ما در جهانبینی، فلسفه و تاریخ آموزش نمیبینیم، یک سری اطلاعات پایه و درست میآموزیم تا یاد بگیریم مسیر خودمان در زندگی را مشخص کنیم و به شناخت برسیم. ما اگر شناخت کامل داشته باشیم، حتی در دوستی هم به نتیجه میرسیم؛ ولی بدون شناخت کامل در دوستی هم دچار مشکل میشویم. وقتی راجع به نفس و روح صحبت میکنیم مربوط به شناخت انسان است؛ چون میخواهیم در انسان تغییرات ایجاد کنیم تا به آگاهی برسیم و مسیر درست را انتخاب کنیم.
انسان به دو قسمت تقسیم می شود:
۱-صور آشکار
۲- صور پنهان
ما با شناخت صور پنهان انسان میتوانیم مسائل روحی روانی و حتی مسائل جسمی را بر طرف کنیم. به عنوان مثال ما برای درمان بیماری اسکیزوفرنی یا توهم تا زمانی که صور پنهان را نشناسیم نمیتوانیم درمان کنیم. ما فقط ۵٪ از جهان هستی را میشناسیم و ۹۵٪ آن هنوز ناشناخته است و فقط چیزی را که مشاهده میکنیم میشناسیم. ۵٪ انسان صور آشکار هست که همان پوست و گوشت و استخوان است و ۹۵٪ آن پنهان است.
همه افراد از بدویترین انسانها از قبایل آفریقایی، سرخ پوستان آمریکایی یا فراعنه مصر همه به زندگی پس از مرگ اعتقاد داشتند. همه پیامبران و ادیان میگویند: دنیای دیگری هم هست. به عنوان مثال؛ خوابی که در شب داریم و بدن ما مثل یک جنازه میشود و در خواب زندگی میکنیم و کارهای زیادی انجام میدهیم، حتی عزیزانی را که از دست دادهایم در خواب میبینیم و با آنها صحبت میکنیم، اینها همه دلایل زندگی پس از مرگ است. در بعضی مواقع در ادیان از اعتقادات سوء استفاده میشود و این به خاطر ساده لوحی انسان است. در جهانبینی آموزش میبینیم که اگر ذرهای کار بد انجام بدهیم به مشکل بر میخوریم.
اعتیاد و الکل بلاهای بسیار زیادی سر خانوادهها و جوامع آورده است، خصوصاً در جوامع خارجی، در کلام الله هم آمده است که مواد مخدر مفید است؛ ولی ضرر آن خیلی بیشتر از منفعت آن است و باید دوری کنیم؛ زیرا یک عمل شیطانی است. انسان داری نفس است (نفس چیزی است که اعلان موجودیت میکند در ظاهر و در پنهان) زمانی که ما از دنیا میرویم، نفس ما وارد بعد دیگری میشود، حتی در قرآن هم آمده است که فرشتگان مرگ نفس را تحویل میگیرند. دانشمندان متوجه شدند که زمانی که انسان هیچ فعالیتی انجام نمیدهد، قسمتی از مغز کار میکند و این میتواند مربوط به پیکرهای دیگر باشد. مراتب نفس فقط در انسان کامل میشود و این بهخاطر وجود روح است، بهعنوان مثال پلنگ همان پلنگ بوده و تغییر نمیکند و ثابت است و همه صفاتش را در طول حیات با خود داشته و تغییر نمیکند؛ چون روح در آن وجود ندارد.
روح مانند رب یا مربی میماند. ما ارواح خبیثه نداریم، ارواح همه طیبه و پاک هستند. روح پاک است؛ ولی نفس میتواند شیطانی باشد. در وجود همه ما یک روح است که به ما میگوید چه کاری انجام بدهیم و چه کاری انجام ندهیم. خداوند روح را انحصاراً به انسان داده و ما با گوش کردن به آن به تکامل دست مییابیم. یک قهرمان بوکس هم برای موفقیت نیاز به یک مربی دارد. روح در انسان مانند پادشاه جسم است و اگر نفس به درجه کامل نرسد، روح در آن معنی نداشته و کار نمیکند.
در تکامل انسان یک سری از نیروها هستند که مانع تکامل آن میشوند. نیروهای شیطانی انسان را فریب میدهند؛ ولی مجبور نمیکنند، دعوت میکنند و فقط تا یک مرحلهای اجازه دارند، جلوی نیروی انسان را بگیرند؛ همانطور که یک روح در بدن ما هست، یک شیطان هم وجود دارد. ما زمانی توانستیم اعتیاد را درمان کنیم که آن را شناختیم. اعتیاد از پیدایش انسان تا کنون شناخته شده نبود؛ ولی در کنگره شناخته شد و درمان میشود. ما در آمریکا با چند دانشمند در حال بررسی یک پروژه مشترک هستیم که در کنگره۶۰ چه کاری انجام میشود که به درمان اعتیاد میرسد. همینطور در مورد سایر بیماریها هم باید صور آنها را بشناسیم تا درمان انجام شوند.
در مورد اضافه وزن هم انواع روشها وجود دارد؛ ولی افراد به درمان نمیرسند؛ اما کسانی که در کنگره برنامه را رعایت میکنند، کاهش وزن خواهند داشت. ما در کنگره میگوییم که بدن مواد غذایی را برای انرژی ذخیره میکند که روز مبادا از آن استفاده کند، اگر ما زبان بدن را بیاموزیم، بدن چربیها را بیرون ریخته و ذخیره نمیکند. هیچ راهنمایی در کنگره حق ندارد هیچ ابتکاری در درمان کاهش وزن یا چاقی بدهد، این خیانت است. زمانی که به روش DST وزن کم میشود، بسیاری از بیماریها نیز درمان میشود.
نویسنده و تایپ: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون هشتم)
ویرایش: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون هشتم)
عکس: مرزبان خبری، همسفر ریحانه
ویراستاری و ارسال: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر هاجر (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی میرداماد اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
151