آقایمهندس در سیدی مثلث تشخیص ۲ فرمودند:«در گذشته راجع به نور، صوت و حس صحبت کردیم و در مورد نفس هم کامل سخن گفته شد. مراتب نفس در انسان کامل میشود که این مرحله به علت وجود روح است که روح مختص انسان میباشد».
در تدریس جهانبینی قصد ما آموزش فلسفه نیست؛ بلکه میخواهیم اطلاعاتی دریافت کنیم که به شناخت برسیم، زمانی شناخت کامل باشد به نتیجه میرسیم. اگر نسبت به افراد شناخت داشته باشیم کاری که انجام میدهیم در هر زمینه ای باشد به نتیجه میرسد؛ اما زمانی که شناخت نداریم و اعتماد میکنیم به مشکل برمیخوریم.
زمانی که از روح و نفس صحبت میکنیم؛ میخواهیم درمورد انسان به شناخت برسیم که انسان شامل دو بخش صور آشکار و صور پنهان است. در همه چیز صور آشکار و پنهان وجود دارد؛ زمانی که یک میز را میبینیم صور آشکار آن است که میبینم،در صور پنهان دارای الکترون و پروتون و در حرکت هستند که فضای خالی بسیاری دارند؛ساختار اتم بسیار به منظومه شمسی شباهت دارد.
انسان نیز همینگونه است که باید به صور پنهان او پی ببریم. تا زمانی که صور پنهان را نشناسیم نمیتوانیم بسیاری از بیماریهای روحی و جسمی را درمان کنیم.چگونه میخواهیم رفتار یک انسان سایکوز و یا دوقطبی را توجیح کنیم؟ با قرص و مواد مخدر تنها مهار میشود؛ اما درمان ندارد و مسئله مهم این که چگونه به درمان قطعی برسیم؟ از جهان هستی تنها 5 درصد قابل رویت و شناخت شده است که 95 درصد آن ناشناخته و تاریک است که درمورد انسان نیز صدق میکند، تمام افراد و بزرگان روانشناسی قسمت پنهان انسان را قبول ندارند.
در تمام قبائل بدوی همه به زندگی بعد از مرگ اعتقاد داشتن و مراسم آئینی در این مورد دارند که تمام ادیان، پیامبران، زرتشت درمورد دنیای دیگر، بهشت، جهنم و فرشتگان صحبت کردهاند. افرادی که روح و زندگی پس از مرگ را قبول دارند نمیفهمند که تمام قبائل بدوی، تمدنها، شعرا و بزرگان مختلف را زیر سوال بردهاند.انسان تنها جسم خاکی نیست و چیز دیگری هم وجود دارد که بعد از مرگ باقی میماند. به غیر از این دلایل که مطرح شد مسئله خواب است که هرشب داریم که درخواب زندگی میکنیم، میجنگیم، عشق ورزی میکنیم و جسم ما کامل غیر فعال میشود؛ اما در جای دیگری زندگی میکنیم، افرادی که مردهاند میبینیم؛ همه این دلایل را چگونه انکار میکنیم؟ ممکن است گاهی از مسئله روح و نفس سوءاستفاده شود. افراد میروند پیش دعا نویس ودرخواست دارند مشکل آن ها حل شود و یا خواسته شان برآورده شود که مورد سوءاستفاده قرار میگیرند.
تمام نمایشنامههای شکسپیر، به این جمله از قرآن برمیگردد که اگر ذرهای خیر انجام دهیم پاداش آن رامیبینیم، اگر ذرهای بدی هم انجام دهیم جزاء آن را میبینیم. اگر بدانیم نتیجه کار بد خود را میبینیم هرگز آن کارها را انجام نمیدهیم.
شیر که از بز به سبو ریختی
آب در آن شیر درآمیختی
روزی از آن کوه به صحرای خاک
سیل درآمد رمه را برد پاک
این شعر مصداق مسئلهای است که اگر کار بد انجام بدهید، نتیجه آن را میبینید. آموزش جهانبینی برای این است که نتیجه کار خوب و بد خود را ببینیم.در روسیه طول عمر به خاطر مصرف الکل و سیگار به 50 سال رسیده است که مصرف الکل در فیلمهای آن ها هم دیده میشود. قرآن میفرماید : «مواد مخدر برای انسان منافع دارد؛ اما ضرر آن بیشتر است، پس از آن اجتناب کنید که عمل شیطانی است».
نفس تعیین موجودیت میکند در ظاهر و باطن و دارای خواسته است. جسمی که در خواب میبینیم جزء نفس ما است که ظاهر فیزیکی نیز جزء نفس میباشد. در تعریف نفس میگوییم چیزی است چون ماهیت و جنس آن را نمیشناسیم و ماوراء ماده است. تکامل نفس گیاه ابتدای نفس حیوان و تکامل نفس حیوان ابتدای نفس در انسان است که فرشته مرگ نفس را تحویل میگیرد و چیزی به نام قبض روح نداریم.موجودات دارای شعور و اطلاعات هستند که باید ببینیم در چه مرحلهای است که با آن تعیین میکند انسان، موش، مرغ و یا یک عقاب باشد.
ساختار مغز برای اداره جسم است که یک پیش فرض دارد، زمانی که فعالیت نداریم مغز کار میکند. فعالیت مغز در زمان استراحت جسم نشان دهنده ارتباط با پیکرههای دیگر است که این قسمت پیش فرض اگر در زمان فعالیت جسم کار کند فرد دچار اختلال اسکیزوفرنی میشود. ساختار حیوانات یک برنامه ثابت دارند؛ ببر همیشه ببر است که گوشتخوار، درنده و تولید مثل دارد. میمون، زمانی که دست خود را درون سوراخ میبرد و موز را برمیدارد دیگر قادر نیست دست خود را باز و خود را نجات دهد و دلیل آن نبودن روح در حیوانات است که به آنها القاء نمیشود.
انسان میتواند تغییر کند و از پست ترین تا بالا ترین درجهها برود. چه شخصی به او آموزش میدهد؟ روح علم را انتقال میدهد. گیاه همیشه یک نوع است و تنها با پیوندی که توسط انسان انجام میشود تغییر میکند، حیوان ثابت است که توسط انسان اهلی میشود. مراتب نفس در انسان کامل و انسان تکامل مییابد. اگر به سمت روح حرکت کنیم به سمت تکامل حرکت کردهایم. روح منحصر به فرد و پادشاه جسم است که اگر نفس به کمال نرسد روح معنا پیدا نمیکند.
شخصی که میخواهد سیر و سلوک انجام دهد به روح نیاز دارد، روح مانند یک معلم مطالب را القاء میکند. روح ارزش بالایی دارد؛ اما چون مسیر آن سخت است، ممکنه رها شود. غیر از روح نیروهای دیگری هم در حرکت هستند که جلوی تکامل انسان را میگیرند و انسان به اسارت میرود و زمان را از دست میدهد، مثل مواد مخدر. در واقع با فریب دعوت میشوید و به سمت ضد ارزش ها میروید. همان طور که روح وجود دارد شیطان نیز وجود دارد؛ اما اگر به زندگی بعد از مرگ اعتقاد پیدا کنیم بر زندگی ما تأثیر میگذارد.
درمان اعتیاد از پیدایش انسان تا الان ممکن نبود؛ اما در کنگره چون به شناخت رسیدیم درمان صورت پذیرفت. در مورد مسئله چاقی هم ما با شناخت به درمان رسیدیم. الان انواع جراحی را انجام میدهند، غذا را کم و زیاد میکنند؛ اما به نتیجه نمیرسند. در کنگره افرادی که درست عمل کردند به کاهش وزن رسیدند. ما جلوی خوراکیها را نمیگیریم و میگوییم باید ببینیم چرا بدن چربی ذخیره میکند؟ اگر زبان بدن را یاد بگیریم بدن خودش چربی اضافی را دور میریزد.شاخص درمان اضافه وزن در کنگره مشخص است و هیچ کدام از راهنماها نباید از آن خارج شوند چون نوشتن خط با اختراع آن فرق میکند و هنوز به اختراع نرسیدهاند.قضیه دیگر در کاهش وزن با روش DST بیماری های دیگر نظیر اختلال در تخمک گذاری، ناباروری آقایان و خانم ها، فیبروم، پروستات که درمان شد.
تایپ: همسفر فروغ رهجوی راهنما همسفر محدثه (لژیون پنجم)
ویراستار و رابط خبری: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر محدثه (لژیون پنجم)
ارسال: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر کبری (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی چرمهین
- تعداد بازدید از این مطلب :
93