English Version
This Site Is Available In English

گلریزان بهترین بیمه خداوند

گلریزان بهترین بیمه خداوند

جلسه اول از دوره اول کارگاه‌های آموزشی عمومی همسفران کنگره۶۰، نمایندگی دماوند با استادی راهنمای تازه واردین همسفر مریم، نگهبانی راهنما همسفر لیلا و دبیری راهنمای تازه واردین همسفر شکوفه با دستور جلسه «گلریزان» روز سه‌شنبه ۱۵ آبان‌ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

با اجازه از استاد سردار

 خداوند بخشنده است و بخشش را دوست دارد.

ابتدا این جشن با‌شکوه را خدمت جناب مهندس و خانواده محترمشان و همچنین به تمامی اعضاء کنگره۶۰ بخصوص شعبه دماوند و همه شما عزیزان تبریک و شادباش عرض می‌کنم.

در مورد دستور جلسه گلریزان، همان‌طور که می‌دانید کنگره۶۰ یک سازمان مردم نهاد است و هیچ کمکی از هیچ ارگان و سازمانی به کنگره نمی‌شود. تمام کمک‌های مورد نیاز کنگره از طریق سبد قانون یازدهم صورت می‌گیرد که البته در حد هزینه برق‌، گاز، تلفن، صندلی و... است. 

اگر بخواهیم کارهای بزرگی در کنگره انجام بدهیم مانند خرید زمین، احداث شعبه، انجام کارهای تحقیقاتی و... دیگر با این سبد امکان‌پذیر نیست و باید قدم‌های بزرگ‌تر و محکم‌تری برداریم تا به اهداف خود برسیم. جناب مهندس با درایت خود لژیون‌های مالی را ایجاد کردند و سفره‌ای را گستردند تا همه ما بتوانیم از آن بهره ببریم.

اگر بخواهم در مورد گلریزان صحبت کنم باید به گذشته خود برگردم. زمانی که من وارد کنگره شدم، متوجه شدم که یک عده‌ای چراغ آنجا را روشن نگاه داشته‌اند، برای اینکه من و امثال من از راه برسند، منی که با کوله باری از غم، ناراحتی، سختی و حال بد و ... آن روزها را فراموش نمی‌کنم. این عزیزان من را با آغوش باز پذیرفتند و هر چه عشق داشتند نثار من کردند و من آن زمان به حال خوب رسیدم. باید این را بدانیم:

 

دیگران کاشتند و ما خوردیم

حال ما باید بکاریم و دیگران بخورند

 

زیرا اگر در آن روز دیگران مکانی را آماده نکرده بودند و من وارد آن مکان نمی‌شدم، واقعا معلوم نبود الآن چه حال و روزی داشتم. آنها زحمت کشیده بودند و من استفاده کردم و امروز من باید پرداخت کنم تا دیگران بتوانند استفاده کنند.

زمانی که من وارد کنگره شدم گلریزان به شکل امروز نبود، هرکسی می‌آمد و یک پرداختی داشت. وقتی لژیون مالی توسط جناب مهندس مطرح شد، آن لژیون مالی تبدیل به لژیون سردار شد و الحق لژیون سردار خیلی شکوفا شد و در سراسر شعب خیلی از آن استقبال شد.

 بخاطر می‌آورم اولین بار یکی از راهنمایان که تازه مسئول لژیون سردار شده بودند و در مورد لژیون سردار صحبت می‌کردند من خیلی تحت تاثیر حرف‌های ایشان قرار گرفتم و همان‌روز تصمیم گرفتم عضو لژیون سردار شوم و واقعا افتخار می‌کنم، از آن روز هفت سال می‌گذرد و من در این چند سال تنها توانستم یک‌بار دنور شوم. در این هفت سال من خیلی چیز‌ها را مشاهده کردم. من عضو لژیون سردار بودم ولی این‌طور احساس می‌کردم که یک کارت بانکی برای من صادر شده است و من پول خود را از اینجا به آن واریز می‌کنم و هیچ‌ چیزی از من کسر نمی‌شود.

من همیشه و در همه حال احساس خوبی دارم و هر زمانی که مشکلی برای من بوجود می‌آید استاد سردار را در کنار خودم حس می‌کنم، همیشه کمک و یک پشتوانه خیلی محکمی برای من هستند. اگر عزیزان بتوانند عضو لژیون سردار شوند همیشه یک حامی به نام استاد سردار در کنار آنها است.

هفت سال پیش پنج یا شش میلیون تومان خیلی پول به حساب می‌آمد و تقریبا یک سرویس پنجاه گرمی طلا می‌شد با آن خرید، ولی الآن این مبلغ پولی نیست و علت اینکه جناب مهندس این مبلغ را بالا نبردند، چون سفره‌ای که گسترده شده است را همه ما بتوانیم از‌ آن استفاده کنیم و از برکت آن بهره ببریم. 

ما باید قدر این شعبه را بدانیم، قدر صندلی‌هایی که روی آن می‌نشینیم و همچنین حرمت صندلی‌های لژیون سردار را بدانیم، واقعا لژیون سردار خیلی برکت دارد. من خودم را هفت سال است که بیمه کرده‌ام و همیشه استاد سردار را در کنار خودم احساس می‌کنم. هر وقت هر مشکلی برای من بوجود آمده است خیلی زود ورق برگشته است و اصلا انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است. این سفره پهن شده است و ما را صدا زده، اینکه ما امروز در اینجا حضور داریم خواست و لطف خداوند بوده است، شاید یک جایی یا یک زمانی یک کار مثبتی انجام داده‌ایم که الآن توفیق این را داریم که در این مکان حضور داشته باشیم.

امیدوارم همه ما بتوانیم به نحو احسنت از این سفره‌ای که گسترده شده بهره لازم را ببریم.

گذری بر جشن گلریزان 

مرزبانان کشیک: همسفر ندا، مسافر جواد

عکاس: مرزبان خبری همسفر فاطمه

تایپ و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون یکم)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .