English Version
This Site Is Available In English

گروه خانواده - حال خوشی که بعد از پهلوان شدن به دست می‌آید؛ یعنی درست تشخیص داده‌ای

گروه خانواده - حال خوشی که بعد از پهلوان شدن به دست می‌آید؛ یعنی درست تشخیص داده‌ای

آمده بود تا همراهی کند و بالی برای رهایی و پرواز باشد؛ اما حقیقت در ادامه نقاب از رخ برداشت و چیز دیگری نمایان شد و آن کرد که فرمان است. پهلوان اسیستانت همسفر نرگس سال‌ها پیش به همراه مسافر خود رضا به دلیل بیماری اعتیاد وارد کنگره شد. او با راهنمایی همسفر آذر مسافرش را همراهی کرد تا با راهنمایی مسافر علی اشکذری سفر اول را به پایان برساند و وارد سفر دوم شوند. اکنون ۱۸ سال است که آن‌ها آزاد و رها هستند. این رهایی بهانه‌ای بود برای هدفی بزرگ‌تر؛ زیرا مسافرشان در لژیون سردار عضو شد و در ادامه جایگاه دنور و پهلوانی را تجربه کردند. چه هدیه‌ای ارزشمندتر و شیرین‌تر از این که همسفرت را پهلوان کنی.

همسفر نرگس اکنون در جایگاه پهلوانی خدمت می‌کند و فرزندشان همسفر الهه که در کنگره ۶۰ شال راهنما و جایگاه‌های دیگر را تجربه کرده‌اند، طعم شیرین این جایگاه را در کنار این خانواده محترم چشیده‌اند. حال به مناسبت فرارسیدن هفته گریزان گفتگویی با ایشان ترتیب داده‌ایم که توجه شما را به مطالب آن جلب می‌کنیم.

قبل از اینکه شما در جایگاه پهلوانی قرار بگیرید و خدمت مالی داشته باشید، آیا از تمکن مالی برخوردار بودید یا بعد از ورود به کنگره این اتفاق افتد؟

اگر بنایی آباد باشد؛ اما ساکنین آن خراب باشند، آن بنا کم‌کم رو به ویرانی می‌رود، زیرا نمی‌دانند چگونه بنا را حفظ کنند؛ اما ساکنین آباد، بناهای خراب یا ویرانه‌ها را هم می‌توانند احیا کنند. (استاد سردار) خدا را شکر تا حدودی مشکل مالی نداشتیم، ولی با ورود به کنگره این رحمت چندین برابر شد. از قدیم گفته‌اند همت بلند دار که مردان روزگار از همت بلند به جایی رسیده‌اند. در کنار استاد فرهیخته آقای مهندس و خانواده محترمشان آموزش گرفتن و خدمت‌کردن و در صراط مستقیم حرکت‌کردن، نور و لطف خدا شامل حالمان شد که بابت این امر خداوند را سپاسگزارم. من در جایگاهی که قرار گرفتم افتخار کردم، حال خوش گرفتم و همین حس باعث شد که خانواده به عقیده من احترام بگذارند و باعث افتخار آنها هم شوم. شاید این بزرگ‌ترین دریافت من از کنگره باشد که می‌خواهم عضوی از اعضای سردار باقی بمانم.

لژیون سردار و جایگاه پهلوانی را چگونه توصیف می‌کنید؟

ما در شناخت انسان‌ها به این مرحله رسیده‌ایم که انسان دارای صور پنهان و صور آشکار است. در مورد سردار و پهلوانی هم به همین‌گونه است. یک پهلوان باید حواسش باشد، وقتی این شال را به گردن می‌اندازد چگونه صحبت می‌کند و چه رفتاری باید داشته باشد؟ در صور پنهان نیز باید ارزش این جایگاه را در درون خود پیدا کنم. یعنی مانند یک انسان بخشنده و پهلوان زندگی کنم. پهلوانی فقط به زبان یا به داشتن شال نیست. باید یک پهلوان تزکیه و پالایش کند. پس هم در صور آشکار و هم در صور پنهان باید مراقب افکار اندیشه گفتار و کردار خود باشیم.

