سومین جلسه از دوره شصتودوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی شادآباد با استادی همسفر سهیلا، نگهبانی همسفر مهتاب و دبیری همسفر صنم با دستور جلسه « سیستم ایکس » روز سهشنبه ۲۲ آبانماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
امروز میخواهیم درباره سیستم ایکس صحبت کنیم، اگر اجازه دهید ابتدا سادهتر و روانتر صحبت میکنم تا اگر تازهواردی در جلسه هست و امروز برای اولینبار وارد جلسه میشود، بتواند درک درستی از این موضوع داشته باشد. اگر بخواهم سیستم ایکس را به صورت تفکیک شده تعریف کنم؛ سیستم، یک نظام، سازمان یا مجموعهای است که در آن یکسری عوامل با یکدیگر ارتباط دارند و در کنار هم قرار میگیرند و تلاش میکنند که به یک هدف خاص برسند؛ ایکس یک مجهول است و در ریاضی برای یک مقدار نامعلوم و نامشخص از واژه ایکس استفاده میکنند. قبل از ورود به کنگره ما در مورد این سیستم شناخت و آگاهی نداشتیم؛ اما از بدو ورود به کنگره، تعریف علمی که از سیستم ایکس و اهمیت آن مطرح شد، متوجه شدیم که نسبت به خیلی مسائل آگاهی نداریم؛ ولی در طول روز با آنها سروکار داریم. سیستم ایکس مجموعهای است که شامل سه بخش است؛ ناقلهای عصبی، پروتئینهای ترشحی و هورمونهای درونریز و برونریز که اینها در کنار هم برای یک هدف در بدن شروع به کار میکنند و ما برای رسيدن به تعادل به تولید این مواد نیاز داریم.
سیستم ایکس به دو صورت بیسیم و باسیم کار میکند. بیسیم همان افکار ما هست و باسیم مصرف قرصها، داروهای روانگردان و ضدافسردگی است؛ یعنی اگر ما مصرفکننده مواد باشیم سیستم ایکس را دچار اشکال میکنیم. زمانیکه صحبت از سیستم ایکس میشود، یاد مواد شبهافیونی میافتیم. میدانیم این مواد بهصورت خودکار در بدن یک انسان معمولی تولید میشود؛ اما زمانیکه فردی دچار اعتیاد میشود، این مواد به صورت بیرونی وارد بدن شده و ناخودآگاه تولید مواد شبهافیونی، متوقف و دچار مشکل میشود و کار خود را انجام نمیدهد، وابستگی بهوجود میآورد و بدن به آن نیاز پیدا میکند و اگر آن مواد نباشد دیگر نمیتواند کار خود را انجام دهد؛ غافل از اینکه ما خودمان سیستم ایکس خود را دچار مشکل میکنیم و حتماً نباید یک مصرفکننده مواد باشیم تا سیستم ایکس آسیب ببیند.
ما مدام در حال فکر کردن به این هستیم که فردا چه اتفاقی میافتد و از امروز خود غافل میشویم و فقط به فکر این هستیم که مثلاً اگر دو روز دیگر مهمان داریم چه اتفاقی میافتد؟ چگونه غذا درست کنیم؟ چه کاری انجام دهیم تا به آنها خوش بگذرد؟ اگر بچهای میآید تا صحبت کند، نمیتوانیم جواب او را بدهیم و میگوییم الآن کار دارم و در لحظه زندگی نمیکنیم و مدام به فکر آینده هستیم؛ آیندهای که هنوز نیامده و در واقع مضطرب هستیم. حالا مهمان وارد خانه ما میشود، او را بدرقه میکنیم و میرود؛ ولی به این فکر میکنیم تصادف نکند و اتفاقی برایش نیفتد.
نمونه بارز آن خود من هستم؛ چند وقت پیش ماشینم در پارک ولایت، در پارکینگ بود که به من اطلاع دادند ماشین من تصادف کرده، گفتم من که خودم اینجا هستم چرا ماشین تصادف کرده؟ رفتم دیدم ماشین آسیب دیده است. زمانیکه به همسرم اطلاع دادند ایشان فکر کرد من داخل ماشین بودم و حادثهای برایم رخ داده و چون خودم تماس نگرفته بودم فکر کرده بودند حتما حالم خیلی بد است و همین امر حالش را خیلی بد کرده بود و بعداً پرسوجو کرد و متوجه شد که ماشین پارک بوده و برای من اتفاقی نیفتاده است. همسر من از آن روز این نگرانی و افکار منفی را با خود داشت و مدام تکرار میکرد خیلی نگران شما هستم و استرس دارم و همین امواج باعث شد من واقعاً تصادف کردم.
افکار منفی با گذر زمان جمع میشوند و خودشان را بروز میدهند. ما اعتقاد داریم که افکارمان تبدیل به رفتارهایمان میشود؛ امروز به خودمان قول دهیم در این لحظه که هستیم از آن لذت ببریم و به چیزهایی که هنوز برایمان پیش نیامده، فکر نکنیم. برای خراب کردن فکرمان، موضوع زیاد وجود دارد، سعی کنیم افکارمان مثبت باشد، همیشه کائنات به ما این فرصت را نمیدهد. به خودمان قول دهیم از همین لحظه فقط به چیزهای مثبت فکر کنیم تا سیستم ایکس ما درست و بهجا فعالیت کند.
رهایی ۴۰ سیدی همسفران
رهایی ۳۰ سیدی همسفران
تایپ: همسفر اکرم رهجوی لژیون شانزدهم
مرزبان کشیک: همسفر مریم و مسافر توحید
عکاس: همسفر پرنیا رهجوی لژیون چهاردهم
لژیون خدمتگزار: لژیون شانزدهم
ویراستار: همسفر مبینا رهجوی لژیون پانزدهم دبیر سایت
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی لژیون چهاردهم نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شادآباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
831