English Version
This Site Is Available In English

میزان انسانیت انسان‌ها به بخشندگی آنها است

میزان انسانیت انسان‌ها به بخشندگی آنها است

دومین جلسه از دوره سی و نهم کارگاه های آموزشی کنگره 60، نمایندگی صالحی به استادی ایجنت محترم مسافر مسعود و نگهبانی مسافر حمید و دبیری مسافر حامد با دستور جلسه "گلریزان" در تاریخ 1403/08/16 ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کارکرد.


سخنان استاد:

اول خدا را شکر می‌کنم به خاطر اینکه در کنگره 60حضور دارم، دوم به خاطر اینکه در این جایگاه قرار دارم.
واقعا جای شکرگزاری دارد چون اگر اینجا نبودم، معلوم نبود کجا بودم. یک وقت‌هایی به این فکر می‌کنم که می آییم  کنگره 60 و درمان می‌شویم، ولی یک وقت هایی فکر می‌کنم که اگر کنگره 60 نمی‌آمدم کجا بودم. ما در اوج سقوطمان کنگره 60 را پیدا کردیم، یک  طناب رهایی است.
من فکر می‌کنم حالا حالاها می‌شود راجع به بخشش و بخشندگی صحبت کرد. کسی که اولین بار این طناب را انداخت که من بگیرم وبیام بالا، یک دریچه ورودی برای من باز کرد و از یک جایی به بعد من می‌توانم این دریچه را برای خودم و دیگران به واسطه بخشش باز کنم.
من با بخشندگی می‌توانم در این مکان حضور داشته باشم، ما یک مثلث درمان داریم جسم، روان، جهان‌بینی. برای جسممان شربت اوتی مصرف می‌کنیم، برای جهان بینی سی‌دی‌ها را استفاده می‌کنیم و برای روانمان باید بخشنده باشیم. در واقع همه اش  جمع میشود  یک  جا که این همه وقت آمدی اینجا چه یاد گرفتی؟
در واقع ما اینجا نشان میدهیم که چقدر یاد گرفتیم .میزان انسانیت انسان‌ها به بخشندگی آنها است. شاید فکر کنید چون دستور جلسه گلریزان است من این‌ها را می‌گویم، ولی من همیشه این‌ها را می‌گویم در لژیون، در بیرون.
یک انسانی هست که دایره بخشندگی‌اش به میزان خودش است، همه چیز را برای خودش می‌خواهد، در واقع یک نقطه است، یکی هست وسعت بخشندگی اش به اندازه خودش و خانواده‌اش است، در واقع یک دایره کوچک است، یعنی صفر. در واقع هر کسی که هر چیزی را برای خودش و خانواده‌اش می‌خواهد در نقطه صفر قرار دارد و انسان‌هایی هستند که بزرگتر از این نقطه صفر تفکر می‌کنند و اشخاص بیشتری را در دایره  بخشندگی خودشان قرار میدهند.
در زمان فرعون‌های قدیم که نگاه کنید پول‌ها و طلاهای شان را با خودشان خاک می‌کردند، جدای از اینکه به دنیای دیگر اعتقاد داشتند، به این معتقد بودند که، می‌توانند پول‌هایشان را با خودشان به دنیای دیگری ببرند و در دنیای دیگر هم می‌توانند با این پول‌ها شاه باشند، قصر و کاخ داشته باشند، ولی به اینجا فکر نکرده بودند که پولشان را نمی‌توانند به دنیای دیگر انتقال دهند.
پول فیزیکی را شما نیاز است که تبدیل به انرژی کنید، که هم با خودت به دنیای دیگر ببرید و هم در این دنیا ازش انرژی کسب کنید. استاد امین راجع به سوزاندن نفت صحبت می‌کنند و می‌فرمایند، ما وقتی نفت رو می‌سوزانیم انگار که پول را می‌سوزانیم، ما باید بتوانیم از این پول و از این نفت یک انرژی را تامین نماییم که این انرژی باعث گرمایش بشود.
اینکه ما از پول جهت لذت بردن استفاده می‌کنیم مثل این می‌ماند که پول را آتش می‌زنیم. ما می‌توانیم از این ماده هم جهت کسب انرژی و هم جهت زندگی بهتر استفاده کنیم.
یک نقل قولی می کنم از آقای زرکش. یک روز که من مرزبان بودم و زود اومده بودم، آقای زرکش هم زود آمدند، من به ایشان گفتم که حالم خوب نیست، چیکار کنم. ایشان فرمودند کارت بکش، گفتم من چون پول ندارم حالم خوب نیست، فرمودند هرچی داری برو نصفش را کارت بکش. من ۱۰۰ هزار تومان در کارتم داشتم، رفتم ۵۰ هزار تومان کارت کشیدم، شاید به دو ساعت نکشید گوشی ام زنگ خورد و یک طلب قدیمی که خودم اصلا یادم نبود به حسابم واریز شد.
شاید به ظاهر خیلی ساده باشد، بحث بخشندگی است. آن دریچه ورودی که مرا وارد این بازی کرد تا یک جایی با من می‌آید از یک جایی به بعد مرا در معرض نمایش می‌گذارد و می‌گوید که ببینم خودت چقدر برای ماندن در این بازی ، تلاش می‌کنی.

گفتم میزان بخشندگی ما میزان انسانیت ماست، میزان محبت ماست. بخشندگی را می‌توانیم در لژیون سردار ببینیم.
خیلی‌ها از خودشان گذشتند که لبخند روی لب من و شماها بیاید، برای اینکه من و شما روی این صندلی بنشینیم و این جایگاه را تجربه کنیم. جلسه قبل گفتم،شخصی که دارد فرعی به اصلی می‌آید، اگر شخصی که راه اصلی را می‌رود یک ترمز نزند ایرادی به او وارد نیست، چون آن راه خودش را می‌رود و حق با اوست.
یعنی اگر هیچکس کوتاه نیاید هیچکس رد نمی‌شود، جایی یکی باید گذشت کند، یکی باید کوتاه بیاید و اگر من منتظر این باشم و بگویم که افراد دیگری هستند که دست و بالشان بازتر است، بخشنده‌تر هستند و بگویم آنها باید ببخشند، اگر من جایی ترمز نزنم، کسی هم برای من ترمز نمی‌زند.
شاید فکر کنید آنهایی که در جایگاه پهلوانی ۵۰۰ میلیون تومان می‌دهند، یادر جایگاه نشانی در بی‌نشانی خدمت می کنند، یا برای دنوری پول می‌دهند، یا سردار‌هایی که ۶ میلیون تومان پول می‌دهند، کار بزرگی می‌کنند. اولاً به جرات می‌توانم بگویم آن‌هایی که پول زیادی بخشیدند، افراد خیلی متمول و پولداری نبودند، یعنی با هر کدامشان که صحبت کنید می‌بینید زخمی داشتند که آن پول بیشتر به کار خودشان می‌آمد، ولی در واقع یک از خود گذشتگی نشان دادند، برای اینکه یک لبخند روی لب انسان‌ها و خانواده‌ها بیاورند.
هر کدام ما یک خاندان هستیم، یک نفر نیستیم، یک جماعتی به ما وصل است. صحبتم را تمام می‌کنم با این جمله که شاید برایتان جالب باشد، افرادی که مبلغ سرداری و کمتر از آن را پرداخت کرده‌اند، همیشه جمع مبالغ آنها بیشتر از پهلوان‌ها بوده است.
هیچ وقت به این فکر نکنید که قرار است با یک میلیون یا ۲ میلیون یا ۶ میلیون من قرار است چه چیزی تغییر بکند، تغییر اصلی را آنها رقم می‌زنند که از ۱۰۰ هزار تومان و ۵۰ هزار تومان پول جیبشان می گذرند و در کنارشان پهلوان‌ها و دنورها هم جایگاه خودشان را دارند. ما دست به دست هم می‌دهیم برای یک اتفاق بزرگتر، ما برای یک چیز بزرگتر اینجا هستیم، ما برای درمان اعتیاد اینجا نیستیم، برای درمان لبخند روی لب دیگران اینجا هستیم، این را باید درک کنیم که ما خارج از کنگره، ویترین کنگره 60 هستیم.

تایپ، تنظیم و بارگذاری خبر: مسافر فرهاد لژیون نهم

آبان ماه 1403               شعبه صالحی تهرانپارس

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .