جلسه اول از دوره یکم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰ نمایندگی ملاصدرا بااستادی پهلوان همسفر ندا، نگهبانی پهلوان مسافر احمد و دبیری مسافر مصطفی با دستورجلسه «گلریزان» در روز پنجشنبه ۱۷ آبانماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
ابتدا از آقای مهندس حسین دژاکام، خانواده محترم ایشان و اعضا شعبه ملاصدرا بابت قرار گرفتن در این جایگاه سپاسگزار هستم؛ همچنین از راهنما همسفر الهه نیز تشکر و قدردانی میکنم. اکنون بابت عضویت اعضا جدید لژیون سردار، خدمتشان تبریک و شادباش عرض میکنم.
در جهان آفرینش، انفاق یک قانون عمومی است؛ چراکه خورشید بهطور دائم در حال انفاق کردن میباشد تا به ما نور و انرژی بدهد؛ همچنین زمین در همه حال به انسانها مواد غذایی میرساند، حیوانات نیز در حال انفاق به ما هستند و در سیستم جسم هر موجود زندهای این قانون وجود دارد. قلب انسان تنها برای خودش کار نمیکند؛ بلکه از آنچه در بردارد به تمام سلولها انفاق میکند. تمام انسانها در حال انفاق هستند و درواقع زندگی دسته جمعی بدون انفاق معنایی ندارد؛ لذا انسان بایستی با این مجموعه هماهنگ باشد و از آنچه در بردارد انفاق کند.
خداوند در کتاب آسمانی میفرماید: اشخاصی که در راه خدا از مال خود میبخشند؛ مانند کسانی هستند که یک دانه گندم میکارند، از آن ۷ شاخه روییده و از هر شاخه ۷۰۰ دانه گندم میروید. درنتیجه هیچ مؤسسه یا بانکی در دنیا وجود ندارد که به شما ۷۰ هزار درصد سود بدهد؛ مگر این عمل معامله با خدا باشد. بخشش شبیه هرس کردن درخت است که شاید بهظاهر شاخهای از درخت جدا شود؛ اما از انجام آن بریدگی شاخهای میروید که چندین برابر شاخه قبلی بارور میشود و این رازی است که تمام ثروتمندان دنیا از آن مطلع هستند و انسانهای عادی از آن بیخبر میباشند؛ بنابراین موضوع این بوده که بخشش علت ثروت و نه نتیجه ثروت است.
بسیاری از انسانها بیان میکنند که اگر ما مالک مالی بودیم از آن میبخشیدیم؛ اما آنها آگاه نیستند که باید ببخشند تا ثروتمند شوند؛ زیرا زمانیکه کسی از همان مال کمی که دارد میبخشد، یعنی این پیام را به هستی میدهد که من ظرفیت دریافت بیشتری از ثروت را دارم؛ چراکه با هر بخشش، ظرف وجودی انسان بزرگتر میشود.
بخشش پیش از اینکه ظرف بزرگی بخواهد، دل بزرگ میخواهد. گاهیاوقات ممکن است شما بگویید: ما افرادی را میشناسیم که ثروتمند هستند و قدرت مالی دارند؛ اما به دیگران کمک نمیکنند؛ بنابراین اکنون ما در مورد تازه بهدورانرسیدهها صحبت نمیکنیم. شخصی که دستش به دهانش میرسد، او تنها پولدار است؛ اما کسی که دستش به دهان مردم میرسد، ثروتمند خواهد بود. گاهی انسانها آنقدر در هستی فقیر و تنها هستند که به جزء پول، هیچکس و هیچچیز دیگری را ندارند. بعضی از انسانها گشادهدست و کریم هستند و بهراحتی میبخشند؛ زیرا میزان شجاعت هنر ما است.
انفاق و بخشش به میزان یقین ما بستگی دارد و باید آگاه باشیم که وعده خداوند دروغ نیست؛ زیرا هر کس بیشتر خداوند را باور داشته باشد، دست او برای بخشش بازتر است. در واقع بخشش معامله با خداوند است و کسی که میخواهد با خداوند معامله کند، بایستی با انسانهای بزرگ همنشین شود. گاهیاوقات افراد به این معاملهها اینگونه نگاه کنند که آیا این پولی که من پرداخت میکنم، خداوند ۷۰ برابر آن را به زندگی من باز میگرداند که در پاسخ باید بیان کنیم که اینک قصه تنها ماجرای پول نیست و ماجرا بسیار بزرگتر است؛ به عنوان مثال: ماجرای کودکی که با مادرش به مغازه آجیلفروشی میرود و شخص فروشنده به کودک یک مشت پسته تعارف میکند که با دست خود بردارد؛ اما کودک از فروشنده درخواست میکند که با دست خود این بخشش را انجام دهد که با تعجب مادر فرزند از این عمل، کودک پاسخ میدهد که دستان مرد فروشنده بزرگتر و بخشش آن بیشتر است. اکنون متوجه میشویم که چرا بخشش علت ثروت بوده و نه نتیجه ثروت است.
ممکن است شما بخششی داشته باشید؛ اما خداوند در ازای بخشش شما، شخصی را در مسیر زندگی تو قرار میدهد که گره بسیاری از مشکلاتت باز کند؛ زیرا ما باید منتظر بخشش از طرف خداوند باشیم و سوپرایز شویم. بخشش میتواند بهصورت مخفی یا علنی باشد تا فرهنگ انفاق را گسترش دهد. درواقع افرادی که انفاق نمیکنند، در عبادت دچار کسالت میشوند. عمل بخشیدن نباید بهراحتی باشد که البته در ابتدا مسیر اینگونه وانمود میکند؛ زیرا شخص به مال خود چسبیده است و این کنده شدن برای او با درد همراه است؛ اما در ادامه شخص باید از روی میل و رغبت چیزی را که دوست دارد، در راه خدا انفاق کند.
در بخشش، خداوند با قلب انسانها کار دارد. نکته بسیارمهم این است که وقتی انسان از موقعیتی میترسد که در آن قرار بگیرد، این ترس مانع پیشرفت او میشود و نیروهای بازدارنده به سراغ شخص میآیند، مگر اینکه ایمان ما قوی باشد؛ چراکه اگر من هنوز حرص مال دنیا و مالاندوزی را دارم با نیروهای بازدارنده مواجه میشوم و از بخشیدن خودداری میکنم. گاهی وقتها تشکر کردن از خدا، تنها بیان کلمه خدایا شکرت نیست و برای تشکر از قدرت مطلق باید کاری کرد تا دلی شاد شود، گلی را هدیه داد، دستی را گرفت و بخششی را انجام داد.
ارسال: سایت نمایندگی ملاصدرا
- تعداد بازدید از این مطلب :
186