English Version
This Site Is Available In English

بزرگ‌ترین چیزی که به یک انسان داده می‌شود، آموزش و خدمت است

بزرگ‌ترین چیزی که به یک انسان داده می‌شود، آموزش و خدمت است

جلسه چهارم از دوره هفتم کارگاه‌های آموزشی عمومی نمایندگی حر به استادی پهلوان همسفر سریه، نگهبانی مسافر اقبال و دبیری مسافر عیسی با دستور جلسه «گلریزان» روز شنبه 12 آبان ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:

به نگهبان و دبیر خدا قوت می‌گویم. خداوند را شاکر و سپاسگزارم‌ که امروز در شعبه خودمان برای خدمت و آموزش در این جایگاه هستم. خیرمقدم خدمت همسفر لیلا اسیستانت رابط و خدا قوت به ایشان عرض می‌کنم، ان‌شاءالله همیشه سربلند و پیروز باشند. خدا قوت ویژه خدمت ایجنت همسفر الهام، مرزبانان و همچنین خدا قوت و دست‌مریزاد به مرزبانان گروه مسافران دارم و امیدوار هستم همیشه شاد، پیروز و سربلند باشند. در ابتدا از بزرگ‌ترین هنرمند کنگره ۶۰ آقای مهندس حسین دژاکام واقعاً تشکر و قدردانی می‌کنم؛ اگر در این جایگاه هستم بنا بر شالی که دارم برای خدمت به خودم می‌باشد. بزرگ‌ترین چیزی که به یک انسان داده می‌شود آموزش و خدمت است. این هفته قشنگ گلریزان را به تک‌تک شما عزیزان تبریک می‌گویم، امیدوارم بتوانیم بهترین برداشت‌ها را برای خودمان داشته باشیم و خداوند کمکمان کند بزرگ‌ترین قدم را برای خودمان برداریم.

جشن گلریزان جشنی است که من را یاد خودم می‌اندازد؛ من سریه کجای کار هستم؟ در گلریزان سفره باز است، هرکسی به‌اندازه خودش، به‌اندازه ظرف وجودش می‌تواند برای خودش پس‌انداز کند. می‌تواند از سفره، بهترین چیزها را بردارد یا نه می‌تواند کنار بنشیند و فقط تماشاچی باشد. من می‌گویم گلریزان یک بازی دو سر برد است؛ یعنی شما مبلغی را که پرداخت می‌کنید مشخص نیست؛ شاید صد کسی ده هزار تومان است و شاید صد دیگری یک‌میلیون است، بنا بر موجودی جیبش است؛ ولی خداوند آن‌قدر توانایی و قدرت به او می‌دهد که مبلغ صد او آن‌قدر زیاد می‌شود که شاید خودش اصلاً باورش نشود. ما می‌گویم هر چیز مادی، بار معنوی را هم همراه خودش می‌آورد؛ من می‌گویم بار معنوی را شاید ما خیلی از جاها نبینیم، بعضی‌ها حساب‌کتاب می‌کنند که من یک‌میلیون داده‌ام شاید مثلاً ده میلیون بشود، خیر این‌گونه نیست؛ شاید خیلی از مواقع از خیلی از حوادث جلوگیری می‌کند که ما خبر نداریم و اصلاً این‌ها را نمی‌بینیم.

روز گلریزان یکی از سنت‌های قدیمی است من در سایت جست‌وجو می‌کردم که ببینم معنی لغت گلریزان چیست؟ یکی از سنت‌های قدیمی است که گلی بوده که بر روی سر عروس دامادها می‌ریختند یا در زورخانه‌ها بود که در شهر بیرجند هنوز دایر است به‌طوری‌که یک دستمالی را پهن می‌کردند و داخل این دستمال گل می‌ریختند و هرکسی هر مبلغی را که داشت و دوست داشت می‌توانست داخل آن دستمال بی اندازد و مقدار آن مبلغ اصلاً مشخص نبود هرکسی به‌اندازه توانش می‌انداخت و به بقیه کمک می‌کرد. الآن کنگره ۶۰ این‌گونه است که یکی از قوانینی که در نوشتارها ما می‌خوانیم تأمین مالی کنگره ۶۰ به‌دقت خود اعضاء می‌باشد و هرکسی داوطلبانه اگر مایل بود می‌تواند شرکت کند و اگر مایل نبود؛ هیچ اجباری نیست. ما به شعبات دیگر که می‌رفتیم بچه‌ها می‌گفتند؛ من خیلی می‌ترسم، می‌ترسم وارد لژیون سردار شوم و این مبلغ را بدهم، من خیلی از چیزها را لازم دارم و می‌خواهم بخرم یا شاید اصلاً نتوانم این مبلغ را پرداخت کنم.

ولی به من و خیلی از پهلوانان ثابت‌شده است که نترسید؛ وقتی در این راه قدم می‌گذارید خداوند راه را خودش برایتان باز می‌کند، خداوند خودش مسیر را به شما نشان می‌دهد. در وادی سیزدهم در رابطه با انسان تک‌بعدی صحبت می‌کند و می‌گوید؛ بعضی از انسان‌ها هستند که در بلندترین برج‌ها زندگی می‌کنند و ازنظر مالی در رفاه کامل هستند؛ ولی شاید آن خوشی که من کنگره‌ای داریم، آن حس و حال خوبی که من دارم و شب راحت می‌خوابم را آن‌ها ندارند. ما سه مؤلفه را درکنگره ۶۰ یاد می‌گیریم؛ جسم، روان و جهان‌بینی. جسم ما با شربت OT و DST درمان شده است. درکنگره ۶۰ اگر کسی خواستار درمان باشد، درمان می‌شود؛ خیلی وقت است که دفتر اعتیاد درکنگره ۶۰ بسته‌شده است. ماقبلمان را یادمان باشد. آن زمان که وارد کنگره شدیم؛ شاید ما همسفرها خواب راحت نداشتیم و راه رفتن درست را بلد نبودیم، من رفتن تا سر کوچه برایم خیلی سخت بود.

ولی الآن کنگره یک قدرت و اعتمادبه‌نفسی را داده که ازاینجا تا کرمان ۱۵ ساعت با قطار می‌روم و برمی‌گردم؛ این قدرتی است که کنگره به من داده است. جهان‌بینی یعنی همین؛ اگر یک روزی چراغ کنگره روشن به من تحویل داده‌شده است من هم کمک کنم. اصلاً مبلغ مشخص نیست و هرکس به‌اندازه خودش کمک می‌کند. کمک کنیم به فردی که بیرون است و واقعاً نیازمند است؛ خیلی‌ها بیرون هستند و منتظرند که من همسفر بتوانم به او کمک کنم بیاید برای درمان، برای خوشی زندگی خودش ورود کند. سعی کنیم همیشه بر مادیات سوار باشیم، وای بر روزی که مادیات بر ما سوار باشد، شیطان ما را آنجا شکست داده است؛ آن‌وقت ما بدترین‌ها راداریم. آقای مهندس در صحبت‌هایشان قشنگ گفتند: «وقتی چیزی را می‌بخشید، کنترل حس خودتان را در دست می‌گیرید.» حس سرکش است، حس می‌رود. مهم‌ترین چیزی که انسان دارد حسش است؛ ولی وقتی می‌بخشد، آن حال خوب آن حس خوب روزی می‌شود و خیلی راحت می‌تواند حسش را کنترل کند.

لژیون سردار به نظر من یک نور امید است و انسان را از تاریکی به سمت روشنایی هدایت می‌کند. ما لژیون سردار راداریم؛ امیدوارم تک‌تک اعضاء بتوانیم آن‌‌طور که صدمان هست، آن‌طور که در توانایی ما هست و آن‌طور که واقعاً می‌توانیم قدم برداریم، قدم‌هایمان را محکم و استوار برداریم. همسفرها آن‌قدر محکم و قوی عمل کردند که من امروز در این جایگاه در کنار مسافرم هستم. خداوند این قدرت را به‌واسطه‌ کنگره ۶۰ و به‌واسطه لژیون سردار است که داده است؛ شاید خیلی از مواقع من نمی‌توانستم درست صحبت‌ کنم؛ ولی این را به‌واسطه‌ شالی که دارم و به‌واسطه لژیون سردار است که دارم. امیدوارم تک‌تک ما یادمان نرود در چه حالی بودیم؟ چه حسی داشتیم؟ کینه، نفرت و حسادت داشتیم. آقای مهندس می‌گویند: «حواسمان به چیزی که می‌کاریم باشد.» ضد ارزش‌هایی مثل کینه، نفرت، حسادت را نکاریم‌، بخشش را بکاریم؛ اگر بخشش را بکارید، شما می‌توانید بخشش را درو می‌کنید.

آقای مهندس می‌گویند «اگر یک گندم بکارید هزاران گندم می‌توانید برداشت کنید.» حواسمان به کاشته‌هایمان باشد، حواسمان به صحبت‌هایمان باشد. امیدوارم روز گلریزان و هفته گلریزان را فراموش نکنیم و همه‌ ما حمایت کنیم و همه ما داخل این بازی باشیم. آقای امین می‌گویند: «داخل گردباد باشیم وگرنه به بیرون پرتاب می‌شویم.» من چندین سال به کنگره نمی‌آمدم و بین آمدن من ۵ سالی فاصله افتاد، بعد دیدم چقدر مسافرم از من جلوتر است. الآن غبطه می‌خورم‌ می‌گویم ای‌کاش آن ۵ سال هم بودم. شاید الآن اینجا که هستم هزاران هزار دغدغه دارم؛ مثل خیلی از همسفران ولی می‌بینم آموزش و خدمت؛ مهم‌ترین چیزی که آقای مهندس به ما یاد داده است آموزش و خدمت است؛ من یاد بگیرم و به دیگری یاد بدهم. از خداوند می‌خواهم که امسال بتوانیم یک شعبه و یک بنای خوب برای شعبه‌ حر بگیریم. هر جا رفتیم شعبه‌ حر را به پهلوان‌هایش شناخته‌اند، هر جا رفتیم از نام نیک شعبه‌ حر گفته‌شده است.

امیدوارم روزی برسدکه در خانه خودمان، ملک خودمان و با خیال راحت لژیون سردار را در آنجا برگزار کنیم. امسال مثل سال‌های قبل بهترین گلریزان را داشته باشیم، پارسال شعبه حر یکی از بهترین شعبی بود که جزء اولین شعب کنگره ۶۰ در سطح کشور بود، امسال هم امیدوارم همین‌‌طور باشد. و فکر نکنیم که اجازه‌ پهلوانی گرفتن به همین سادگی است. آقای مهندس می‌گویند؛ «پهلوان‌ها انسان‌های زیرکی هستند.» ولی من می‌گویم نه کسانی که عضو لژیون سردار هستند آدم‌های زرنگی هستند، چرا؟ چون پس‌انداز می‌کنند. ما همه برای پس‌انداز کردن می‌دویم ، هرکس به یک نحوی یکی با دعا کردن و یکی با نمازخواندن است؛ ولی من می‌گویم نه، پس‌انداز کردن درکنگره ۶۰ برای خودم است. در گلریزان آن مبلغی را که می‌بخشم برای من است؛ چیزی که می‌ماند برای من نیست، چیزی که هست برای من نیست. خیلی صحبت‌ کردم امیدوارم خداوند ما را به حال خودمان وا‌نگذارد. هرچه گفتم اول به خودم گفتم و جهت یادآوری به شما عزیزان گفتم.

تایپ: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر منیژه (لژیون شانزدهم) و همسفر سولماز رهجوی راهنما همسفر ستاره (لژیون پنجم)
ویرایش: همسفر‌ فاطمه رهجوی راهنما همسفر‌ لیلا (لژیون هفدهم) و همسفر کبری رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون هجدهم)
ارسال: راهنمای ویلیام همسفر محدثه
همسفران نمایندگی‌ حر

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .