جلسه دوم از دور سوم جشن گلریزان نمایندگی ایران به استادی دنور ایجنت مسافر بهرام، نگهبانی دنور راهنما همسفر حامد و دبیری دنور مسافر رضا با دستور جلسه " جشن گلریزان " روز سهشنبه مورخ ۱۵ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
خدا را هزاران هزار مرتبه شکر میکنم باز هم توانستم در کنگره 60 حاضر و خدمت گزار باشم. جشن گلریزان و هفته گلریزان جشن با شکوه و قشنگی است، به خاطر دارم آقای مهندس میفرمود که ما در روزهای عید لباسهای نو و تمیز خود را بر تن میکنیم، من هم امروز از لباس تمیز خود استفاده کردم چون گلریزان عید ما است، این هفته را آقای مهندس به رسم زور خانهها که وقتی کسی نیازمند بود برای آن گلریزان میکردند به اسم هفته گلریزان نام گذاری کرده است، حالا دلیل این کار چیست؟ اینکه ما یاد بگیریم به کسی یا هیچ نهادی محتاج نباشیم، ساختمان برای خود کنگره باشد که در مکانهایی غیر از ساختمانهای کنگره 60 جلسه برگزار نکنیم، دلیل اصلی موفقیت کنگره 60 به خاطر وجود سه اصل یا پایهای است که آقای مهندس هم روی آنها تاکید کردند؛ اولی دانش میباشد که آقای مهندس فوقالعاده از آن بهرمنده و همیشه در حال تحقیقاند، پایه دوم نیروهای متخصصی که در آن خدمت گزار هستند، مانند راهنما، مرزبان؛ ایجنت و یا قسمتهای مختلف، پایه سوم که ستون اصلی است پول میباشد، آقای مهندس این اصل را از اول در کنگره بنا گذاشتند که اگر نبود ما الان ملک یا ساختمانی از خودمان نداشتیم، الان باید شصت میلیون اجاره میدادیم، همیشه استرس داشتیم که صاحب ملک بگوید تخلیه کنید، یا در مکان عمومی از قبیل مسجد یا مدرسه باید جلسه برگزار میکردیم که آن هم در مواقع بحران به مشکل میخوریم، چون دولت برای مواقع ضروری به آن نیاز دارد. هر بنیادی، مجموعهای و یا خانوادهای برای موفقیت باید این سه اصل را داشته باشد، اگر این موارد را نداشته باشد به نابودی و فنا کشیده میشود، من به عنوان پدر یک خانواده اگر اینها را نداشته باشم به هیچ وجه قادر به حرکت مثبت و پیشرفت نخواهم بود، آقای مهندس خیلی تلاش میکند که به ما صراط مستقیم را نشان بدهند، اینکه دیگران کاشتن ما خوردیم ما بکاریم تا دیگران استفاده کنند یعنی چی؟ یعنی من زمانی که وارد کنگره شدم هیچ درخواست مالی ازم نکردند، همه با عشق و محبت خدمت گذارِ یک تازه وارد بودند.
اگر کسی تازه سفرش را شروع کرده باشد حتی اگر بخواهد هزاران میلیارد هم اینجا کمک مالی کند کنگره نمیپذیرد، زیرا کنگره از کسانی که در این مکان مقدس به رهایی، درمان و حال خوش رسیدهاند و تفکر مثبتی دارند کمک مالی قبول میکند، کسانی که به این آگاهی رسیدهاند اگر ما راه را پیدا کردیم خوش شانس بودیم، به نظر بنده این صندلی و این هفته یک فرصت طلایی است که ما باید از این فرصت استفاده کنیم تا درب بهشت را به روی خودمان باز کنیم و آن همان دری است برای پولدار شدن، خداوند چند برابر پولی که پرداخت کردهام را به من بر میگرداند، در جشن گلریزان سال قبل 50 میلیون پرداختم که همسفرم دنور شود، در جشن امسال به یاری خداوند مبلغ دنوری خودم و دنوری هسفرم را پر کردهام و نقدٱ هم پرداختم. از گلریزان سال قبل پسانداز کردم که امسال بتوانم این تصمیم را به مرحله عمل برسانم، زیرا با خودم تفکر کردم اگرهر ماه یک میلیون کنار بگذارم میشود سالی 12میلیون یا ماهی دو میلیون پسانداز بکنم میشود سالی 24میلیون، نیاز نیست حتما یکی پهلوان یا دنور شود، هرکس به اندازه توان خودش باید مشارکت کند، مهم این است که ما در این حرکت یا بازی شرکت کنیم در واقع بازیگر باشیم و نه تماشاگر...
نگویم حالا یک نفر آمده چراغ اینجا را روشن کرده و از او متشکرم یا چندین نفر آمدند این ساختمان را ساختند و من دیگر نیاز نیست در این جشن شرکت کنم، نه! ما هم باید خودمان را وارد این بازی کنیم، آقای مهندس خیلی آدرسها را به ما میدهند، از جمله جهانهای دیگر، جهان خواب یا جهان ذهن.
بارها راهنمایان میگویند؛ هفته گلریزان باید همگی شرکت نماییم، اگر میخواهیم سرمایهدار شویم در لژیون سردار شرکت کنیم، اینها را اگر ما متوجه نشویم فایدهای ندارد (هزار چراغ دارد و بیراهه میرود / بگذار بیفتد و ببیند سزای خویش)
وقتی من چراغها را نمیبینم، فرمان راهنما را گوش نمیکنم، آقای مهندس صحبت میکند و نمیشنوم قطعا که دائمٱ با خود میگویم چرا وضع مالی من خوب نمیشود، چرا من پول میدهم و گره کار من باز نمیشود. پس باید تفکرم باز باشد باید آن شناخت، تشخیص و عمل را داشته باشم، شناخت یعنی من این کنگره را شناختم و تشخیص دادم که در این جا هر کمک مالی انجام میدهم در جای خوبی استفاده میشود، در شهر دیگری نمایندگی جدیدی راه اندازی میشود، برای مقالات علمی یا شناخت بیماریهای سرطان صرف میشود، بنده اگر امسال 100میلیون کمک کردم بینهایت شاد و خوشحال هستم که وقتی این مقالات علمی چاپ و دردانشگاههای معتبر دنیا مورد استفاده قرار میگیرد من هم در آن سهمی دارم، اگر یک سرطانی یا یک بیماری کهام اس دارد درمان شود من به خاطر اینها خوشحالم، به خاطر اینکه تشخیص دادم کجا کمک مالی انجام دهم، اگر شناخت و تشخیص هم داشته باشیم ولی عمل نکنیم به مثال همان تفاوتِ دانایی و دانایی موثری میماند که ما میدانیم خمر بد است، میدانیم مواد، مخرب است و سیگار مضر است ولی استفاده میکنیم.
خدا را شکر که اعضای کنگره 60 همه پای کار هستند و هر کسی به اندازه خودش کمک میکند، چه سردار، دنوری و یا پهلوانی، آقای مهندس فرمودند؛ جایگاه سرداری خیلی قویتر از جایگاه پهلوانی و دنوری میباشد، فقط یک مطلبی را دوستان برایتان میگویم، ترس نداشته باشید زیرا افرادی که ترس دارند پیشرفتشان کم است، چون همیشه با ترس از دست دادن پول و موقعیت جلو میروند و نمیدانند که اگر بخشش نکنند و به دیگران سود یا روزی نرسانند در جایی دیگر باید این مبلغ را پرداخت کنند و هر چه پیمانه را محکم و سفت بگیریم پر نمیشود، کنگره 60 اصلٱ به پول ما نیاز ندارد بلکه این ما هستیم که به آن نیاز داریم و باید زکات رهایی خودمان را پرداخت کنیم، باید از کنگره 60 تشکر کنیم، چون کالایی که به ما داده، ارزشمند است و به قول آقای مهندس کالایی قابل تجارت است که ارزشمند باشد، کنگره کالایی که به ما میدهد ارزشمند میباشد چون به ما رهایی میدهد که اگر در انبار مواد هم باشیم اصلا به آن وسوسه پیدا نمیکنیم، حالمان همیشه خوب است، از همه اینها مهمتر، خانواده و زندگی را به ما دوباره میبخشد، همه این امکانات را هیچ کجا و هیچ کس به غیر از کنگره 60 نمیتواند به ما بدهد. خیلی خوشحالم و امیدوارم که جشن با شکوه و پراز خیر و برکت را برگزار نماییم. ممنون که به صحبتهای من گوش کردید.
گزارش تصویری از جشن گلریزان:
تایپ و تنظیم: مسافر حسن لژیون پنجم
عکس خبری: مسافر حسن لژیون پنجم
نمایندگی ایران
- تعداد بازدید از این مطلب :
655