جلسه دوازدهم از دوره ششم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی دزفول، با استادی دنور راهنما همسفر فرزانه، نگهبانی دنور مسافر پژمان و دبیری دنور مسافر مهرداد، با دستور جلسه «گلریزان» پنجشنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
سلام دوستان فرزانه هستم یک همسفر.
تشکر میکنم از آقای مهندس و خانواده محترمشان که این امکان را به بنده دادند که در این جایگاه باشم و همچنین از آقا پژمان تشکر میکنم که اجازه دادند در این جایگاه باشم و آموزش بگیرم.
بنده همیشه پیگیر بودم که چه موقع شعبه دزفول راه اندازی میشود.
خداوند را شاکرم که کنگره ۶۰ در دزفول دایر شده است و همسفران هم میتوانند در کمال امنیت بیایند و در این جشن بزرگ سپاسگزاری کنند. ممکن است برای خیلیها گلریزان هیچ معنی نداشته باشد اما برای کسانی که در کنگره هستند و یا قبلاً در کنگره بودهاند این جشن معنای عظیمی دارد.
در قدیم این رسم وجود داشت که اگر کسی دچار مشکلی میشد و دچار شرایط غیر عادی میشد مثلاً فرزندی داشت که میخواست ازدواج کند یا برشکسته میشد یا مشکلات دیگری داشت، پهلوانان میآمدند و در زورخانهها کتشان را پهن میکردند و مبالغی را جمع میکردند و به او کمک میکردند.
بنده از پدرم شنیدم که زمانی که سیل در خوزستان آمد یک پهلوانی آمدند و کتشان را پهن کردند و برای سیل زدگان کمک جمع کردند. همچنین شادروان پهلوان تختی این کار را بسیار انجام میدادند و برای نیازمندان کمک جمع آوری میکردند برای اینکه دست بر زانوی خود بگذارند و بلند شوند و دست جلوی کسی دراز نکند، این چنین کاری هم در کنگره صورت گرفته است و به جهت آن شعب بسیار زیادی در سراسر کشور در کنگره در حال شکلگیری است.
آقای مهندس در وادی پنجم راجع به پسانداز بسیار تاکید دارند و این پسانداز سبب میشود که افراد قوی شوند و در زندگی آنها هم موثر است و همچنین برای جامعه، چون کسی که میتواند به خانواده خودش کمک کند اعم از فرزند، خواهر، برادر و پلههای بالاتر در حقیقت دارد به جامعه خودش کمک میکند، این جامعه شامل افرادی هم میشود که مصرف کننده بودند و اکنون میخواهند به رهایی برسند و بسیاری از آنها خواست قوی دارند که از این اختاپوس و غول بیشاخ و دم اعتیاد نجات پیدا کنند.
این راه را آقای مهندس برایمان باز کردند و به ما اجازه خدمتگزاری دادند، ایشان همیشه میفرمایند که اجازه خدمتگزاری به بندگان خداوند به کسی داده میشود که خداوند به او اجازه داده است. خیلیها صاحب پول هستند اما ثروتمند نیستند، ثروتمند کسی است که میتواند دست در جیبش کند و به کسی که افتاده است و در راه مانده است کمک کند. او شب سرش را راحت بر بستر میگذارد چون که میبخشد ولی فرد پولدار اینگونه نیست او دستش با جیبش قهر است و ممکن است شب سر راحت بر بستر نگذارد، چون او مرتباً میخواهد پولش را، ملکش را و مالش را زیاد کند، در اصل مالی که به انسان داده میشود تنها برای او نیست و بخشی از این امتیاز و بخشی از این مال از آن دیگران است که در درون مال من نهفته است و خداوند به این وسیله میخواهد که مرا مورد آزمایش قرار بدهد و ببیند که آیا دست افتادهای را میگیرم، آیا کمک میکنم که دری باز بشود و به درهای کنگره افزوده بشود تا افرادی که ممکن است در آینده حتی فرزند من باشد، دختر من باشد و یا نوه من باشد پسر من، پدر من باشد کمک شود.
من در اهواز اعلام دنوری کردم و به راهنمایم گفتم که مبلغی را برای کمک کنار گذاشتم و آقای مهندس هم میفرمایند که به هرکسی که دوست دارید کمک کنید من آمدم و یک مقایسه کردم، آقای مهندس میگویند: ما برای بچههایمان خیلی زحمت میکشیم آنها را به مدرسه میفرستیم سعی میکنیم بهترین امکانات را برای آنها فراهم کنیم و آنها را به دانشگاه بفرستیم آنها به مدارج بالا میرسند.
همانطور که میدانید ما الان لژیون پزشکان را داریم افرادی را داریم که در ردههای بالا مانند مهندسی، پزشکی و سایر شغلها بنابر دلایلی مصرف کننده شدهاند که ما امروز میدانیم در کنگره ۶۰ علت آن در سیستم ایکس است، آنها برمیگردند و دوباره به کنگره میآیند و من فهمیدم که بهترین جا برای کمک به انسانها همین کنگره ۶۰ است.
بنده خودم دو قربانی به اعتیاد دادم تا آن بذر فهم و شعور در مقابل بیماری اعتیاد و اینکه اعتیاد آخرین درجه تاریکی است را بفهمم و بعد بیایم لایق بشوم که بر روی این صندلی بنشینم من این را درک کردم.
آن پوسته نادانی، آن پوسته جهالت در من شکافته شد آن اتفاقی که استاد امین در سیدی شناور اشاره میکنند که آن فلق و آن شکفتگی در فهم انسان باید ایجاد بشود ایجاد شد و من در اهواز اعلام دنوری کردم و امروز را هم در اینجا و در دزفول اعلام دنوری کردم.
چرا چون هیچ فرقی نمیکند آن پسر، آن خواهر، آن برادر یا آن نوه که در بیرون از این در هست، من انسان هستم و از درد او من هم دردم میآید، اگر به فکر او نباشم میدانم که یک روزی این آتش ویرانگر دامن مرا هم خواهد گرفت.
هیچکس نباید با اطمینان بگوید که من و خانوادهام دور از این چیزها هستیم. من به خواب نمیدیدم که پسر من بخواهد سیگار بکشد چه برسد که بخواهد روزی مواد بکشد.
در مصرف کننده که اعتیاد ایجاد تخریب میکند آن تخریب در خانواده در همسر، در فرزندان و یک نفر که تخریب اعتیاد دارد یک دایره به شعاع بینهایت میتواند تخریب ایجاد کند.
پدر، مادر، خواهر، برادر همه و همه درگیر این مشکل میشوند و اینها تشکیل یک جامعه را میدهند، اگر کسی بخواهد فکر کند که فقط من حالم خوب باشد و خانواده من حالشان خوب باشد. به قول معروف زهی خیال باطل.
این اتفاقها بودن نبودنها اگر در زمان حال نباشد قطعاً در زمان آینده دامنگیر همه میشود مگر اینکه بیایی و در جایی مثل کنگره آن را تقویت کنی. هرچه درهای کنگره در جایجای میهن ما و آب و خاک ما بیشتر باز باشد و انشالله به خارج از کشور هم ارسال میشود و در آنجا هم شعب باز خواهند شد، در حقیقت ما به خودمان کمک میکنیم.
کنگره یک رودخانه بسیار زلال و آرام است که همه میتوانند در آن شناور باشند و مسیر را به صحت و سلامتی طی کنند. آفتاب هنگامی که میتابد بر کل هستی میتابد و برای او فرقی نمیکند که چه کسی است یا چه چیزی است در تمام هستی میتابد، کنگره هم درش برای همه باز است. الان در کنگره قسمت همسفران در شهرهای مختلف کشور وجود دارد انشالله شعب کنگره انقدر قوی بشود که قسمت مسافران خانم در شعب مختلف راه اندازی شود چون جامعه دارای خانمهای مصرف کننده هم هست ولی نمیتوانند بیایند و اظهار کنند.
اما ما میتوانیم با علم کنگره و با متد کنگره به دیگران نشان دهیم که کنگره چقدر سازگار است و میتواند جامعه و شهرمان را از مسئله اعتیاد و سایر مسائل نجات دهد. چون کنگره فقط به مسئله اعتیاد نمیپردازد کنگره نوع جهانبینی افراد را و نگرش آنها به مسائل مختلف را باز میکند و به من نشان میدهد که انسان فقط برای خوردن و خوابیدن به دنیا نیامده است.
چیزی که انسان را از حیوان متمایز میکند آن حس دوستی او است، انسانیت است که باعث میشود دیگران را از خود بالاتر بداند از لحاظ اینکه به آرامش آنها اهمیت میدهد و سعی میکند در حد توانش ببخشد و یک خانواده را به شادی برساند. خیلی از خانوادهها بودند و هستند که در حال فروپاشی هستند به خاطر مواد مخدر، کنگره همان بنای وصل است و بنای فصل نیست، بنای عشق است که موجب میشود ما در کنار همدیگر و در کنار خانوادههایمان بتوانیم در کمال صحت و سلامت زندگی کنیم.
بنده کمال تشکر را از آقای مهندس دارم که اجازه خدمتگزاری را به من دادند تا بدانم که اگر من در این هستی وجود دارم برای من برنامهای چیده شده است و من بتوانم آن خدمتی که بر عهده من است را انجام بدهم.
جشن گلریزان را به همه شما و در رأس به آقای مهندس و به تمام خانواده بزرگ کنگره ۶۰ تبریک میگویم، بهترینها را برای همه آرزو میکنم و انشالله همه به رهایی برسند تا انشالله دست به دست هم دهیم و بتوانیم شعبههای بسیار زیادی را در سر تا سر ایران به وجود بیاوریم، اگر من کمک نکنم امنیت نخواهم داشت زیرا از دیوار خانه من بالا خواهند رفت و ماشین مرا خواهند دزدید و به من خسارت وارد خواهند کرد.
این کمک، کمک به خود، به خانواده، و به جامعه است برای تأمین آینده خود و فرزندانمان.
خیلی ممنونم که به صحبتهای من گوش کردید.
کنگره ۶۰ یک سازمان مردم نهاد است (سمن) و اداره آن توسط اعضای درمان یافته در کنگره ۶۰ است و همچنین درمان در کنگره ۶۰ کاملا رایگان است، به همین سبب هر سال یک هفته برای جشن گلریزان تعیین میشود و در این هفته اعضا به صورت کاملا اختیاری و هرکس در حد توان مالی که دارد به این سیستم کمک میکند.
بعد از جلسه امروز، اعضا به صورت لژیونی لیستی از میزان گلریزانشان را اعلام کردند.
گروه سایت نمایندگی دزفول
عکاس: همسفر مهزیار و همسفر روح الدین
تایپ گزارش: همسفر روح الدین
ویرایش و ارسال گزارش: همسفر مهزیار
- تعداد بازدید از این مطلب :
365