دومین جلسه از دوره دوم کارگاههای آموزشی خصوصی مسافران نمایندگی آبیک با استادی راهنما مسافر سامان، نگهبانی مسافر امیر و دبیری مسافر طاهر با دستور جلسه «گلریزان» سهشنبه 15 آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
خیلی خوشحالم امروز فرصتی شد تا دوباره دور هم جمع بشویم و من در خدمت شما باشم.
خدا را شکر میکنم یک سال از شروع به کار شعبه آبیک گذشت البته قبل از آنکه در این ساختمان باشیم، در پارک شروع کرده بودیم.
گلریزان یک جشن مهم در کنگره محسوب میشود و حس به خصوصی دارد؛ از هفته پیش که آقای مهندس فرمودند گلریزان شروع میشود، همه این حس را که شبیه حس رهایی از اعتیاد یا آنهایی که در آزمون راهنمایی قبول میشوند، همین حس را تجربه میکنند یا کسانی که شال دریافت میکنند یا لژیون تشکیل میدهند، این حس را دارند. گلریزان برای من این حس را هر سال تازه میکند. در وادی چهاردهم به محبت میرسیم.
ما این وادیها را کار میکنیم تا به محبت برسیم. اصل شناخت است؛ شناخت و آگاهی پایه انجام هرکاری است. محبت یک نشانه دارد، کسی که محبت داشته باشد حتماً باید بخشش داشته باشد. ما نمیتوانیم به یک شخص بگوییم عاشق است و او آدم با محبتی است، اگر آدم بخشندهای نباشد. بخشش فقط در مال نیست. یکی در علم بخشش دارد و یکی وقت خود را صرف مردم میکند و خدمت میکند. کسی که کلید بخشش را داشته باشد، میتواند قفل را باز بکند و حال خوب را تجربه بکند.
کنگره ۶۰ رایگان است و همه اینجا با آغوش باز پذیرفته میشوند و شروع به درمان میکنند ولی وقتی شخص آموزش میبیند بعد از گذشت چند ماه به این فهم و درک میرسد که اینجا هزینه دارد، اینها نه از دولت و نه از هیچ ارگانی و نه از هیچ شخصی خارج از کنگره پول نمیگیرند؛ پس هزینههای جاری اینجا مثل برق، آب، گاز، صندلی، چای و... اینها را چه کسی تأمین میکند؟ کمکم شخص متوجه میشود، افرادی اینجا ایستادهاند و خدمت میکنند به خاطر اینکه افراد بیایند و رایگان درمان بشوند.
محبت واقعی اینجا جاری است و دوست دارند این اتفاق بیافتد؛ حالا یک سری افراد در این قضیه قدم برمیدارند و یک سری هم درمان میشوند و میروند. وظیفه راهنما این نیست که فقط فرد را به رهایی برساند بلکه باید شخص را با عظمت کنگره آشنا بکند. کنگره ۶۰ کارش تربیت انسان و تربیت استادهایی است که وادی چهاردهم، بخشش و محبت را درک بکنند. درواقع این افراد هستند که کنگره ۶۰ را اداره میکنند. اینکه شخص وارد کنگره شود و درمان بشود، خوب است اما این درمان در مقابل عظمت کنگره خیلی حرف برای گفتن ندارد.
مشکل اصلی ما انسانها این است که قدردانی و سپاسگزاری را بلد نیستیم. فرد قدر داشتههایش را نمیداند، مواد مصرف میکند تا حالش بهتر شود ولی گرفتار یک سری چیزها میشود. نکته مهم جشن گلریزان این است که ما قدرشناسی را یاد بگیریم، شکرگزاری را یاد بگیریم. خیلی وقتها من نگاه میکنم میبینم مشکل مصرفکننده، مواد نیست بلکه همین بلد نبودن شکرگزاری است چون با یک روحیه طلبکارانه به کنگره میآید. وقتی شخص وارد میشود به او میگویند باید سر ساعت بیایی، باید قدر شربت اپیوم را بدانی، باید قدر موبایلی را که برای سیدی نوشتن میخواهی بدانی، قدر راهنما را باید بدانی، قدر خانواده را باید بدانی.
یواشیواش قدرشناسی را یاد میگیرد تا حالش خوب شود. خوب راجع به بخشش و جایگاه پهلوانی یک توضیح بدم. هر سال آقای مهندس اعلام میکردند سفر اولیها در جایگاه سردار تا ۶ میلیون تومان میتوانند پرداخت کنند حتی مبلغ بالاتر هم قبول نمیکردند ولی امسال قضیه فرق کرد، صحبتی نکردند در این مورد و ما با آقای زرکش صحبت کردیم، ایشان گفتند با تشخیص راهنما، یک سفر اولی میتواند دنوری که مبلغ آن ۶۰ میلیون تومان است، اعلام کند. پهلوانی ۶۰۰ میلیون تومان و نشانی در بینشانی بالای یک میلیارد تومان است. ببینیم در جشن امروز چند نفر پهلوان خواهیم داشت. شاید برای دوستانی که تازه آمدهاند، این رقمهایی که اعلام میشود یک مقدار گنگ باشد ولی بعد از مدتی سفر و آموزش دیدن متوجه میشوند این عددها در برابر آنچه دریافت کردهاند چیزی نیست.
من خودم یک خواب راحت نداشتم، آرزویم این بود که راحت بدون دغدغه شب بخوابم و صبح بلند شوم و بقیه مسائل بماند. اینقدر این چیزی که به ما دادهشده است ارزش دارد که وقتی افراد خوب میشوند، حاضرند خیلی کارهای مهمی در این راستا انجام دهند. تصمیم اولیه مهم است انجامها انجام میشود، در پیامها داریم، انجامش دست ما نیست. اول کار ممکن است نیروی منفی بیاید که در کلامالله هم داریم؛ وقتی طرف میخواهد ببخشد، نیروی منفی میآید و به فقر دعوت میکند. تو خودت مشکلداری، لاستیک ماشین خراب است، بچه میخواهد مدرسه برود، کیف و کفش میخواهد. تمام مشکلات جلوی چشم میآید ولی شخص اگر بتواند تصمیم خودش را بگیرد هم زندگیاش اداره میشود و بخشش را انجام میدهد.
خلاصه ما باید برای خودمان فکر کنیم و دستمان باید در جیب خودمان باشد. این نیست کسی بیاید خرج ما را بدهد یا دولت بیاید خرج ما را بدهد یا جایی مستأجر باشیم حالا یک سال دو سال عیب ندارد. باید مستقل باشیم و روی پای خودمان بایستیم. همانطور که بچههای آبیک زحمت کشیدند و اینجا شکل گرفت از این به بعد هم به کمک و همت تکتک شما انشاالله زمین را خریداری میکنیم. این خیلی قانون مهمی است که برای ما در زندگی کار میکند. چیزی به نام شانس وجود ندارد. یک خلبان وقتی دارد پرواز میکند هیچ موقع با دعا و راز و نیاز که خدایا کاری کن قانون فیزیک کار کند که من سقوط نکنم؛ چنین چیزی نیست. قانون فیزیک کار خودش را میکند. قوانین هستی سر جای خودش است و خلبان مطمئن است با آن سرعتی که پرواز میکند، قوانین فیزیک کار خودش را انجام میدهد. یک سفر اولی هم اگر کارش را درست انجام بدهد احتیاجی نیست دعا کند، خدایا من حالم خوب شود.
در قانون بخشش و انفاق اگر کسی قانونش را درست اجرا بکند یعنی در برابر آنچه به دست آورده است، درست بازی کند و کار خودش را انجام بدهد حتماً رحمت خداوند شامل حالش میشود. این قوانین واقعاً برای ما کار میکنند حال بستگی به درک و عمق قضیه دارد؛ یک نفر بچهدار میشود و یک نفر پدر است. پدر بودن باکسی که بچهدار میشود فرق میکند. یک نفر شال میگیرد، یک نفر راهنما میشود؛ از شال گرفتن تا راهنما شدن فاصله زیادی است.
در گلریزان فهم و درک کاری که میخواهیم انجام بدهیم اصل قضیه است. مهم این است من متوجه شوم برای چه چیزی از مال خودم میبخشم؛ در این صورت دیگر عدد و رقمش زیاد مهم نیست چون من توان خودم را میدانم و کسی من را اجبار نمیکند و در حد توان خودم میتوانم این کار را انجام بدهم.
ممنون از اینکه به صحبتهای من گوش دادید.
در ادامه گزارش تصویری از برگزاری جشن گلریزان تقدیم حضورتان می گردد:
تایپ: مسافر علی (لژیون یکم)
ویراستاری و ارسال: مسافر فرید (لژیون یکم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
693