقتی ما سرگرم معرکهگیری بشویم نیروهای منفی بیکار نمینشینند و بعضی از افراد از شرایط ما سوءاستفاده میکنند و با بهترین و زیباترین لباس و همچنین تقوا وارد میشوند تا به اهداف خودشان برسند. در کنگره۶۰ آقای مهندس موضوع را برای ما شکافتند و میفرمایند: همانگونه که پیشرفت مکانیزم خاص خودش را دارد معرکه گرفتن هم مکانیزم خاص خودش را دارد و معرکهگیران از همین فرمول استفاده میکنند و در پایان میخواستم موضوعی را بگویم که اگر واقعاً ما خیلی موارد نمیدانیم که باید چهکار کنیم آن کاری را که نباید انجام بدهیم باید انجام بدهیم و تفاوت انسانها در این است که تعیینکننده است. هرجایی که روشنایی بیشتر باشد تاریکی هم مسلماً در آنجا بیشتر است. امیدوارم که حق مطلب را رسانده باشم و در پایان از آقای مهندس و خانواده بزرگوارشان، از راهنما، مسافرم و از افرادی که اجازه خدمت به من دادند سپاسگزارم و بهترینها را برای همه خواهانم.
نویسنده: ایجنت همسفر زیبا
تایپ: همسفر ثریا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم) و همسفر بیتا رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون پنجم)
ویرایش: همسفر ثریا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم)
ارسال: همسفر فریبا رهجوی راهنما همسفر حمیرا (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی بیستون کرمانشاه
- تعداد بازدید از این مطلب :
145