English Version
This Site Is Available In English

سیستم ایکس؛ پایه و اساس درمان در کنگره60

سیستم ایکس؛ پایه و اساس درمان در کنگره60

جلسه دهم از دوره چهل و دوم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران نمایندگی لوئی‌پاستور با استادی راهنما، مسافر علی، نگهبانی مسافر محمدحسن و دبیری موقت مسافر رضا با دستور جلسه «سیستم ایکس» در روز چهارشنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۳ رأس ساعت 16:30 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
قبل از هر چیز خدا را شکر می‌کنم که این فرصت را در اختیار من قرار داد که بتوانم در خدمت شما باشم.
دستور جلسه این هفته شامل دو بخش است؛ بخش اول دستور جلسه هفتگی، سیستم ایکس و بخش دوم تولّد علی‌رضای عزیز.
در مورد سیستم ایکس؛
پایه و اساس درمان در کنگره ۶۰ بر مبنای درمان سیستم ایکس و به تعادل رسیدن سیستم ایکس پایه نهاده شده. اگر قرار است من در کنگره به درمان برسم باید سیستم ایکس به تعادل برسد.

سیستم ایکس دقیقاً معلوم نیست که کجای بدن قرار دارد و چه هورمون هایی ترشح می‌کند، چون یک سری از غدد درون ریز، برون ریز، نوروترانسمیترها و ناقل‌های عصبی و اخیراً هم همان مدارهای اپیژنیک که آقای مهندس فرمودند، به آن اضافه شده ولی در کل به این‌ قسمت‌ها می‌گوییم سیستم ایکس؛ نامش هم ایکس است زیرا که دقیق مشخص نیست کجاست و چه کاری انجام می‌دهد. وقتی سیستم ایکس از تعادل خارج می‌شود تمام خُلق و خو، تمام حرکات و رفتارهایش به هم می‌ریزد و ممکن است فرد دچار بیماری‌های زیادی شود.
آقای مهندس فرمودند که تمام بیماری‌هایی که انسان دچار می‌شود به خاطر این است که سیستم ایکس او از تعادل خارج شده و این مسئله یک حلقه گمشده در علم پزشکی بود. که مثلاً اگر می‌خواستند فلان بیماری را درمان کنند می‌رفتند روی همان نقطه دست می‌گذاشتند، یعنی اگر قرار بود بیماری سرطان روده درمان بشود می‌رفتند و فقط به روی روده دست می‌گذاشتند و آن قسمت را جراحی می‌کردند یا برمی‌داشتند یعنی تمرکز فقط بر روی آن نقطه بود و ممکن بود در آینده آن بیماری مجدد عود کند و برگردد، چرا؟ چون سیستم ایکس متعادل نبوده ولی هدف فقط این بود که همان بخش را درست نمایند.
در کنگره به واسطه این سفر و پله‌های بیست و یک روزه می‌توانیم این سیستمی که به واسطه افکار منفی مصرف مواد مخدر تخریب شده را دوباره به حالت تعادل برگردانیم که البته مدت ده یازده ماه زمان نیاز دارد.
کسانی که در کنگره سفر کردند خیلی از بیماری‌هایی که داشتند در طول سفرشان درمان شده و این موضوع مقالات و مستنداتی دارد که  در بهترین دانشگاه‌های دنیا چاپ شده که بچه‌ها می‌توانند از آن مقالات استفاده کنند.
بیماری‌هایی مثل صِرع و MS که کل دنیا دارد روی آن هزینه می‌کند، بودجه‌های سنگین به آن تزریق می‌شود تا درمان آن را بیابند اما تا امروز فقط توانستند این بیماری‌ها را کنترل کنند که بیشتر نشود؛ این بیماری‌ها در کنگره با روش DST به همراه داروی OT درمان شد و مقالات آن در خیلی از دانشگاه‌های معتبر پزشکی دنیا چاپ و خواستار همکاری شد. چندین سال دیگر تاریخ علم پزشکی تغییر خواهد کرد و نقطه عطفی در علم پزشکی ایجاد می‌شود و از آن جا به بعد بیماری‌ها به واسطه همین روش علمی درمان می‌شود و روش‌های پُر هزینه به مرور زمان مَنسوخ می‌شود.

کسانی که در سفر هستند متوجه هستند که روز اول سفر چه حالی داشتند و روزی که به درمان می‌رسند چه حالی دارند.
جناب مهندس روز جمعه در پارک طالقانی، لژیون پزشکان گفتند نگاه کنید یکی از این دو الی سه هزار نفری که در پارک هستند هیچ اثری از اعتیاد در چهره ندارد و چهره‌شان کاملاً تغییر کرده و اعتیادشان برطرف شده، چرا؟ به واسطه همین به تعادل رسیدن سیستم ایکس. سه ضلع جسم، روان و جهان‌بینی باید با هم جلو بروند تا سیستم ایکس به تعادل برسد. این‌که من دارو را به موقع بخورم و ده الی یازده ماه سفر کنم ولی همچنان خسارت و افکار منفی داشته باشم باعث می‌شود که سیستم ایکس به تعادل نرسد و تخریب در وجود من باقی‌بماند. به جای افکار منفی باید القائات مثبت داشته باشیم چون با افکار مثبت می‌توان به درمان مد نظر رسید.

بخش دوم جلسه تولد آقا علیرضا مرزبان شعبه است.
بنده تولد یک سال رهایی علیرضا را تبریک می‌گویم. این تولد حس زیبایی دارد که هم خودش، هم بنده و هم شما تجربه می‌کنیم. به خانواده محترمش تبریک می‌گویم، به فرزند عزیزش که تازه متولد شده تبریک می‌گویم.
روز اول علی‌رضا با تخریب انواع مواد به شعبه آمد. ما نمی‌توانستیم یک راه مشخص برای درمان او طی کنیم زیرا که مصرف‌های متعددی داشت. او از آنجایی که از روز اول فهمید کنگره کجاست و از کنگره چه می‌خواهد، خیلی محکم شروع به حرکت کرد و فرمان برداری کرد.
ما در کنگره می‌گوییم که بازیگر باشید نه تماشاچی، علیرضا بازیگر بود، بازیگر در مسیر مثبت و در مسیر درما؛ اگر قرار بود در پارک اتفاقی بیفتد، ورزشی باشد یا صبحانه‌ای باشد، علیرضا پیش قدم بود. علی‌رضا همیشه برای حضور در مسیر مثبت اعلام آمادگیمی‌کرد. تمام این کارها باعث شد که علیرضا توانایی‌ها و نیروهایی که به واسطه مصرف از دست داده بود را دوباره پس بگیرد و به آنچه که می‌خواست هم رسید.
در حال حاضر با مجوز جناب مهندس علی‌رضا پهلوان است، او یک سال انتظار پهلوانی را کشید. امیدوارم امسال شال راهنمایی نیز بگیرد و در کنگره همچنان خدمتگزار باشد.

خلاصه سخنان مسافر علی‌رضا:
10 سال تخریب انواع آنتی‌ایکس‌ها را داشت‌ام
آخرین آنتی ایکس مصرفی‌ من متادون و تریاک بوده، 14 ماه و 7 روز سفر کردم به روش DST داروی درمان شربت OT به راهنمایی راهنمای عزیزم علی آقا شاملو لژیون چهارم رهایی به لطف خداوند یک سال و سه ماه در ضمن سفر سیگار داشتم به راهنمایی آقای فرشید تفرشی ،رهایی از نیکوتین یک سال و دو ماه، ورزش در کنگره بدمینتون و فوتبال.
آرزو دارم اشخاصی که نیاز به درمان اعتیاد دارند، بیایند و در کنگره رها شوند.
خیلی ممنونم به خاطر این محبت‌هایی که به بنده کردید. از همه دوستان ممنونم، از آن‌هایی که مشارکت کردند همینطور بقیه عزیزان خیلی تشکر می‌کنم. از علی آقای عزیز هم خیلی تشکر می‌کنم.
قبل از آمدن داشتم برای خودم مطالب زیادی را آماده می‌کردم که راجع‌به آن‌ها صحبت کنم اما فراموش کردم!
همسفر من اواخر مصرف من را دیده بود یعنی زمانی که مصرف من، شدت زیادی داشت من را ندیده بود. من اواخر کارهای عجیبی انجام می‌دادم و باورهای بدی پیدا کرده بودم. کنگره آمد و باورهای غلط من را اصلاح کرد و تغییر داد. من خیلی تلاش می‌کردم که مواد رو ترک کنم، خیلی امتحان کردم اما نتیجه نمی‌داد و هر بار شکست می‌خوردم تا اینکه قسمت شد و این اجازه به من داده شد تا به کنگره بیایم و در کنار شما دوستان چیزهای زیادی بیاموزم.
از روز اول در کنگره همه من را تشویق کردند و من هم توانستم سفرم را به اتمام برسانم. من یاد گرفتم که می‌شود بدون مواد هم زندگی کرد و خوش بود و حال خوبی داشت. خداوند را شکر می‌کنم، خداوند بعد از رهایی من به من یک دختر داد که من بتوانم حضورش را حس کنم.
اواخر مصرف، یک روزی بود که همسفرم جلوی من نشسته بود و با اخم جلوی من با گوشی‌اش کار می‌کرد، من با کنجکاوی رفتم بالای سرش و دیدم که در گوشی‌اش سرچ کرده شربت اوپیوم تینکچر و همان شد که همسفر خود را به کنگره آوردم و شکر خدا ایشان هم با من سفر کردند.
از راهنما خودم علی آقای عزیز همچنین از آقا فرشید عزیز راهنمای سفر نیکوتینم خیلی تشکر می‌کنم.

خلاصه سخنان راهنمای همسفر:
سلام دوستان تینا هستم همسفر
خداوند را شکر برای دیدن این جشن‌ها و تولد‌ها.
وقتی در کنگره پای صحبت‌های عزیزانی که سفر کردند می‌نشینیم و از تغییراتی که داشتند، از حس‌های خوبشان و تجربه‌هایشان که صحبت می‌کنند واقعاً متوجه می‌شویم که آقای مهندس چه کار بزرگی کرده‌اند و زندگی را هم برای مسافران و همسفران به معنای واقعی کلمه آسان کرده‌اند. از نظر من آسان کردن زندگی برای انسان‌ها یک رسالت برای همه است. جناب مهندس مثل دریا هستند و ما هم یک قطره. اگر ایشان توانستند و این کا را انجام دهند ما هم به عنوان جزئی از این کل، رسالت خود را انجام می‌دهیم.
خوش‌حالم برای رهجوی خودم، خوشحالم که این خانواده در مسیر خدمت هستند و امیدوارم که بتوانند رسالت خودشان را به پایان برسانند. امیدوارم که تک‌تک ما این عمل بزرگ را درک کنیم و مستدام باشیم. تولد اقای علی‌رضا را خدمت آقای مهندس و آقای علی شاملو تبریک می‌گویم و امیدوارم که تولدهای آقا علیرضا پرتکرار باشد، امیدوارم آزادمردی‌شان را جشن بگیریم.
ممنونم از وقتی که به بنده دادید.

خلاصه سخنان همسفر:
سلام دوستان معصومه هستم همسفر
خیلی خوشحالم امروز اینجا هستم؛
من اوایل که با یکی از دوستان روان‌پزشکم صحبت کردم، به او گفتم همسر من می‌خواهند به جایی برود به اسم کنگره60 و من خیلی نگران هستم که مبادا با آدم‌های جدیدی آشنا شود و وضعیتش بدتر شود، ایشان به من گفتند که کنگره جای خوبی است و حتماً خودت هم با او برو. من اول که آمدم خانم ندای عزیز راهنمای‌های خوبی به من کردند. واقعا تصور نمی‌کردم که علی‌رضا بتواند به این جا برسد. از خانم تینای عزیز هم خیلی تشکر بابت زحمت‌هایی که برای من کشیدند، ایشان واقعا در تمام لحظات در کنار من بودند.

تایپ:مسافر حسام، مسافر احسان
عکس:مسافر مسلم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .