سومین جلسه از دور هشتم سری کارگاههای آموزشی عمومی مسافران و همسفران نمایندگی باباطاهر همدان با استادی راهنما همسفر راحله، نگهبانی مسافر بهمن و دبیری مسافر وحید با دستور جلسه "گلریزان" روز پنجشنبه ١٧ آبانماه ۱۴۰۳ ساعت۱۷:۰۰ برگزار گردید.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان راحله هستم همسفر
در ابتدا از خداوند سپاسگزارم و بر خود واجب و ضروری میدانم که قدردانی کنم بابت تمام لطف و محبتها که همیشه در زندگیمان جاری بوده است. سپاسگزاری میکنم بابت تمام نعمتها، رزق بدون منت که به ما عطا شده است. سجده شکر به جا میآورم بابت این لحظه و این خدمت. از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم برای فراهم کردن چنین بستری، برای این آموزشها و رسیدن به آرامش. از راهنما گرانقدر خودم بسیار سپاسگزارم و از تکتک شما عزیزان متشکرم.
به نظر بنده جشن گلریزان جشن شکرگزاری بابت رسیدن به رهایی، آرامش، حال خوب، زندگی که زندگی نکردیم و در اعتیاد بودیم و این تاریکی بر ما غلبه کرده بود و الان با یک دیدگاه و آگاهی جدید به زندگی نگاه میکنیم و این جای شکر دارد. شکرگزاری برای اینکه خواسته خداوند با خواسته ما یکی شده و الان در این مکان هستیم و در حال آموزش گرفتن هستیم. اینکه گفته شده دیگران کاشتند و حالا نوبت ما است و حال که ما قرار است چیزی را بکاریم و دیگران برداشت کنند این دیگران افراد خاص نیستند همان نسلهای بعد از ما هستند و از جنس خود ما هستند و بر ما واجب است که این بخشش را انجام دهیم.
گلریزان ۱۴ وادی را در خودش جا داده که وادی اول تفکر است زمانیکه من یک مبلغی را تعهد میکنم و عنوان میکنم، اگر از روی شور و هیجان باشد اذن و اجازه آن از طرف خدا برای پرداخت داده نمیشود چون از روی هیجان این تصمیم گرفته شده، ولی اگر از روی تفکر سالم، فهم، دانایی، شعور، معرفت، آگاهی، انسانیت و عشق این تصمیم گرفته شده باشد قطعاً برای پرداخت آن خداوند دخالت دارد. اینکه گفته شده روزی دیگران در رزق من است و به آن آگاهی رسیده باشم قطعاً آن پرداخت انجام میشود با عشق.
حال وارد مرحله بعدی میشویم و اینکه من بیهوده خلق نشدم و حتما رسالتی بر گردنم است. این بخشیدن به من توان و قدرت میدهد و این حس در درون انسان رشد میکند و حال میخواهم حکم عقل را در قالب فرمانده اجرا کنم، آموزشهایی که گرفتم را از قوه به فعل میخواهم درآورم. رمز و راز برای من گشوده میشود و محرم میشوم آن صفت در گذشته که در صور پنهان من بود را تغییر میدهم و من را تبدیل میکند به یک چشمه جوشان و رود خروشان و پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است و من وارد مرحله عشق عام میشوم.
عشقی که از عصاره جان میبخشم و تمام توان خود را میگذارم و زمانی که به این مرحله رسیدم سه ضلع عقل، عشق و ایمان در هم تنیده میشود و شاید حساب من خالی شود ولی باعث میشود که از درون رشد کنم و یک انرژی و عشق ناب نصیب من شود. برخی از این عزیزان که در اینجا حضور دارند، ممکن است برای چندمین مرتبه میخواهند که خدمت مالی انجام دهند که قطعاً این عزیزان به چیزی رسیدهاند و آن همان حال خوش است. آن عزیزانی که به آن حال خوب رسیدید تجدید وضو کنید اذان داده شده و شما را به حی علی خیر العمل دعوت کردهاند و شمایی که در راه منتظر هستید که حالتان خوب شود اقتدا کنید به آن عزیزانی که به آرامش و حال خوب رسیدند و از خدا یاری بگیرید که قطعاً خداوند یاریرسان است. هر چه که ببخشید به همان میزان نصیب شما میشود و از همان جنس به شما داده میشود.
در مسیر نور بدون تفکر باید حرکت کرد. در این مسیر نیروهای بازدارنده، نفس اماره و وسوسههای شیطان دست به دست هم میدهند که ما را مغلوب کنند. ما بهخاطر مسافران، همسفران، فرزندان و به زندگی خودمان دل دل نکنیم که اگر این کار را انجام دهیم به آن نتیجهای که میخواهیم برسیم به ما داده نمیشود. ما که در این مکان هستیم اول لطف و محبت خداوند بوده و در ادامه تلاش خیلی از عزیزانی بوده که تکتک ما روی این صندلیها نشستهایم و در حال گرفتن آموزش هستیم حال نوبت ما است و هستند کسانی که فرزندان آنها در حال رنج کشیدن هستند از بیماری اعتیاد و این حق بر گردن ما است چون حالمان خوب شده است باید بازپرداخت داشته باشیم انشاالله به آن فهم، آگاهی، شعور، دانایی، انسانیت و عشق برسیم که بتوانیم باعث حال خوب دیگران شویم.
تایپ: همسفر سمیرا ( لژیون اول)
عکس: راهنما همسفر فرشته
ویرایش: مرزبان همسفر زهرا
تنظیم و ارسال: مسافر مسعود مرزبان خبری
- تعداد بازدید از این مطلب :
493