English Version
This Site Is Available In English

باید سعی کنیم درست تشخیص دهیم و بهترین تصمیم را بگیریم

باید سعی کنیم درست تشخیص دهیم و بهترین تصمیم را بگیریم

نخستین جلسه از دوره ‏ی اول سری جشن‌های کنگره ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی غزالی با استادی راهنمای محترم مسافر جواد، نگهبانی مسافر مسعود و دبیری مسافر مجید با دستور جلسه «جشن گلریزان» سه‌شنبه 15 آبان‌ماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱7:00 آغاز شد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان جواد هستم یک مسافر؛
از نگهبان لژیون سردار، ایجنت محترم شعبه، لژیون مرزبانی و همه شما عزیزان که فرصت خدمت و آموزش در این جایگاه را به من سپردید سپاسگزارم.
همان‌طور که می‌دانید امشب شب خاصی است؛ زیرا اولین جشن نمایندگی غزالی و اولین جشن گلریزان آن را در پیش خواهیم داشت. من این موضوع را به فال نیک می‌گیرم و امیدوارم جشن خوبی را با هم برگزار کنیم.
از دیرباز رسم گلریزان در فرهنگ ما وجود داشته است و همه ما با آن آشنایی نسبی داریم. این رسم در کنگره 60 نیز تقریباً با همان سبک و سیاق ادامه یافته است. گلریزان اساساً جلسه‌ای است که در آن مبالغ، کمک‌ها و حامیانی برای انجام موضوعی که غالباً عام‌المنفعه است و یا بناست باری را از دوش فردی بردارد جمع می‌شود. پس ضرورتی ندارد که بیش از این درباره چیستی گلریزان سخن بگوییم؛ اما به نظرم درباره چرایی گلریزان، زمان مناسب آن و میزان مشارکت در آن می‌توان امشب صحبت کرد؛ زیرا به نظر من اینها ابهامات و پرسش‌هایی است که همواره هر یک از ما با آنها مواجه می‌شویم و باید به آنها پاسخ بگوییم.
در کنگره 60 به طور خاص مباحث آموزشی حول دانایی و آگاهی است پس الزاماً هدف از وجود این جشن نیز در راستای افزایش آگاهی خواهد بود. در جزوه جهان‌بینی یک دانایی به معنای قدرت تشخیص ماهیت خواسته‌ها تعریف شده است. یعنی ما در هر ماجرایی بتوانیم ماهیت آن را تشخیص دهیم تا در نتیجه بهترین واکنش و انتخاب را به‌عنوان یک انسان داشته باشیم.
هیچ‌کسی نمی‌خواهد درگیر درد و رنج باشد به همین دلیل تمام تلاش و توان خود را می‌گذارد تا بهترین کار را انجام دهد؛ اما بعدتر با ظهور مصائب و مشکلات پی می‌بریم که راه را از ابتدا به خطا رفته‌ایم زیرا نتوانسته‌ایم درست تشخیص دهیم و انتخاب درستی داشته باشیم.
ما در کنگره 60 تلاش می‌کنیم دستاوردهایی را کسب کنیم که در پی آن بتوانیم در تمامی امورات زندگی بهترین انتخاب را داشته باشیم. قاعدتاً هر یک از ما در تمامی امور خبره نیستیم و از آنها سررشته‌ای نداریم؛ اما به واسطه اینکه هر روز و لحظه با آنها درگیریم ناگزیر از انتخابیم. این آموزش‌ها به من کمک می‌کند که بهترین انتخاب را داشته باشم.
اضلاع سه‌گانه دانایی یعنی تفکر، تجربه و آموزش، سبب تشخیص، انتخاب و اقدام درست می‌شود. پس از کسب آموزش‌ها باید سراغ تجربه رفت. خدمت‌کردن، مشارکت مالی و مانند آنها همان تجربه‌کردن است. هنر این است که از تجربیات خود در زندگی بهره ببریم و از آنها استفاده کنیم.
ما در هیچ‌چیزی به اندازه اعتیاد و درمان آن تجربه نداریم. اولین تجربه من در مقوله اعتیاد این است که هرگز ندانستم دقیقاً چه هنگامی معتاد شدم؛ یعنی اگر از من بپرسند از چه تاریخی معتاد به مصرف مواد شدی جواب درست و دقیقی ندارم. آنچه از این موضوع برداشت می‌کنم این است که اتفاقات و امور به نحوی پیش می‌روند که متوجه آنها نمی‌شویم. یعنی ممکن است گمان کنیم که در مسیر درست هستیم؛ اما ناگهان متوجه می‌شویم که مدت‌هاست که راه را به خطا رفته‌ایم.
وقتی برای درمان به کنگره 60 مراجعه می‌کنم مسیر درمان آموزش‌های زیادی برای من دارد؛ می‌فهمم که اولاً باید بخواهم و خواسته درمان داشته باشم نه اینکه به‌خاطر رضا و خوشامد دیگران پای در راه گذاشته باشم. دوم اینکه باید خودم شخصاً این مسیر را طی کنم و سفر دیگران تأثیری در درمان من ندارد. از سوی دیگر می‌فهمم که تا وقتی که حاضر نباشم از یک پله عبور کنم و از آن بگذرم نمی‌توانم به درمان و حال خوش برسم.
در کنگره 60 و سی‌دی‌های مهندس دژاکام و استاد امین بارها شنیده‌ایم که الگوها شبیه به هم هستند. پس می‌توانم از تجربه اعتیاد و درمان آن در سایر بزنگاه‌های زندگی نیز استفاده کنم. در نتیجه من زمانی موفق می‌شوم که بگذرم. یعنی همان‌طور که برای رسیدن به درمان باید از دوزهای بالاتر OT بگذری و عبور کنی، باید در زندگی نیز عبور کنیم تا برسیم. محال ممکن است که پیش از نوشتن سی دی بتوانی بفهمی.
در مسیر درمان دانستم که هرگز نمی‌توان برای همه یک نسخه واحد پیچید یا با روش سقوط آزاد درمان شد؛ زیرا هر کسی با شرایط مخصوص به خودش وارد این ماجرا شده است؛ اما همه ما یک نقطه اشتراک داریم: همه ما در پی حال خوب و رسیدن به نسخه بهتری از خود بودیم؛ اما مسیر را اشتباه انتخاب کرده‌ایم.
در سفر اول هنگامی که رهجو از نشئگی مواد بگذرد به نشئگی می‌رسد. یعنی زمانی که از پله 5.5 سی‏ سی عبور کند و در پله های معین به روزانه 0.3 سی‏ سی برسد به نشئگی هم می‌رسد. پس باید با تمام وجود بخواهد که از آن نشئگی بگذرد تا به این نشئگی حاصل از درمان نائل شود و حتی اگر نیم نگاهی به شربتش داشته باشد، در ذهن خود هنوز به آن وابسته باشد و با تمام وجود از آن نگذشته باشد نشئه کامل نخواهد شد. الگوها شبیه به هم هستند. در عرفان می‌گویند تا از خود نگذری به خود نرسی! این همان است. گذشتن سبب رسیدن و به دست آوردن می‌شود.
هیچ فرقی نمی‌کند که در کجا و چه مرحله‌ای هستیم. در سفر دوم و سفر زندگی نیز همین الگوها تکرار می‌شوند فقط شکل بازی متفاوت است وگرنه قاعده‌های بازی یکی است و قاعده‌های بازی همین وادی‌هاست.
هر ساله جشن گلریزان برگزار می‌شود و مبالغی بابت کمک به مسیر کنگره واریز می‌شود و هر کسی به میزان تشخیص خودش مشارکت می‌کند. اگر اشتباه تشخیص بدهد ضرر می‌کند؛ خیلی موادش را کم کند یا اصلاً کم نکند ضرر کرده است. هر کدام از ما امشب به اندازه خودمان تشخیص می‌دهیم و از این ماجرا گذر می‌کنیم؛ این اتفاق نیز مانند سایر اتفاقات زندگی می‌آید و عبور می‌کند؛ اما باید به آن فکر کنیم.
الگوها شبیه به هم هستند پس باید سعی کنیم درست تشخیص دهیم و بهترین تصمیم را بگیریم. انسان‌ها یک خصلتی دارند و آن این است که امور بزرگ را نمی‌بینند؛ اما چیزهای کوچک را خیلی خوب می‌بینند! مثلاً این حرکت عظیمی که آقای مهندس توسط ایجاد کنگره 60 آغاز کرده‌اند را برخی نمی‌بینند و در مراسمی این‌چنینی این‌سووآن‌سو می‌گویند که روز اول به ما گفته‌اند کنگره 60 پولی نیست و از ما پول نمی‌گیرد! باید سعی کنیم که دید خود را درست کنیم.
با یک آمار سرانگشتی از تعداد مصرف‌کنندگان مواد مخدر، الکلی‌ها، قرصی‌ها، بیماران صعب‌العلاج و مانند آنها، از هشت میلیارد جمعیت جهان چند میلیارد به نحوی مشمول موضوعاتی هستند که کنگره 60 به آنها می‌پردازد؟ مشارکتی که من و شما امروز در این مسیر انجام می‌دهیم باعث خواهد شد که میلیاردها نفر از جمعیت انسان‌های جهان تحت‌تأثیر قرار بگیرند. آیا می‌توان به‌راحتی از کنار این اتفاق عبور کرد؟ آیا می‌توان نسبت به این مجموعه و کمک به آن بی‌تفاوت بود؟ کمک به هر شکل و خدمتی. به نظر من از کنار اتفاقات نباید ساده عبور کرد.
خوشحالم از اینکه فرصتی دست داد تا با شما این سخنانم را به مشارکت بگذارم و امیدوارم شما نیز با من به مشارکت بگذارید. این جشن‌ها، گلریزان‌ها، سبدها و مشارکت‌ها می‌آیند و می‌روند؛ باید به تشخیص درست برسم و انتخاب شایسته‌ای داشته باشم تا بعدتر ننالم که چرا به همه می‌بخشد و از من دریغ می‌کند.
امیدوارم که جشن خوبی را داشته باشیم، بهترین اتفاق‌ها برایمان بیفتد و همه ما با بهترین انتخاب از این سالن خارج شویم.

در ادامه همین جلسه جشن گلریزان با حضور لژیونها برگزار شد:

پیاده‌سازی، نگارش و ارسال: مسافر آرش از لژیون پنجم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .