فلسفه گل‌ریزان و هدف از به وجود آمدن

جلسه دوم از دور پنجم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی پاکدشت، با استادی ایجنت مسافر محمد ، نگهبانی موقت راهنما مسافر مصطفی و دبیری موقت  مسافر علی با دستور جلسه"گلریزان" دوشنبه 14 آبان 1403 ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان محمد هستم مسافر
گل‌ریزان، فلسفه گل‌ریزان و هدف از به وجود آمدن گل‌ریزان، اول این بود که به کنگره کمک شود و از خودمان برای خودمان استفاده شود. ولی هرچقدر قدمت پیدا کرد این داستان و قدیمی‌تر شد شکل آن‌هم تغییر کرد؛ که اما امروزه خبری به اسم کمک به کنگره در گل‌ریزان نیست. اگر کسی بگوید به کنگره کمک می‌کنم یعنی اینکه موضوع را اشتباه متوجه شده است. مثل این است که شما به مغازه طلافروشی می‌روید پولی را پرداخت می‌کنید و طلا می‌خرید. آیا شما به طلافروش کمک کرده‌اید یا طلافروش به شما؟ ما باید نگاه خود را تغییر دهیم و کاسب‌کارانه نباشد؛ یعنی اگر بخواهیم دقیق‌تر در این موضوع وارد شویم و به گذشته و به ادیان هم‌نظر کنیم و پیامبران هم به ما انتقال داده‌اند می‌بینیم که خداوند می‌خواهد به ما بگوید، باگذشت و بخشش است که ما به دست می‌آوریم؛ و وقتی صحبت از قربانی کردن شد، همه فکر کردن که فقط باید گوسفند یا شتر قربانی کنند؛ و نگاه مردم این بود که خدا می‌خواهد فقط خونی ریخته شود. ولی درواقع خیلی چیزها هست که ما می‌توانیم قربانی کنیم و باید قربانی کنیم که در زمان خودش هرکدام یک عمل واجب است. این‌که می‌گویم هرکدام چون در کتاب کلام‌الله راجع به انفاق صحبت شده، در رابط با قرض نیکو دادن، در مورد کسانی که به خدا قرض می‌دهند، در مرد نفقه صحبت شده و در مورد خیلی از مسائل که ما می‌بینیم که یک قانونی دارد و در زمان خودش به شکلی مطرح می‌شود. ما باید ببینیم که در گل‌ریزان کدام را انجام می‌دهیم، انفاق، زکات، خمس، قربانی کردن، کدام از این‌ها در گل‌ریزان برای ما حاکم است و یا اجرا می‌شود. اگر بخواهیم وارد این موضوع شویم می‌بینیم که هیچ‌کدام از این‌ها برای کنگره محسوب نمی‌شود. قبلاً در کنگره بچه‌ها صدقات خود را برای کنگره اختصاص می‌دادن که آقای مهندس گفتند که نه! این قانونش جداست، هرکدام از این‌ها قانونی دارد که کنگره جزء هیچ‌کدام نیست. گل‌ریزان جزو کدام از این موارد است؟ جزء انفاق محسوب می‌شود، نزدیک به انفاق است، ولی بازهم آن نیست. سوره حج را خواندم به تصور اینکه چرا اسم این سوره را حج نام‌گذاری کرده است، ولی با تعجب دیدم در مرود مسائلی مثل زلزله، اعمال ضد ارزشی و مسائل دیگر صحبت می‌کند که مرا بیشتر یاد اعتیادم می‌انداخت، زمانی که خماری به انسان غلبه می‌کند، خیلی شبیه زلزله است، زلزله ایی که در شهر وجودی اتفاق افتاده و دیدم که خداوند در سوره حج می‌فرماید آنانی که اعمال ضد ارزشی انجام می‌دادند، با عمل صالح آمدن و جبران کردند که ما به این‌ها نشانه‌ای می‌دهیم که نشانه این افراد این است که ازلحاظ مالی که از کلمه لولو استفاده می‌کند و می‌فرماید ازنظر مالی این‌ها را قدرتمند می‌کنیم؛ و این‌یک نشانه است و اگر شما بخواهید از مالی قوی شوید، باید اولاً گذشت داشته باشید و بتوانید از مال خود ببخشید و از ضد ارزش‌ها دوری‌کنید؛ و می‌گوید اگر کسی حس کرد که قدرت مالی پیداکرده، بر او واجب است. می‌گوید منه خدا شتری را به او می‌دهم که لاغر است و از کلمه شتر لاغر استفاده می‌کند و می‌گوید وسایل فربه کردن شتر را هم به تو می‌دهم و بعد از چاق و فربه شده شتر، تو باید آن را قربانی کنی، حالا شما در مسائل مالی ببینید شتر شما چه هست. هرکدام از ما شتر لاغر داشتیم و رشد کرد، بزرگ شد. می‌گوید اگر حس کردی چنین اتفاقی برای تو افتاده بر تو واجب است که این شتر چاق را سر ببری و قربانی کنی. این موضوع را بدونِ هیچ تعارفی و وعدهایی عنوان می‌کند. می‌گوید من این کار را برای تو انجام داده‌ام و تو هم باید این کار را انجام دهی؛ و در مقابل تو ایستاده‌ام که اگر شترت را سر بریدی شترهای در صف قرارگرفته را در آن لحظه خواهی دید.

عکاس: مسافر محمود از لژیون 11

تایپ و ارسال: مسافر داود از لژیون 14