چهاردهمین جلسه از دوره هشتم از هفته” گلریزان” کنگره۶٠، نمايندگي پروين اعتصامي اراک با استادی پهلوان همسفر حمیده، نگهباني پهلوان مسافر عباس و دبیری دنور مسافر محمد با دستور جلسه «گلریزان» پنجشنبه، ۱۷ آبانماه ۱۴۰۳، ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد؛
سلام دوستان حمیده هستم یک همسفر
در ابتدا خداراشکر می کنم به خاطر تجربه این جایگاه از اقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم .همچنين از ایجت گروه مسافران آقای حبیب; وایجنت گروه خانواده خانم اکرم تشکر میکنم که اجازه دادند من در این جایگاه خدمت کنم از راهنمای خوبم خانم مریم تشکر میکنم. این هفته عزیز را به همه تبریک عرض میکنم. خداراشکر که این هفته بودیم و توانستیم نقش خودمان را در این هفته ایفا کنیم.وحضور پررنگ داشته باشیم.همینطور که آقای مهندس فرمودند گلریزان یکی از سنتهاي قدیمی است در ایران باستان که از زمانهای قدیم بوده است ویک امر خدا پسندانه است که برای کارهای نیک وبرای حل مشکلات از آن استفاده میکردند وگلریزان میگرفتند. برای آزاد کردن زندانی،برای کسی که ورشکسته مالی شده،گلریزان را تقدیم آن میکردند. ویا برای ساخت مدرسه،ویا بیمارستان،ودرمانگاه از گلریزان استفاده میکردند.و گلریزانی که در این هفته شرکت کردیم.قطعا برای خود ما نبوده چون ما آمدیم اینجا نشستیم وداریم از آموزش های کنگره استفاده می کنیم .مربوط به گلریزانی بود که قبلا گرفته شده وحاصلش همین صندلی های که نشستیم وسقف بالای سر ماست.ما شاید در زمان قبل از کنگره که در تاریکیها قرار داشتیم یک جایی یک مجموعهای برای ما گلریزان گرفتهاند ادمهای که قبلا آنهارا نمیشناختم و الان هم شاید اونهارا نشناسیم .ولی آن گلریزان باعث شد که یک صندلی اینجا برای ما باشد.همینطور که استاد امین میفرمایند هیچ چیز در این دنیا اتفاقی نیست وهمه چیز برنامه ریزی شده.اگر ما اینجا نشستیم واذن ورود مابه کنگره صادر شده. اگر گذشته خودمان را مرور کنیم وبرگردیم به گذشته میبینیم یک جایی میتوانستیم نبخشیم و بخشیدیم .این بخشش در همه ما هست همین طور که ما ذرهای از قدرت مطلق هستیم بخشش از مهمترین صفت بارز خداوند است.پس در وجود همه ما بخشش هست.اگر فکر کنیم می بینیم یک جایی آبروی خانواده ایی دست ما بوده وما آبرویش را نبردیم ویا ما همسفرها برای حفظ آبروی خانواده وحفظ آبروی خودمون صورتهایمان را با سیلی سرخ نگه داشتیم.ویا از کنار یک فقیر رد شدیم بی تفاوت نبودیم واگر جایی کمک کردیم بی منت بوده و نخواستیم کسی ببیند این نشانه این است که در وجود ما اگر تاریکی بوده نور هم وجودداشته وهمین باعث شده که ما جذب بشویم وبیایم در کنگره باشیم .حالا که اذن ورود ما در کنگره صادر شده. نوبت ماست ما باید نقش خودمان را ایفا کنیم.و در آن بهترین نقش خودمان را بازی کنیم ما باید نشان بدهیم که قدردان هستیم ولیاقت اینجا را داریم وقتی که روز گلریزان رفتیم ومتوجه شدیم که حالمان خوب است ووجدانمان راحت است مطمئن باشیم که تمام سعی خود را کردیم .حالا
ممکن است تمام سعی یک نفر صد هزارتومان باشد ویکی دیگر نشانی در بی نشانی باشد .همین که من خوشحال باشم یعنی تمام سعی خود را کردم.در داستان حضرت یوسف که خواندیم پیرزنی که همه داراییاش یک خروس بوده وداشته میرفته که حضرت یوسف را بخرد که در راه به او میگویند کجا میروی این همه یوسف خریدار دارد اصلا یوسف تورا نمیبیند میگوید برای من مهم نیست .همین که اسمم در خریدارهای یوسف باشد برای من کافی است. آقای مهندس میخواهند اگر ما میآییم اینجا ومی بخشیم واز یک مرحله ای عبور میکنیم لذت بخشش را بچشیم. و بدانیم که بخشش چقدر لذت دارد واگر من توانستم از پول خودم بگذرم در آینده اگر کسی آمد کنگره برای درمان باعث میشود که خانواده ای از هم متلاشی نشود. اگر من یک نفررا نجات بدهم باعث میشود یک خانواده نجات پیدا کند .وصددرصد یک جامعه نجات پیدا خواهد کرد .اگر ما نباشیم حتما کسانی هستند که ببخشند وکنگره نیازی به پول ما ندارد. زمانی که من برای اجازه پهلوانی خدمت اقای مهندس رفتم .واجازه را گرفتم بعدش فهمیدم که مسافرم چقدر بخشیدن را خوب یاد گرفته است که اول اجازه پهلوانی را به من داد.بدوناینکه اسمی از خودش برده باشد.از اینکه به صحبتهای من توجه کردید سپاسگزارم.
تایپ وضبط صدا؛ مسافر ابراهیم ( لژیون هشتم)
عکس؛ مسافرمهدی
تنظیم و ویراستاری؛ مسافر مهدی (لژیون پانزدهم)
«مسافرین شعبه پروین اعتصامی اراک»
- تعداد بازدید از این مطلب :
647