چهارمین جلسه از دور هشتاد و هشتم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی آکادمی با استادی راهنمای محترم مسافر ابراهیم، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر غلامرضا با دستور جلسه "سیستم ایکس" و در ادامه تولد اولین سال رهایی مسافر محمدحسین شنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان ابراهیم هستم یک مسافر، خدا را شکر میکنم که امروز هم در کنگره هستم و از آموزشهای کنگره استفاده میکنم. از همه خدمتگزاران کنگره۶۰، ایجنت محترم و مرزبانان عزیز تشکر میکنم. دستور جلسه طبق روال شنبهها دو بخش است، قسمت اول در مورد سیستم ایکس و قسمت دوم در مورد تولد اولین سال رهایی مسافر محمدحسین میباشد.
به واقع اینکه میگویند هر کسی تولدش یک رابطه مستقیمی با دستور جلسه دارد این اتفاق میافتد و برای محمدحسین هم به همین شکل است. دستور جلسه سیستم ایکس به واقع یکی از مهمترین دستور جلسات کنگره است، چون دقیقاً این دستور جلسه و مفهوم آن بود که کلاف سردرگم درمان اعتیاد را به سامان رساند و بعد از کشف این مهم بود که درمان اعتیاد اتفاق افتاد.
برای اولین بار در سال ۱۹۷۵ یک سری از دانشمندان حوزه پزشکی دریافتند که در بدن انسان موادی ترشح و تولید میشود که شبیه مواد افیونی عمل میکنند، در ابتدا ۱۲ نوع از این ماده را کشف کردند که اینها را در ۳ دسته تقسیم بندی کردند، این ۳ دسته، انکفالینها اندروفینها و دینورفینها بودند و تا امروز بیش از ۲۵۰ نوع از این مواد در بدن پیدا شده است.
تمام احوالات ما غم، شادی، محبت، عاشق شدن، زندگی کردن، خوردن و خوابیدن، تمام احوالات ما و تمام آنچه که در زندگی انجام میدهیم، تحت کنترل و تحت تاثیر این سیستم است. اگر این سیستم کار خود را به درستی انجام دهد، آن آرامش و بهشتی که مد نظر است برای فرد اتفاق میافتد و در صورتی که این سیستم از تعادل خود خارج بشود انسان در جهنم واقعی به سر میبرد.
فردی که مواد مصرف میکند به واسطه مصرف مواد این سیستم را از کار میاندازد و سبک زندگی اشتباه هم دچار عدم تعادل در سیستم ایکس میشود. همچنین فقط مصرف مواد سیستم ایکس را به هم نمیریزد بلکه خواب نامنظم، خوراک نامناسب و عدم فعالیت درست بدنی در طول روز باعث میشود این سیستم رفته رفته به مرور، تعادل خود را از دست بدهد و به جایی برسد که آن فرد از تعادل و نرمال بودن خارج شود.
آن گره کور درمان اعتیاد زمانی باز شد که جناب آقای مهندس ربط بین سیستم ایکس و درمان اعتیاد را مشخص کردند. فردی که مواد مصرف میکند دقیقاً این نقطه از بدنش است که از تعادل خارج میشود. باید بدانیم زمانی که این سیستم در اثر مصرف مواد از تعادل خارج شد نیاز به زمان، روش و داروی مناسب میباشد تا بتواند به تعادل برگردد.
اگر این را مد نظر قرار ندهیم نمیتوانیم به آن مهم دست پیدا کنیم. در کنگره با روش DST، پروتکلهای درمانی و با داروی OT کاملاً این سیستم قابل بازیابی و بازسازی است، وقتی که آن سیستم به تعادل برگشت، فرد میتواند به زندگی طبیعی خود ادامه دهد.
در مورد قسمت دوم دستور جلسه تولد محمدحسین، باید بگویم دقیقاً محمدحسین هم وقتی که وارد کنگره شد همین اتفاق برایش افتاده بود، فردی بود که کاملاً به لحاظ فکری به هم ریخته بود، چون سیستم ایکس از تعادل خارج شده بود و به این واسطه با کسی ارتباط برقرار نمیکرد، طرز لباس پوشیدنش این طور نبود، طرز حرف زدنش به این شکل نبود و مقداری زمان برد تا در راه آمد.
ولی از لحظهای که آن جرقه رهایی، درمان و تغییر در وجودش خورد، خیلی خوب این مسیر را ادامه داد. محمدحسین از اواخر سفر اولش دبیر لژیون میباشد، جایگاههای مختلف خدمتی را گذرانده، مثل سایت آکادمی، خدمت در OT مرکز، مبصر کلینیک است، نگهبان آکادمی و از همه مهمتر در آزمون راهنمایی هم شرکت کرده، امیدوارم که موفق باشد.
به نظر من میتواند یک آدم مثمر ثمر در کنگره۶۰ باشد، چون فردی است که احساس مسئولیت خوبی دارد نسبت به خودش، خانواده، جامعه و کنگره. برایش در ادامه راه آرزوی موفقیت دارم. به پدر و مادرش هم تبریک میگویم. انشالله محمدحسین همیشه قدردان پدر و مادرش باشد، همچنین برای خودش، خانوادهاش و کنگره خدمتگزار خیلی خوبی باشد. از اینکه به صحبتهای من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.
سخنان مسافر محمدحسین:
سلام دوستان محمدحسین هستم یک مسافر، آرزو میکنم تمام انسانهایی که درگیر بیماری اعتیاد هستند و راه را پیدا نمیکنند با کنگره۶۰ آشنا بشوند و به حال خوب برسند. در راس از آقای مهندس، خانواده محترمشان و اساتید ایشان تشکر میکنم که باعث شدند این بستر فراهم گردد که امثال من به حال خوب برسند.
از راهنمای خوبم تشکر میکنم، از ایجنت محترم نمایندگی آکادمی، آقای شمس و گروه مرزبانی کمال تشکر را دارم. از راهنمای خوبم آقا ابراهیم سپاسگزارم که با آموزشهای خوبشان من را در مسیر آوردند. از پدر و مادرم که در اینجا هستند تشکر میکنم و دستشان را میبوسم، خیلی اذییتشان کردم انشالله بتوانم زحماتشان را جبران کنم.
خدا را شکر که در این جایگاه هستم، من روزهای اولی که در کنگره آمدم یک شک عجیبی داشتم و فکر نمیکردم درمانی وجود داشته باشد، ولی در ادامه به یقین رسیدم و همینطور که میگذشت به حقانیت کنگره و آقای مهندس ایمان آوردم و از حال خوب برخوردار شدم.
بنده به واسطه تخریبهای بالایی که داشتم و در اثر مصرف مواد اگر کنگره را پیدا نمیکردم معلوم نبود کجا بودم و چه حالی داشتم. هر جلسهای که در اینجا میآیم بیشتر میفهمم که در چه جای مقدسی آمدم و جهانبینی کنگره خیلی به من کمک کرد.
در ادامه با سیستم ایکس آشنا شدم که اگر درست این سیستم کار کند، حال من خوب میشود و چندین برابر قویتر از مواد مخدر بیرون است. اینها همه به واسطه کنگره و آموزشهای خوب این مکان میباشد و اگر لیاقت خدمتی هم داشته باشم حال خوبش به خودم برمیگردد، زیرا فهمیدم که برایم چه اتفاقی افتاده و در اینجا بدون هیچ چشم داشتی به بنده آموزش دادند، دست مرا گرفتند و حال مرا خوب کردند.
خدا را شکر میکنم که به واسطه مصرف موادی که داشتم، در کنگره با چیزهای خیلی زیبا و قشنگ روبرو شدم که اگر در کنگره نمیآمدم هیچوقت این حال و آموزشها را تجربه نمیکردم. از راهنمای تازه واردینم آقا مهدی یاوری تشکر میکنم که راه را به من نشان دادند، همینطور از راهنمای سیگارم آقا فرشاد مسروری کمال تشکر را دارم که با حس خوبشان و آموزشهای خوبشان باعث شدند من از بند نیکوتین رها بشوم و مکمل درمان من بودند.
از راهنمای خوبم آقا ابراهیم تشکر میکنم و دست ایشان را میبوسم، بنده واقعا خود را مدیون ایشان میدانم. از اینکه به صحبتهای من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.
سخنان همسفر محمود:
سلام دوستان محمود هستم یک همسفر. تشکر میکنم از همگی شما و از راهنمای خوب محمدحسین و همچنین در راس از آقای مهندس. به نظر من کنگره ۶۰ قابل قیاس با هیچ مکانی نیست و از ارزش و اعتبار خیلی بالایی برخوردار است، همینطور از دانشگاه هم بالاتر میباشد، زیرا دانشگاه یک رشتهای را آموزش میدهد و شخص را فارغ التحصیل میکند، ولی کلاسی برای اخلاق و انسانیت ندارد، کنگره ۶۰ مافوق تمام مکانهایی است که من تا این لحظه دیدم. چرا؟ چون انسان تربیت میکند و این انسان تربیت کردن از همه لحاظ و برای همه اقشار واجب و مهم میباشد و من سعی میکنم که در این راه موفق باشم. خیلی ممنون و متشکرم.
سخنان همسفر هما:
سلام دوستان هما هستم یک همسفر. از همه شما بابت حضورتان ممنون هستم. من چندین سال پیش با کنگره آشنا شدم و از همان اول سعی کردم کتابها و سیدیهای آقای مهندس را دنبال کنم، همچنین سعی کردم به خودم کمک کنم که حالم بهتر بشود و میدانستم آنقدر این مکان مقدس است، زیرا هر کسی وارد اینجا بشود دست خالی برنمیگردد. به واسطه ایمانی که به اینجا داشتم، میدانستم که یک روزی فرزندم قبول میکند و به این مکان میآید، خدا را شکر همین اتفاق افتاد و در این مسیر قدم گذاشت. همینطور که مسافران ما به درمان میرسند و به روشنایی میرسند، ما هم که همسفر هستیم از تاریکیها بیرون میآییم و به سوی نور حرکت میکنیم. در ادامه سر تعظیم فرود میآورم به آقای مهندس، خانواده محترمشان و خدمتگزاران کنگره ۶۰، همچنین راهنمای خوب پسرم آقای ابراهیم کریمی. خیلی ممنونم که به صحبتهای من توجه کردید.
تایپ، تنظیم و بارگذاری خبر: مسافر محمدحسین لژیون ششم
- تعداد بازدید از این مطلب :
257