بخشیدن از مال کار سختی است چه توصیه‌ای برای همسفرانی دارید که تردید دارند؟

در کنگره راجع به این مسئله زیاد صحبت می‌شود که شیطان به واسطه ماده و مادیات نمی‌گذارد انسان راه سعادت را طی کند. اگر من یک نگاه به گذشته و حال خود بیندازم خیلی می‌تواند به من کمک کند. شناخت و تشخیص است که به من انسان کمک می‌کند بهترین راه را انتخاب کنم و بفهمم حال خوش و آرامشی که در زندگی دارم از کنگره ۶۰ دریافت کرده‌ام. تفکر کنگره به فهم رسیدن انسان‌ها است. یعنی شناخت کاری که می‌خواهیم انجام دهیم. در مقابل، شناخت چه چیزی می‌خواهد؟! می‌خواهد نگاه و دیدت عوض شود. وقتی دید نسبت به مادیات عوض می‌شود و به‌نوعی می‌گوییم به سمت معنویات رفتیم، دیدمان عوض شده است. در اینجا یک تفکر جدید به دست می‌آید. یک جرقه در ذهن من به وجود می‌آید که در پس آن شناخت هم می‌آید. اگر تو انسان ثروتمندی هستی این ثروت تا چه زمانی به دردت می‌خورد؟ چه مقدار این ثروت را می‌توانی استفاده کنی؟ چه مقدار از این ثروت مال خودت است؟ آقای زرکش خیلی زیبا گفتند: انسان‌هایی که دنیای بیرونشان را آباد می‌کنند قطعاً دنیای درونشان هم آباد خواهد شد یا بوده است. یا دنیای درونش آباد بوده که به اینجا رسیده است. وقتی که ما می‌خواهیم بذری را بکاریم به آن آب و کود می‌دهیم؛ ولی منتظر نمی‌مانیم تا زود به ثمر برسد. ما انجام را، انجام می‌دهیم. وقتی در صراط مستقیم قرار می‌گیریم نور و رحمت خداوند همراهمان است. پس ترست را کنار بگذار. اگر در جایگاهی هستی که می‌توانی دنور شوی، بشو. اگر می‌توانی پهلوان شوی، بشو. ترس در مادیات بسیار طبیعی است. ولی کنگره به من فهم دانستن داده است که چه کاری خوب است و چه کاری بد است.

چه صحبتی با همسفرانی دارید که چندین بار عضو لژیون سردار شده‌اند؛ ولی به عقیده خودشان آنچه را که باید دریافت کنند و حسی را که باید لمس کنند را درک نکرده‌اند؟

