English Version
This Site Is Available In English

رهایی حقیقی، در بند نبودن و بخشیدن

رهایی حقیقی، در بند نبودن و بخشیدن

دوازدهمین جلسه از جشن‌های گلریزان کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره60 نمایندگی آکادمی به استادی راهنمای محترم مسافر امیر‌، نگهبانی مسافر داود و دبیری پهلوان مسافر مهدی با دستور جلسه "گلریزان" دوشنبه 14 آبان 1403 ساعت 17:00 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان امیر هستم یک مسافر، خدارا شکر که بار دیگر در این جایگاه هستم و خدمت می‌کنم. الهی شکر بابت تمام این آگاهی و دانایی، این شکون و شوری که به وجود آمده و هر روز دارد بیشتر می‌شود، این هفته نوعی شکرگزاری می‌باشد و این به واسطه دانایی و آگاهی است، خدایا هزار مرتبه شکر که قدردان این راه هستیم و جشن می‌گیریم.

جشن واقعی همین گلریزان است، جشن واقعی این آگاهی و دانایی است که در کنگره در حال صیقل داده شدن است و هر سال پرشورتر می‌شود. امروز در کنگره آقای مهندس در حال دادن شال پهلوانی به خیلی از عزیزان بود و این‌ها همه به واسطه آگاهی و دانایی به دست می‌آید و چیز دیگری نیست،

یعنی اگر من به آن فهم نرسم و به آن مرتبه دانایی نرسم هیچ قدمی از قدم نمی‌توانم بردارم. اگر درمان اعتیاد اتفاق می‌افتد به واسطه آن شور و دانایی اتفاق می‌افتد، به واسطه آگاهی من. چه چیزی را آگاه می‌شوم؟

کارکرد سیستم شبه افیونی بدن. من قبل از کنگره نمی‌دانستم سیستم شبه افیونی بدن چه می‌باشد، سیستم ایکس و مواد مخدر طبیعی بدن چه است که صد برابر بهتر و قوی‌تر از مواد مخدر بیرونی می‌باشد.

حال من باید از درون خوب باشد که سیستم ایکس کار کند، مواد مخدر طبیعی بدن کار کند، شاد باشم و از زندگی لذت ببرم و این به واسطه چشمه‌های جوشانی می‌باشد که خداوند در بدن من قرار داده است و من نمی‌دانستم و ناآگاه بودم نسبت به این قضیه.

در کنگره به این آگاهی می‌رسم که اگر نبخشم حالم خوب نیست، اگر به من بدی کردند بهتر است ببخشم و این نیاز من است. آقای مهندس می‌گویند برای آیندگان، کنگره را بزرگ کنید، یک نفری کاشته است و من از آن کاشته استفاده کردم، منفعت بردم و به جایی رسیدم، به همین خاطر باید بکاریم تا دیگران هم استفاده کنند و آیندگان استفاده کنند.

اگر تفکر و اندیشه سالم نباشد من قدم از قدم نمی‌توانم بردارم تفکر و اندیشه سالم می‌گوید ببخش از جان و مالت و این برگرفته از عقل سالم و عمل سالم است. چه چیزی قشنگ‌تر از بخشیدن می‌باشد؟

وقتی می‌بخشی حس سبک بودن به انسان دست می‌دهد، گویی بال در می‌آوری و می‌خواهی پرواز کنی زیرا در بند نیستی و در رهایی هستی. رهایی واقعی آنجاست که در بند نباشی و بتوانی ببخشی.

باید بدانم که هیچ چیز برای من نیست، حتی همین لباس تنم که موقعی از این دنیا می‌روم لباس تنم را کس دیگری در می‌آورد و حتی خودم نمی‌توانم این لباس را در بیاورم، این هر لحظه امکان دارد اتفاق بیفتد به همین دلیل باید رها باشم، دربند جسم نباشم و در بند زمین نباشم،

در بند مادیات نباشم ولی باید بدانم که با مادیات باید زندگی کنم، پول را از راه درست در بیاورم و ببخشم. خدا را هزار مرتبه شکر که جشن و پایکوبی است معرفت است، عمل سالم است و در نهایت عدالت است.

من اگر به معرفت برسم و به سطح و آگاهی بالاتری برسم، قطعاً عمل سالم انجام می‌دهم، قطعاً عدالت در مورد من حکم درست صادر خواهد کرد و تمام دنیا بر مبنای عدالت است. هرچه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی. از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.

تایپ: مسافر امیر لژیون ششم

عکس، تنظیم و بارگذاری: مسافر محمدحسین لژیون ششم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .