به نام قدرت مطلق الله
سلام دوستان حسن هستم یک مسافر
گلریزان یکی از سنتهای بسیار مفید و باستانی در ایران است.
به دلیل شرایط اقتصادی این ذهنیت در من وجود داشت که چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است.
اما تا آن زمان من معنی درستی از خانه نداشتم.
مگر نه اینکه خانه محل آرامش و سرپناه انسانهاست.
در نوشتارهای کنگره میخوانیم که کنگره مکان مقدس و امنی میباشد.
یکی از دلایل امنیت، استقلال مالی برای هر سیستم است.اما چه کسی یا چه کسانی قبل از ورود من این مکانهای مقدس و امن را بوجود آوردهاند؟ و چرا این کار را انجام دادهاند؟
مبلغی که در گلریزان پرداخت میشود، کاملا اختیاری است. با این وجود تمام اعضای کنگره ۶۰ بخاطر آموزشها و تجربه شیرین رهایی با تمام وجود در این جشن پرشکوه شرکت میکنند.
بنظر من هر کسی که درد اعتیاد را کشیده باشد و برای ترک اعتیاد، راههای گوناگون را رفته باشد، اما بدلیل غلط بودن مسیر، ناگزیر به مصرف دوباره مواد شده است، قدر و جایگاه بالای درمان اعتیاد را کاملا درک مینماید و برای پیشبرد اهداف کنگره و جهانی شدن آن، تمام تلاش خود را میکند.
مشارکتام با جملهای زیبا از کتاب عشق، چهارده وادی برای رسیدن به خود از آقای مهندس حسین دژاکام به پایان میرسانم.
برای هر یک از ما قدمی تازه؛ یعنی آمیختن با روشنایی، درج است بر پیشانی عالم.
ممنون که به مشارکت من توجه نمودید.
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر
هفته گلریزان را به همه عزیزان شعبه همچنین نمایندگیهای سراسر کشور تبریک عرض میکنم. در مورد اینکه باید بخشش داشته باشیم یک مطلبی را میخواستم با عزیزان به اشتراک گذاشته باشم. داشتن هر جایگاه و مکانی چه از نظر مقام و مرتبت و چه از نظر بزرگی و کوچکی نیازمند تلاش و پشتکار است. هر کسی در هر جایی که اکنون حضور دارد شایسته آن است و برای به دست آوردن آن همت کرده است و اگر در اعماق تاریکی مانده است آنهم از جهل و ناآگاهی خودش میباشد، مسئله اینجاست که هر جایگاهی یک بهایی دارد و بهای آن باید پرداخت شود، داشتن حال خوب هزینه دارد و زکات آن باید پرداخت شود، اگر من قدر آن جایگاه را دانستم و زکات حال خوب و شادابی را پرداخت کردم آن جایگاه برای من جاودانه خواهد بود ولی اگر این کار را نکردم آن جایگاه و حال خوب بزودی از من گرفته خواهد شد.
این مسئله در دین و مذهب ما هم مطرح شده است که باید خمس و زکات مال خود را بپردازیم، شرکت در گلریزان و لژیون سردار به نوعی پرداختن زکات حال خوب من است، خدمت کردن هم نوعی پرداخت خمس و زکات شادابی من است، اگر من زکات آن را پرداخت کردم باز هم به مال و حال خوب بیشتری میرسم و این ادامه دار است. مثالی میزنم، شخصی بود بسیار ثروتمند و آدم متمولی بود، این شخص انسان دست به خیر و همیشه سفره در خانهاش پهن بود و به دیگران بسیار میبخشید و به عناوین مختلف به دیگران بسیار کمک میکرد. اطرافیان به او میگفتند چرا این همه خرج و بذل و بخشش میکنی آیا اموال و مال تو تمام نمیشود؟ آن شخص اینگونه پاسخ داد که مال و اموال و دارایی من به مانند سینی بزرگی است که در آن غذای زیادی وجود دارد و من از آنها میبخشم و هم خودم میخورم، بمحض اینکه چیزی از آن کم میشود خداوند مجدد آن سینی را پر میکند و همیشه آن سینی پر است و هیچ وقت تا به حال اموال من کم نشده است، ولی اگر از آن سینی چیزی را به دیگران ندهم آن سینی همیشه دست نخورده باقی میماند خداوند هم دیگر چیزی به آن اضافه نمیکند.
به نظر من چقدر خوب است که اگر قرار است من پولی را جایی خرج کنم در جایی باشد که سهم من از آن حتی به اندازه یک آجر باشد برای مکانی که افرادی قرار است از دام اعتیاد رها شوند و از نظر من این خودش یک باقیات صالحات است.
از اینکه به مشارکت من توجه نمودید از همه شما سپاسگزارم.
وبلاگ نمایندگی پرستار
- تعداد بازدید از این مطلب :
150