جلسۀ دوم از دورۀ دوم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره 60 ویژه مسافران نمایندگی پرند، با استادی مسافر بهنام، نگهبانی مسافرکامبیزو دبیری مسافر رضا با دستورجلسه "گلریزان" روز دوشنبه تاریخ 14 آبان 1403 ساعت 17:00آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان بهنام هستم یک مسافر، از ایجنت محترم و لژیون مرزبانی و نگهبان جلسه تشکر میکنم که اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنماین هفته زیبا را تبریک میگویم به بنیان کنگره60 جناب آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان و تبریک میگویم به دیدهبان محترم آقای زرکش و تمام اعضای لژیون سردار و اما در مورد دستور جلسه گلریزان، در پیام لژیون سردار آمده: اگر بنایی آباد باشد، اما ساکنین آن خراب باشند، بنا هم کم کم رو به نابودی و خرابی میرود اما ساکنین آباد در بناهای خراب و ویرانهها میتوانند آنها را احیا کنند، این جمله برای من خیلی آموزنده است
و همه ما با مشارکت در لژیون سردار میتوانیم بهترین روزها را برای شعبه خودمان رقم بزنیم و وقتی کاری از دست بنده برمیآید حتما باید آنچه در توانم است را انجام دهم و هرکس که در کنگره صد خود را میگذارد او پهلوان است، در بیرون از کنگره گلریزانه به این شکل است که شخصی که وضعیت مالی خرابی دارد و یا عروس و دامادهایی که نمیتوانند از پس هزینههای خود بر بیایند برایشان گلریزان میکنند تا مشکلشان حل شود و در کنگره60 هم ما جشن گلریزان هر سال میگیریم و این جشن یک نوع تشکر و قدردانی است که من باید قدر نعمتهایی که در کنگره به بنده داده شده بدانم،
بنده قبل از ورود به کنگره60 حدودا سیزده تا قرص میخوردم و چندین گرم مواد و مشروبات الکلی استفاده میکردم و حالم به اندازهای خراب میشد که هوشیاریم را از دست میدادم و از خداوند طلب مرگ میکردم و وقتی وارد کنگره شدم و در مسیر درست قدم نهادم بعد از چندین ماه تمام ضدارزشها از بنده گرفته شد و آن آرامشی را که همیشه از خداوند میخواستم به آن رسیدم، در واقع من باید شاکر خداوند و جناب آقای مهندس باشم که چنین بستری را فراهم کردند تا بیایم و در این مکان به تعادل برسم،
جناب آقای مهندس در صحبتهایشان فرمودند که بعضی از انسانها ناسپاس هستند، یعنی قدر چیزهایی که دارند را نمیدانند، برای مثال منه سفر اولی میایم سفر میکنم ووقتی سفرم تمام شد از کنگره میروم، آقای مهندس فرمودند که کسی که به رهایی میرسد هیچ دینی به کنگره ندارد ولی آیا وجدان من قبول میکند، هر سفر اولی که میاید و به درمان میرسد در ماه چند ده میلیون تومان هزینه دارد برای کنگره، من اگر بخواهم هزینه خودم را قبل از ورود به کنگره حساب کنم در سال بیش از ششصد میلیون تومان بود و همه این هزینهها از من گرفته شده وجملهای زیبا هست که میفرماید:
دیگران کاشتند و ما خوردیم، ماهم میکاریم تا دیگران بخورند، امروز وظیفه من است هم مالی و هم جانی به مردم خدمت کنم، از کجا معلوم شاید در آینده عزیزان من اعتیاد پیدا کنند و به کنگره نیاز داشته باشند و ما باید برای آیندگان یک زمین فراهم کنیم و من این را خیلی در ذهن خودم تصویر سازی کردم، استاد امین در سیدی جمعکنندگان خیلی عالی این موضوع را برای ما شکافتند، میفرمایند من اگر در ماه صدمیلیون درآمد دارم باید بتوانم ده میلیون تومان از آن را به کسانی که نیاز دارند ببخشم و هرکس به اندازه خودش باید اینکار را انجام دهد و هیچ لذتی بالاتر از بخشش نیست و الان که در مسیر کنگره قرار گرفتم و این آموزشها در کنگره گرفتم طوری شدهام که وقتی میخواهم چیزی ببخشم خیلی بیشتر لذت میبرم تا وقتی که چیزی را میخواهم به دست آورم و در نهایت از راهنمای محترمم مسافر مهدی خیلی تشکر میکنم ایشان من را در این مسیر خیلی کمک کردند، ممنونم که به صحبتهای من گوش کردید.
تهیه و تنظیم: مسافر هادی لژیون یکم
- تعداد بازدید از این مطلب :
138