اولین جلسه از دوره دوم کارگاههای آموزشی خصوصی مسافران نمایندگی آبیک هفته گلریزان با استادی مسافر فرید، نگهبانی مسافر اکبر و دبیری مسافر عین الله با دستور جلسه « گلریزان » روز یکشنبه 13 آبان ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
خیلی خوشحالم امروز در خدمت شما دوستان هستم. هفته گلریزان و جشن گلریزان را به تکتک شما دوستان تبریک عرض مینمایم. گلریزان یک تاریخ کهن در ایران دارد و یک رسم کاملاً ایرانی است.
درزمانی که مغولها به ایران حمله کردند، در آن دوران عیاران یک سری پهلوانهایی بودند به جهت حمایت از نیازمندان و بینوایان تلاش بسیاری میکردند. یک شال قرمزرنگی به کمر خود میبستند و همه عیاران را به همین نشان شال قرمزرنگ میشناختن؛ هرکجا نیاز به کمک بود این شال را در کف بازار پهن میکردند و مردم در حد توان و وسع خودشان هر چه داشتند را در این شال میریختند و به نیازمندان و مستمندان میرساندند.
این دوره گذشت تا ورزش زورخانهای در ایران متولد شد و رسم گلریزان در زورخانهها اجرا میشد و هنوز هم که هنوزِ در زورخانههای ایران این رسم برگزار میشود. این رسم با این شال قرمزرنگ هنوز هم هست، داخل آن گل میریزند و با اجازه مرشد هر شخص مبلغی را کمک میکند. علت وجود گل در این شال هم این است که معلوم نشود هر شخصی چقدر کمک میکند و هر کس بهاندازه وسع خودش پول و کمک خودش را در پارچه بی اندازد.
در کنگره ۶۰ در گلریزان فلسفه خیلی جالبی وجود دارد. در این چند سال دیدهام تمام این اتفاقها میافتد اما توسط چه کسانی و چه اشخاصی در این سبد کمکهای خود را میریزند؟ من راجع به خودم صحبت میکنم من تمام زندگی خود را ازنظر روانی و مالی ازدستداده بودم و هرچه که باقیمانده بود به خاطر وجود برادرهایم بود، چیزی از خودم نداشتم، اگر دست من بود همان خانه را میفروختم و خرج مواد مخدر میکردم. حالا این آدم وارد کنگره میشود، سفر میکند، حسهایش باز میشود، متوجه میشود که چه نعمتهایی به او عطاشده است؛ از خانواده، از فرزند، ما فکر میکنیم که در زندگی چیزی نداریم و همهچیزمان را باختهایم اما وقتی کمی دقت میکنیم و خوب نگاه میکنیم، میبینیم خداوند نعمتهایش را بر ما تمام کرده است.
فکر میکنیم که به آخر خط رسیدهایم، بزرگترین چیزی که در کنگره به ما داده میشود این است که سلامتی خود را به دست میآوریم و اینها برای من غیرقابلتصور بود و در دسترس من نبود. کجا میتوانست به من این حس را برگرداند و با تمام کمکهایی که در کنگره ۶۰ به من شده است بدون اینکه یک ریال هزینه از من دریافت کنند. من چهکاری میتوانم در قبال این عمل بزرگ انجام دهم؟ این مسیر را چه کسانی به اینجا رساندند، همین شعبه آبیک را چه کسانی به این مرحله رساندند، اکبر آقا بودند، خود آقا سامان بودند ۵ الی ۶ نفر بودیم یک آتشی روشن کرده بودیم من میگفتم اصلاً میشود با این دود اینجا نشست ولی باتحمل اینهمه سختی لژیون تشکیل شد و به همت همین بچهها این مکان اجاره شد، زیبایی و آرایش خاصی پیدا کرد و به اینجا رسید که امروز شما و من راحت در این مکان بنشینیم، در سرما و گرما و در بهترین شرایط بتوانیم از تمام آن بدبختیها بگذریم و یک زندگی جدید را شروع کنیم.
چهکاری بالاتر از این کار خیر میتواند در یک شهر اتفاق بیافتد، مثل یک بیمارستان یا یک نمایندگی کنگره ۶۰ احداث شود. در نظر من شهری که کنگره ۶۰ ندارد، کامل نیست چون مرکزی برای درمان اعتیاد وجود ندارد؛ همه ما تجربه کلینیک، کمپ و خیلی جاهای دیگر را داریم ولی خود من تنها جایی که جواب گرفتم کنگره ۶۰ بود، بعد از ۱۸ سال دويدن برای اینکه اعتیاد خود را درمان کنم. اینیک بخش موضوع است که این مسیر را ادامه دهم و کمک کنم تا این نمایندگی صاحب زمین شود، صاحب ساختمان شود، پابرجا شود، استوار بماند و رهجوها وارد شوند و سفر خود را آغاز کنند و به رهایی و حال خوب برسند؛ همینکه یک پدر و یا یک مادری بگوید خدا پدرشان را بیامرزد، برای ما کفایت میکند.
در جشن گلریزان، محور عشق و مفهوم عشق است. گلریزان جشن عشق است. اعتیاد کاری که با انسان میکند تمام حسهای انسان را میبندد.انسان هیچچیزی را در زمان اعتیاد حس نمیکند حتی محبت را هم احساس نمیکند. داشتم به یکی از دوستانم میگفتم که من تازهتازه دارم میفهمم که یکی بیشتر از خود من، مرا دوست دارد. تازه دارم میفهمم که همسفرم چقدر مرا دوست دارد. من هیچچیزی از محبت و رفتار محبتآمیز متوجه نمیشدم. کاری که لژیون سردار میکند و بخشش مال انجام میدهد این است که شما میتوانید این عشق را آرامآرام در وجود خودتان شعلهور کنید و میتوانید دریچه قلبتان را به روی انسانها بازکنید و در این عشق سهیم شوید و با دیگران این حس را به اشتراک بگذارید و لمس کنید.
آقا سامان قبل از جلسه گفتند، نمایندگی آبیک ازنظر علمی بسیار خوب عمل کرده است. به بچههایی که در امتحان شرکت کردند و قبول شدند چه شال نارنجی و چه شال سبز به همه این عزیزان تبریک میگویم. واقعاً وقتیکه جواب آزمون را دیدم بسیار ذوق کردم، فکر کنم از ۳۲ یا ۳۳ نفری که شرکت کرده بودند، ۲۲ نفر قبولی داشتیم و فکر کنم نزدیک به ۸۰ درصد قبولی میشود و این خیلی عالی است برای نمایندگی آبیک؛ از آقا سامان خیلی تشکر میکنم، از آقا محمد و آقا رضا راهنمایان محترم که حمایت کردند و ما را در این مسیر آموزش دادند و امیدوارم که در ادامه مسیر ما هم بتوانیم خدمتگزار خوبی در کنار این عزیزان باشیم و اینکه روز سهشنبه با تمام قدرت وارد جشن شویم که انشالله امسال زمین بخریم چون بعد از عید مبلغها بالا میرود. انشا الله زودتر زمین را بخریم و استارت ساختن را بزنیم. ممنون از اینکه به حرفهای بنده گوش کردید.
تایپ: مسافر هاشم (لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال: مسافر فرید (لژیون یکم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
106