سلام دوستان زلیخا هستم یک همسفر:
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که امروز عضوی از خانواده کنگره ۶۰ هستم. سال گذشته مسافرم برای درمان به کنگره آمد؛ اما من هنوز وارد کنگره نشده بودم که به دلایلی سفرش ناتمام ماند. من در این مدت سختی زیادی کشیدم؛ فرزندم ذرهذره جلوی چشمانم آب میشد و هیچ کاری از دستم برنمیآمد تا اینکه امسال با اذن خداوند بار دیگر به کنگره آمد و من نیز تصمیم گرفتم که او را در این سفر همراهی کنم.
حس و حال من پیش از آمدن به کنگره اصلاً خوب نبود و همیشه ناامید بودم؛ اما با ورود به کنگره و با آموزشهایی که از کنگره گرفتم به حال خوش رسیدم. حال مسافرم نیز روزبهروز بهتر میشود. خدا را شکر میکنم که با این مکان پر از عشق آشنا شدم. از راهنمای خوبم، خانم اعظم بسیار تشکر میکنم. همچنین از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم که این بستر را برای ما فراهم کردهاند تا به حال خوش برسیم.
نویسنده: همسفر زلیخا رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون یازدهم)
تهیه، تنظیم و ویراستاری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون چهارم)
ارسال: همسفر مطهره رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
همسفران نمایندگی دهخدا قزوین
- تعداد بازدید از این مطلب :
150