به نام قدرت مطلق الله
جناب مهندس دژاکام در سیدی مثلث تشخیص 2 میفرمایند:
درگذشته ما درباره نور، صوت، حس و همینطور در مورد نفس سخن گفتهایم و فقط در انسان مراتب نفس کامل میشود و این بهخاطر بودن روح هست و فقط انسان دارای روح هست.
شناخت درباره همه چیز لازم است و برای این که اطراف خود را بشناسیم، نیاز به شناخت داریم.
وقتی یک سری اتفاقاتی برای ما رخ میدهد و ما نمیدانیم چگونه برخورد کنیم؛ این برمیگردد به این که ما شناختی درباره آن موضوع نداریم و به خاطره همین است که دشوار میشود.
روح و نفس را باید بشناسیم، باید راه درست زندگیکردن را به انسان آموزش بدهیم.
انسان به دو قسمت تقسیم میشود: یکی صور آشکار و دیگری صور پنهان که در انسان فقط ۵ درصد صور آشکار است و ۹۵ درصد بهصورت پنهان هست که ما هیچ شناختی در مورد آن نداریم.
نفس، جز صور پنهان ما است. نفس در انسان تعیین موجودیت میکند. نفس است که تعیین میکند انسان باشیم یا موش یا یک حیوان دیگر.
روح، مربی و رب است و در انسان است که تغییرات است.
ما برای تکمیل نفس، به روح نیاز داریم؛ تا به مراحل بالا برسیم. این روح الهی هست و اصلاً روح شیطانی نداریم.
البته برای این که به مراحل بالا و تکامل برسیم، باید از نیروهای تخریبی و بازدارنده عبور کنیم.
حیوان یا گیاه، نیازی به روح ندارند؛ چون در حال تکامل نیستند. یک پلنگ همیشه یک پلنگ هست و مراتب بالا یا پایین ندارد. یک گیاه نمیتواند تغییر کند، مگر این که انسان دخالت کند؛ مثلاً یک درخت را با پیوندزدن به میوه دیگری تبدیل کند.
روح در انسان منحصربهفرد و پادشاه جسم است.
کار انسان بسیار سخت و دشوار هست؛ چون باید خودش را به مرحله تکامل برساند و انسان با مسائلی برخورد میکند که راه آنها را نمیداند.
ارزش روح را نمیتوان با هیچچیزی قیاس کرد و این روح در وجود همه هست.
این جا هست که کار انسان سخت میشود؛ چرا که باید برای حل مسائل راهی پیدا کند و از طرفی نیروهایی در مقابل انسان قرار دارد که نمیگذارد انسان حرکت کند و سد راه او میشود.
اینها همان نیروهای تخریبی و بازدارنده هستند که نمیگذارند انسان حرکت کند و این نیرو خود را بهصورت صدا درمیآورد و هرچه قدر انسان صدای این نیرو را بشنود، بلندتر میشود. این همان نیرویی هست که انسان را به کارهای پلید یا فساد دعوت میکند.
هر کس در درون خودش یک شیطان دارد که در یکی با صدای بلند و در یکی با صدای کوتاه خود را نشان میدهد.
اگر ما شناخت درباره اینها داشته باشیم؛ بهراحتی میتوانیم از این مرحله عبور کنیم و خود را به تکامل برسانیم.
اگر انسان بداند بعد از مرگ زندگی دیگری وجود دارد، شاید خیلی از رفتارها یا کارهای ضد ارزشی را دیگر انجام ندهد.
ما هرچه قدر جسم خودمان را بشناسیم، بهراحتی میتوانیم از جسم خود مراقبت کنیم.
همانگونه که در کنگره ۶۰ اعتیاد را شناختیم و با شناخت، توانستیم راه درمان آن را پیدا کنیم و افراد زیادی را درمان کنیم.
در مورد چاقی هم بعضی از افراد هیچ شناختی درباره این موضوع ندارند و میگویند که باید جراحی شود تا وزن کاهش یابد؛ ولی اینها هیچ شناختی ندارند و کار را هم بدتر میکنند.
ما این کار را در کنگره ۶۰ آموزش دادهایم و به جواب هم رسیدیم. ما راه سوم را انجام دادیم، ما به بدن آموزش دادیم که نیازی نیست که چربی یا انرژی را در بدن ذخیره کند.
برداشت من از سیدی «مثلث تشخیص 2»: دنیا خیلی زیبا می شود وقتی که من درون خودم را بشناسم و بتوانم روح و نفسم را به هم نزدیک کنم تا راحت تر بتوانم مشکلاتم را حل کنم.
نگارش و تایپ: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر رویا (لژیون هشتم)
تنظیم و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی زنجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
1054