English Version
This Site Is Available In English

روز موعود، روز پایان تاریکی‌ها‌

روز موعود، روز پایان تاریکی‌ها‌

به‌ نام قدرت مطلق الله ❤️

سلام دوستان زینب هستم یک همسفر.

اکنون فصل پاییز است؛ فصل برداشت آنچه که کاشته‌ایم‌. من باید بدانم از این سفر یک‌ساله چه آموختم‌؟ چه چیزی برداشت کردم‌؟

کوله‌بارم‌‌ پر از صلح، ‌آرامش، ‌عشق‌‌‌، دوستی، صبوری‌، حال خوش، دل‌خوش است.

من همه این‌ها را مدیون کنگره ۶۰ هستم‌، مدیون آقای مهندس که چنین مکان مقدسی را بنا کردند‌.

کنگره ۶۰ همانند بهشت است که مرزبانان و راهنماها، فرشته‌های آن هستند که یکی از این فرشته‌ها همراه من شد تا در این مسیر سخت مرهمی باشد برای دل شکسته‌ام‌.

پاییز امسالم پر بار بود؛ چون مسافرم سفر اولش به پایان رسید‌.

وقتی به سال‌های گذشته فکر می‌کنم، به خودم ایمان می‌آورم که این‌همه سختی‌، مشکلات را به‌تنهایی به دوش کشیدم‌. من خودم را یک فرد ضعیف می‌دانستم؛ اما اکنون به خودم باور دارم که یک همسر و مادر قوی و صبور هستم که این مرحله از زندگی‌ام را پشت سر گذاشتم‌.

من روزی را که مسافرم وارد کنگره شد، هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنم‌. روز موعود، روز پایان تاریکی‌ها‌.

مسافرم روزبه‌روز بهتر می‌شد و‌ من از حال خوبش، خوش‌حال. تا روزی که خودم وارد کنگره شدم، با کوله‌باری از درد و رنج و تنهایی.

اولش احساس غربت بود؛ اما وقتی خانم مرضیه با آن لبخند همیشگی با لباس سفید مرا به آغوش کشید‌ و این شد پایان همه‌ دلتنگی‌ها و من تا پایان آن جلسه گریه کردم و اشک ریختم‌، اشک‌های کهنه‌ای از چند سال پیش در دلم جمع شده بود‌.

امید به روزی که همه‌ جهان کنگره ۶۰ را بشناسند و هیچ زنی از مصرف‌کننده بودن همسرش درد و رنج نکشد‌.

نویسنده: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون نهم)
تنظیم و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی زنجان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .