English Version
This Site Is Available In English

گل‌ریزان جشن شکرگزاری برای احیای نفسِ انسان‌های بر باد رفته است

گل‌ریزان جشن شکرگزاری برای احیای نفسِ انسان‌های بر باد رفته است

سومین جلسه از دور نهم جلسات آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی خمین با استادی همسفر محترم پهلوان مهتاب نگهبانی ایجنت محترم پهلوان بهرام و دبیری مرزبان محترم مسافر حسن با دستور جلسه «گل‌ریزان» در روز پنج‌شنبه ۱۷ آبان‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ شروع به کار نمود.

سلام دوستان مهتاب هستم همسفر
خداوند بزرگ را سپاس‌گزارم که اجازه داد در این جایگاه قرار بگیرم تا خدمت کنم و آموزش بگیرم. بابت این خدمت‌گزاری تشکر می‌کنم از آقای مهندس و خانواده محترم‌شان، استاد سردار، ایجنت و مرزبانان گروه خانواده و ایجنت و مرزبانان گروه مسافران، نگهبان لژیون سردار، خزانه‌دار و دبیر محترم هر دو گروه همسفران و مسافران.
ناخودآگاه این شعر در ذهنم نقش بست که؛
گاهی گمان نمی‌کنی ولی خوب می‌شود
گاهی نمی‌شود که نمی‌شود که نمی‌شود
گاهی بساط عیش خودش جور می‌شود
گاهی دگر تهیه به دستور می‌شود
در ابتدا هفته گل‌ریزان را خدمت اعضای محترم نمایندگی خمین تبریک عرض می‌کنم؛ به پذیرفته‌شدگان آزمون راهنمایی نیز تبریک عرض می‌کنم؛ رهایی تغذیه سالمِ خانم ملیحه را خدمت خودشان و راهنمای محترم‌شان خانم طاهره تبریک عرض می‌کنم؛ کسب اجازه پهلوانی آقای حمیدرضا را خدمت خودشان و راهنمای محترم‌شان آقای بهرام تبریک عرض می‌کنم و دریافت نشان دنوری آقای حسن مرزبان محترم و نگهبان محترم لژیون سردار آقای محسن و خزانه‌دار محترم لژیون سردار آقای مهدی را نیز تبریک عرض می‌کنم.
همچنین حضور اسیستانت محترم گروه خانواده، خانم منصوره عزیز را در نمایندگی خیر مقدم عرض می‌کنم. مجدداً تبریک ویژه عرض می‌کنم خدمت همسفران و مسافرانی که در جشن گل‌ریزان شرکت کردند و گل کاشتند و خیلی خوشحالم از این‌که برای اولین‌بار در هفته گل‌ریزان به همسفران اجازه داده شده که در کارگاه عمومی استاد باشند و اجازه این خدمت به من داده شد.
گل‌ریزان یکی از سنت‌های دیرین ایرانیان است که آقای مهندس الگوبرداری نموده و در کنگره ۶۰ اجرایی کردند. گل‌ریزان جشن شکرگزاری برای احیای نفس انسان‌های بر باد رفته است و خیلی ارزشمند است که الان که به رهایی و حال خوش رسیده‌ایم و برای تکامل نفس خودمان و برای رسیدن به خویشتنِ خویش پا در وادی بخشندگی می‌گذاریم.