چون از ته قلبت نبخشیده‌ای. تو خوبی می‌کن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز. تکیه و پالایش یعنی چه؟! یعنی آقای مهندس و خانواده ایشان که از صبح تا شب در حال خدمت‌کردن هستند. هم جانی و هم مالی. این عزیزان تشنه این هستند که به انسان‌ها کمک کنند و به حال خوش برسند. با خوشحالی انسان‌ها خوشحال می‌شوند. لقمان حکیم چند نصیحت به فرزندانش کرد: در بهترین خانه‌ها زندگی کنید و بهترین غذاها را بخورید. فرزندانش گفتند: پدر ما که پول نداریم پس چگونه این کار را انجام دهیم؟ لقمان گفت وقتی یک‌چهارم غذایت را نگه‌داری و به دیگران بدهی، گویی بهترین غذا را خورده‌ای و وقتی که در قلب انسان‌ها زندگی کنی گویی در بهترین خانه‌ها زندگی می‌کنی، مانند آقای مهندس. آقای مهندس از کجا وارد می‌شود؟ ایشان از قلب انسان‌ها وارد شدند. ایمان باعث می‌شود که من نسبت به کسی که به من کمک کرده است و من را زنده کرده است مدیون باشم و تمام توانم را بگذارم. جیبت خالی است و می‌خواهی دنور شوی. ۱۰۰ میلیون داری می‌خواهی ۵۰۰ میلیون کارت بکشی. این ایمان است که شما هم به خداوند دارید و هم به مجموعه و انسان‌ها و جایی که در آن حضور دارید. دل‌های پاک تزکیه و پالایش شده در این مسیر خیلی مهم هستند و کمک می‌کنند از نیروهای بازدارنده رد شوند. در سی دی اخیر مثلث شخصیت از آقای مهندس ایشان گفتند: یکی از سه ضلع شناخت است؛ یعنی فهمیدن. فهمیدن اینکه تو الان ثروت داری، می‌خواهی چه کاری انجام دهی؟ ثروت به چه دردت می‌خورد؟! یک ضلع دیگر تشخیص است. اگر خداوند لطفی را به من نرگس کرده است و ثروتی را به من داده است، یعنی من را واسطه کرده است. یعنی تو به‌نوعی دست خداوند هستی که تو را مأمور کرده است این ثروت و مال را به صاحبش برسانی. این ثروت مال خودت نیست. ما مسئولیت داریم که این رسالت را انجام دهیم. ما امانت داریم و این همان تشخیص است که یعنی مالت مال خودت نیست و وقتی درست تشخیص بدهی و این کار را انجام دهی حالت خوب می‌شود. حال خوشی که بعد از پهلوان شدن به دست می‌آید؛ یعنی درست تشخیص داده‌ای. عمل‌کردن به قول و تعهد هم باعث می‌شود حال خوش ادامه‌دار باشد. اگر منی که می‌توانم پهلوان شوم، دنور شوم. من که می‌توانم دنور شوم، عضو لژیون سردار شوم و تمام توانم را نگذارم، آن حال خوش هم به من نمی‌چسبد. باید آخرین توانت را بگذاری، چون هنوز گرسنه هستی. سیر نشدی. تمام توانت را نگذاشته‌ای. بیشتر از این می‌توانستی خدمت کنی؛ ولی دست و دلت لرزیده است. تجربه‌ای که من هم داشته‌ام این بود که توان دنور شدن را داشتم؛ ولی در چند جا عضو لژیون سردار شدم. حال من خوب نشد؛ ولی وقتی پهلوان شدم آن موقع واقعاً حال خوبی داشتم و از خدا خواستم کمک کند تا این لذت پایدار باشد. پول پهلوانی زیاد است؛ ولی حال خوبی که دریافت می‌شود نیز بسیار تا بسیار زیاد است.

در پایان برای هفته گلریزان چه پیامی دارید؟

گلریزان و لژیون سردار به من یادآوری می‌کند که امروز هم کسانی هستند که کمک می‌خواهند و می‌خواهند یک صندلی در کنگره داشته باشند. اگر من او را صاحب یک صندلی بکنم قطعاً خودم هم یک پله بالاتر می‌روم. تا تمام توان از این فرصت استفاده کنید و سعی کنید بهترین خودتان باشید. سعی کنید در بهترین خانه‌ها زندگی کنید. در قلب انسان‌ها وارد شوید و سکنا بجویید که بهترین خانه دنیا است. همان کاری که آقای مهندس انجام دادند. از قلب انسان‌ها وارد شدند و همه کنگره دوستشان دارند. همین موضوع است که انسان‌های زیادی داوطلب می‌شوند که خدمت کنند. دنور، پهلوان و یا نشانی در بی‌نشانی، چرا که ثروت زیاد دردسرهای خود را به دنبال دارد. امیدوارم اگر روزی ما را در مقابل خودمان قرار دادند بگوییم که ما وظیفه خود را به‌درستی انجام داده‌ایم. از این‌که این فرصت را به من دادید سپاسگزارم. از تمامی خدمتگزاران سایت تیراندازی با کمان که تجربه دیگران را در اختیار عزیزان قرار می‌دهند صمیمانه سپاسگزارم.

انجام مصاحبه: همسفر سپیده رهجوی راهنمای تیراندازی با کمان همسفر لیلا (لژیون ۵)
طراح سول، ویراستاری و ارسال: همسفر شهرزاد رهجوی راهنمای تیراندازی با کمان همسفر فاطمه (لژیون ۲)
همسفران نمایندگی تیراندازی باکمان کنگره ۶۰

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .