آقای مهندس مبحثی که صحبت کردند راجعبه انسان میباشد و انسان دارای روح است. مهمترین مسئلهای که در کنگره۶۰ هم راجعبه آن صحبت میکنیم شناخت انسان است، یعنی خودمان را پیدا کنیم و بشناسیم. آقای مهندس فرمودند: ما خودمان را نمیشناسیم و چیزی از خود نمیدانیم. از سابقه کهن خودمان، ساختار فیزیولوژی و از ساختار روحی روانی خودمان چیزی نمیدانیم، فقط تصور ما این است که یک مقداری گوشت، پوست و استخوان هستیم و حرکت میکنیم روزی بهدنیا میآییم و روزی از دنیا میرویم. استاد فرمود: انسانها به دو گونه تقسیم میشوند، عدهای تصور میکنند همه چیز مادیات است و عدهای هرچیزی رو با چشم میبینند باور میکنند. برای این افراد جهانِ دیگر، دنیا و آخرت ارزشی ندارد چون نمیبینند و درکش نمیکنند اعتقاد هم ندارند که خدا است یا نیست.منظور از خدا چیست آیا برای خدا تعریفی داریم که خدا چطور است؟ اول باید مشخص کرد و بعد بگوییم چه هست و چه نیست. بزرگان صفات خداوند را بیان میکنند ولی از ذات خداوند کمتر کسی میداند. مثلاً میگوییم آقای دژاکام در این ساختمان و در این اتاق است و دژاکام را میشناسیم که چطور انسانی است باید شخصیت مشخص باشد مثلاً مشخصات انسان که اجزایش چیست چه در صور پنهان و چه در صور آشکار.
ما برای شناخت و عمل یک مثلث داریم یعنی هر موضوعی که میخواهیم انجام دهیم باید از آن موضوع شناخت داشته باشیم وقتی شناخت پیدا کردیم اگر در سیستم اختلالاتی بهوجود آید باید تشخیص دهیم که در این سیستم کجا اشکال وجود دارد و اگر متوجه شدیم مشکل از کجاست بعد به عمل کردن میرسیم و مشکل را حل میکنیم.آقای مهندس فرمودند: برای هر مسئلهای مثلثی است که یک ضلع شناخت و ضلع دیگری تشخیص و بعد عمل است که در تمام موارد اگر این سه را بدانیم میتوانیم در هر چیزی تصمیمگیری کنیم. مثلاً در مورد اعتیاد باید اول از اعتیاد شناخت داشته باشیم. تشخیص میگوید مصرفکننده خودخواه است و ضد اجتماع است ولی در آنجا هم به نتیجه نرسیدیم که مشکل اعتیاد جسمی، روانی و جهان بینی است، مواد بیرونی جایگزین مواد شبه افیونی بدن شده است.
درمان زمانی اتفاق میافتد که تشخیص دهیم که اشکال در کجاست و بعد عمل کنیم. وقتی که اتومبیل را استارت میزنید روشن نمیشود شما مکانیک نیستید نمیدانید مشکل در کجاست باید کاملاً اتومبیل را بشناسید، سیستم برق اتومبیل و اجزاء آن را بشناسید که بتوانید مشکل را برطرف کنید وقتی تشخیص دادید عمل میکنید همینطور برای بیماریها ما باید مشخص کنیم که شخص الان چه مشکلی دارد دلدرد شخص از چه و مال کجاست گاهی اوقات تشخیص داده میشود بیماری مال قلب است بعد از دو سه سال مصرف داروی قلب تشخیص میدهند که مال معده است یا هر نوع بیماری ما باید اجزای درست و دقیق بیماری را بدانیم.
بعضی اوقات هم به شناخت و تشخیص میرسیم ولی راه چاره را نداریم مثل بیماری سرطان و یا چاقی که خیلی چیزها را خیال میکنیم که میدانیم فقط یک توهم دانستن داریم. دانشگاه میرویم، مدرک داریم، رشتههای مختلف و تخصص داریم ولی عمل نیست. مسئله چاقی را چه کسی حل میکند؟ هیچکس از راه صحیح و درست نتوانسته است. معده کوچک کردن یا روده بریدن ولی در کنگره مثل آب خوردن ۳۰ کیلو تا ۷۰ کیلو هم وزن کم کردند بدون عمل جراحی و بدون رژیم غذایی فقط غذای بهتر، کاملتر و متنوع خوردند. به چه منظور بدن چربی ذخیره میکند؟ اگربدن بداند بهموقع غذا میرسد چربیها را بیرون میریزد، صبحانه را سر ساعت مشخص میخوریم که اکثراً تخممرغ آبپز است چون دارای پروتئین است که پروتئین تخممرغ از خاویار هم بالاتر است.
بعضی ازپول شناخت ندارند فقط ذخیره میکنند تشخيص نمیدهند که اندکی از مال را ببخشند ولی در کنگره بچهها به شناخت و آگاهی رسیدهاند و پهلوان، دنور و سردار میشوند. اصلا مهم نیست درچه سنی میباشید ادامه تحصیل دهید تا دکترا و حتما روانشناسی را بیشتر ادامه دهید. پس هرمسئلهای که بخواهیم ارزیابی کنیم اول شناخت دوم تشخيص و بعد هم عمل و نتيجهگیری میکنیم.
نویسنده: همسفر رقیه رهجوی راهنما همسفر زهرا لژیون (سوم)
رابط خبری: همسفر شهناز رهجوی راهنما همسفر عاطفه لژیون (چهارم)
ارسال: راهنمای تازه واردین همسفر نازنین
همسفران نمایندگی اسلامشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
98