هر چیزی در دنیای درون وسعت پیدا کند و دنیای بیرون را تحت تاثیر قرار دهد از کاشتن به دست می‌آید‌ و باید اول بستر مناسبی فراهم باشد که بتوانیم تخم و دانه با ارزش را در آن بکاریم و برای به دست آوردن بستر مناسب باید زمین شخم بخورد یعنی تزکیه و پالایش شویم و حس را تغییر دهیم. در ابتدا خودمان را ببخشیم که در تمام موارد بیش‌ترین تخریب را هر کسی به خودش وارد می‌کند حتی با کوچک‌ترین تفکرِ مخرب، به خودش ضرر و زیان می‌رساند. در بستر حاصل‌خیزِ کنگره پیشرفته‌ترین ابزارها جهت احیاء و سازندگی و منطبق بودن آن با قوانین نظام هستی در اختیار ما قرار دارد. روش ما روش الگویی است یعنی از آقای مهندس الگو می‌گیریم و خاصیت موجی و ذره‌ای که در هستی وجود دارد در کنگره هم رواج دارد. خاصیت ذره‌ای آموزش‌ها هستند که به واسطه آقای مهندس و از طریق راهنما به ما منتقل می‌شود.
بیش‌ترین بار آموزشی هر شعبه توسط راهنمایان انجام می‌شود. راهنما امانت‌دار کنگره است و رهجو را برای کنگره پرورش می‌دهد و طی مدت زمان مشخصی به رهایی و آرامش می‌رساند و در این زمینه خاصیت موجی از مثلث ارتباطی نور، صوت و حس بسیار تاثیرپذیر است که آن را از مراتب بالاتر؛ اساتید آقای مهندس و بعد آقای مهندس و استاد امین دریافت می‌کنیم.
آقای مهندس فرمودند: اعضای مثلث با همه اعضای کنگره صحبت می‌کنند و به آن‌ها آموزش می‌دهند و به آقای مهندس هم می‌فرمایند: ما شما را برای خودتان تربیت نمی‌کنیم و هدف، احیای تمامی انسان‌های روی زمین است و این توفیق در کنگره نصیب همه ما شده است. مبدأ کنگره و هستی از بخشندگی آغاز شده است و کنگره حرکت انسان‌ها را در مسیر تکامل خود تسریع می‌نماید.
اتصال خاصیت موجی و ذره‌ای توسط بخشندگی که در گرو محبت است به دست می‌آید و بخشندگی و عشق هم حل صورت‌مسئله محبت است یعنی چسب و خمیر مایه آموزش‌ها عشق است که از بخشندگی سرچشمه می‌گیرد. به فرمایش استاد امین؛ «پیش نماز ما محبت است و تنها، پیوند محبت ما را به هم متصل نگاه خواهد داشت».
انتقال صحیح محبت و عشق واقعی در کنگره به عهده راهنماست، راهنما به رهجو یاد می‌دهد که باید یک‌پنجم از داروی خودت را ببخشی تا یک‌پنجم دانایی در مسیر تکاملی‌ات به تو افزوده شود تا به سلامتی، رهایی و ترمیمِ سیستم ایکس برسی و کم‌کم مالک جسم و جان خودت بشوی و همین‌طور باید به رهجو یاد بدهد که سبد قانون یازدهم یک نقطه شروع در بخشندگی است که این خودش یک حقه به نیروهای منفی است که آن‌ها نمی‌فهمند با همین پولی که در سبد می‌اندازیم و از مال خویش می‌گذریم بر اهریمن سوار می‌شویم و بعد با قدم‌های بلندتری که در بخشندگی برمی‌داریم آن‌ها را شکست می‌دهیم. هر بار به هر مقداری که در توان‌مان است از مال خویش انفاق می‌کنیم؛ باعث ترمیم تخریب‌های درونی خودمان می‌شود و کم‌کم به ساکنین آباد تبدیل می‌شویم. همین حرکت‌ها باعث می‌شود گره‌ها و بندهایی که در صور پنهان به افراد زده شده باز شود و افراد از رهن خارج شوند.
حال خوش در هر نمایندگی از مسیر بخشندگی و لژیون سردارِ آن نمایندگی سرچشمه می‌گیرد.
همسفری که در دوران مصرف مسافرش متوجه شده که اولویت زندگی همسرش او نیست و هیچ وقت آن‌طور که او دلش می‌خواهد مسیر زندگی پیش نمی‌رود و در جنگ و ستیز، خشم و انتقام با همسرش قرار دارد؛ منطقی است که نتواند زندگی خوبی داشته باشد چون کاملاً حس می‌کند که همسرش با اعتیاد ازدواج کرده نه او. وقتی برای درمان وارد می‌شود تازه متوجه می‌شود که چه بلایی بر سر شهر وجودی خودش و مسافرش آمده و در این صورت است که با دانستن علت رفتارهای مسافرش او را می‌بخشد، خودش را می‌بخشد، آرامش نسبی در درونش به وجود می‌آید و بعد از مدتی، بخشندگی از مالش را تجربه می‌کند و در درون او تشنگی به وجود می‌آید به واسطه آرامشِ تمام نشدنی که بدون حساب و کتاب از بخشندگی خود دریافت کرده و دلش نمی‌خواهد این مسیر برای او مسدود شود. این اتفاقات برای همه همسفران افتاده است و همه ما از این مسیر عبور کرده‌ایم.
من در هفته گل‌ریزان سال ۹۹ از آقای مهندس کسب اجازه پهلوانی دریافت کردم و آن‌جا بود که متوجه شدم در جشن گل‌ریزان اندازه نفس خودم را تعیین می‌کنم و متوجه شدم که گل‌ریزان همان لیلةالقدر و یا شب اندازه‌هاست که توشه یک سال خود را تعیین می‌کنم و به جایی وصل می‌شوم که قبلاً نمی‌دانستم کجاست ولی بعداً متوجه شدم که به ریسمان الهی یا همان بند عشقی که بین ما و قدرت مطلق؛ الله وجود دارد متصل شدم و وارد دنیای تازه شدم که هرچه بکاریم از هر بذر، ۷۰ بذر در صور پنهان برداشت می‌کنیم، نه از مال و مادیات بلکه از سیستم ایکس و چشمه‌های خمر درونی که تو را چنان سرمست می‌کند که گاهی جراحی‌هایی در صور پنهان اتفاق می‌افتد و ضربه‌هایی به واسطه اتفاقات و مشکلات و مسائل زندگی وارد می‌شود ولی دیگر تو دردی از درون و بیرون احساس نمی‌کنی.
من بخشندگی را از مسافرم یاد گرفتم بعد از این‌که من ۲بار واریزی پهلوانی داشتم بعد ایشان پهلوان شدند و به حق، جبران خسارت کردند و از آن مهم‌تر حال خوشی را دریافت کردند که در صورپنهان، مسیری برای‌شان مهیا شد که اساتید او را برای ساخت نمایندگی شعبه جدید خمین انتخاب کردند و ایشان گنج درون خودشان را پیدا کردند که پسورد آن چیزی نیست جز گذشت، انفاق و بخشندگی.
برای رها شدن باید رها کرد و بخشید و برای به دست آوردن نباید به چیزی چسبید تا مال تو شود. وقتی می‌بخشی تمام هستی از آن توست و هستی تلاش می‌کند که از میوه و ثمره خود در اختیار تو قرار دهد چون تو از جنس آن‌ها شده‌ای و تو ذره‌ای از وجود خداوند هستی یعنی تو خود خداوند می‌شوی و من خوشحالم که در مسیری که طی کردم دریافت‌های زیادی داشتم که توشه راه من تا ابدیت می‌باشد.
خیلی زیباست که هستی را وام‌دار خودمان کنیم و نگوییم من این کار را انجام می‌دهم که خداوند بازپرداخت آن را به من بدهد. وقتی تقاضای بازپرداخت می‌کنیم به همان مقدار به ما داده می‌شود ولی وقتی بلاعوض می‌بخشیم تا هستی هست از آن عمل به ما بخشیده می‌شود.
از این‌که به صحبت‌های من گوش کردید ممنون.

تایپ و ویرایش: همسفر زیبا
عکاس: همسفر فاطمه

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .