با انفاق، آفت را از اموالمان دور نگه داریم

دومین جلسه از دور اول کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره‌۶۰ نمایندگی صبا، به استادی ایجنت مسافر کامران، نگهبانی مسافر رامین و دبیری پهلوان مسافر حسین با دستور‌جلسه «گلریزان» روز‌ دوشنبه ۱۴ آبان ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
سلام دوستان کامران هستم مسافر. خدا را شاکرم و از صمیم قلب خوشحالم که خداوند این اجازه را به بنده داد تا در این جایگاه قرار بگیرم. ما بین عده‌ای از انسانها‌ی مهربانی که در کنار آنها بودن دلیلی دارد، امروز جمع شدیم. اینکه ما امروز در مورد مسئله انفاق صحبت می‌کنیم حتما یک انرژی و جذابیتی پشت این موضوع است که همه ما را دور هم جمع کرده است و ما قرار است که در مورد موضوع خیلی بزرگ و قوی شرکت کنیم. سعی می‌کنم در مورد مسائلی که از صمیم قلبم و سالها حضورم در کنگره تجربه کردم صحبت کنم.

امروز قرار است در این مکان در مورد آگاهی صحبت کنیم. در طی یک سال در مورد دستور جلسات مختلفی صحبت می‌شود و باید نتیجه‌ای داشته باشد. وگرنه خودمان از خود خودمان تعریف کردن ثمری ندارد. نتیجه زمانی مشخص می‌شود که بنده این آموزش‌ها را به صورت عمل درآورم. بندی در کنگره وجود دارد به اسم قانون یازدهم. به این شکل است که منابع مالی کنگره‌۶۰ از کمک‌های اعضای کنگره‌۶۰ می‌باشد. اما قبلا این‌گونه نبود و این بند متفاوت بود و گفته می‌شد منابع مالی کنگره‌۶۰ کمک‌های اعضا و حامیان مردمی می‌باشد. یعنی قبل از تغییر این بند منتظر بودیم یک سری خیر و حامی مردمی بیایند و به ما کمک کنند تا بتوا‌نیم مشکلات را حل کنیم. حدود یازده سال پیش دنبال این بودیم که مکانی را از شهرداری بگیریم که یک نمایندگی را احداث کنیم و بنده توسط آقای خدامی معرفی شدم تا دنبال کننده این موضوع باشم تا مکانی را بخریم. روزی که برای اجازه این موضوع نزد جناب مهندس رفتم ایشان گفتندکاری برای شما انجام نخواهند داد و شما فقط خود را خسته می‌کنید. بنده با تفکر آن سال‌های خودم مصمم بودم که حتما کاری انجام دهم و آنقدر در این کار سماجت خواهم کرد تا به نتیجه برسد. آنقدر آنها ملک و املاک داشتند که می‌توانستند حتی با گرفتن مبلغی در اختیار ما قرار دهند، اما این کار را نمی‌کردند.

بنده متوجه شدم جناب مهندس چیزهایی را می‌دید و درک می‌کرد که برای من و خیلی‌های دیگر قادر فهم نبود و حتی آقای زرکش به جناب مهندس گفت کنگره را پولی کرده‌اید؟ همین الان هم جناب مهندس در مورد دانشگاه کنگره چیزهایی می‌بینند و در مورد آن این‌گونه سخن می‌گویند که دانشگاه کنگره به برترین دانشگاه‌های دنیا تبدیل می‌شود. کدام از ما به این موضوع ایمان و باور داریم؟ در نتیجه اینجا جمع شدیم تا مقداری سطح آگاهی خود را بالا ببریم. کنگره نیازی به کمک بنده ندارد و هر کدام از ما اگر بتوانیم شرایطی را به وجود بیاوریم که بتوانیم در این سفره سهیم باشیم، خیر و برکت آن برای خودمان است. تصور کنید هتلی را برای یک مراسم عروسی رزرو کرده‌اند و اسامی کسانی که در این ضیافت سهیم شدند را نوشته‌اند، اما نوشته نشده است که چه مبلغی را چه کسی پرداخت کرده است. پس فرصتی است برای بنده که بتوانم به اندازه توانم در این ضیافت سهیم شوم. 

در کلام‌الله آیه‌ای است که می‌فرماید: مثال کسانی که در راه خداوند (کسانی که می‌دهند و دنبال باز پس گرفتن نیستند) بذری را می‌کارند و این بذر، هفت خوشه می‌دهد و در هر خوشه‌ آن یکصد دانه بذر قرار دارد که شما کاشته‌اید که هفتصد برابر می‌شود. البته این برای کسی است که شایستگی‌اش را داشته باشد. ما باید یاد بگیریم بی قید و شرط ببخشیم و دنبال باز پس گرفتن نباشیم. قدردانی یعنی این‌که اندازه هر چیزی را بدانیم و چه کسی می‌تواند آن لطفی که کنگره در حق ما کرده است را اندازه‌گیری کند. تولد آقای اردلان، مادر ایشان در مورد وضعیت بد فرزند خود در زمان مصرف مواد صحبت کردند. واقعا چه معیاری برای اندازه‌گیری حال خوب ایشان و ما وجود دارد. زمانی متری در اختیار دارم و برای اندازه‌گیری ساختمانی دویست طبقه متراژ اشتباهی ثبت می‌کنم که کمتر از متراژ واقعی آن است در اینجا متری که در دست دارم ایراد دارد و این دلیل بر کمی متراژ ساختمان نیست.

امروز اینجا هستیم تا جزو پیشگامان باشیم و می‌خواهیم بدانیم فرقی بین برکت و نعمت است. پول و ماشین و خانه همه نعمت‌های خداوند است اما کدام یک به ما برکت می‌دهد. برکت یعنی چگونه آن نعمت را به‌ دست بیاورم. آقای سلامی می‌گفت زمانی که ساختمان سیمرغ را خریدیم شخصی بود که بابت مطالبه پول خود زیادی غر می‌زد و زمانی که جناب مهندس گفتند پول ایشان را بدهید. بعد از مدتی همان شخص با جعبه‌ای شیرینی وارد دفتر شد و پرسید قضیه پولی که به بنده دادید چیست؟ بنده یک واحد هشتاد متری به شما فروختم و با همان پول دو واحد هشتاد متری در خیابان بهار خریدم. این همان برکت پول کنگره است، برکت پول شما است. این آگاهی است که از قبل رسیده است و از یک جایی شروع شده و به اینجا رسیده است. اگر بنده حواسم نباشد طبق گفته استاد امین هر چیزی که به میوه برسد و آفت بزند مطمئن باشید که مال بنده هم آفت می‌زند. وقتی بنده پول دارم و نمی‌توانم سهمی از آن را برای بخشش کنار بگذارم، آن زمان دارایی بنده هم آفت خواهد زد و پول در راهی خرج می‌شود که حالمان خراب خواهد شد.

همیشه برای خودم این‌گونه مثال می‌زنم که قرار است پولی دستم بدهند و بنده واسطه هستم و این پول باید برود اما نوع رفتن آن را من مشخص خواهم کرد. خودم این را تجربه کرده‌ام و به خاطر طمع، درگیر اشتباه شدم. یک پرنده‌ای را به ما داده‌اند و گفته‌اند این پرنده قرار است پر بزند و برود، نمی‌توانید آن را نگه دارید، حالا قشنگ آن است که این پرنده را خودم رها کنم تا برود و احساس لذت زیادی را تجربه کنم امروز در مورد همچین موضوعی صحبت می‌کنیم. صحبت‌هایم را با دو بیت شعر تمام می‌کنم.
فریدون فرخ فرشته نبود                                     ز مشک و ز عنبر سرشته نبود
ز داد و دهش یافت او نیکویی                              تو داد و دهش کن، فریدون تویی

در ادامه جشن گلریزان ۱۴۰۳ برگزار شد:

عکس: مسافر ابوالفضل
تایپ: مسافر حبیب
ویرایش و ارسال: مسافر حسین
خدمتگزاران سایت نمایندگی صبا