شرکت در گلریزان، کمک به هم‌نوع است

چهارمین جلسه از دوره‌ دوم از سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره‌ی60 نمایندگی ابهر با استادی پهلوان پوریا ایجنت محترم شعبه لامرد شیراز، نگهبانی مسافر عبداله و دبیری مسافرعلی با دستور جلسه‌  «گلریزان» پنج‌شنبه 10 آبانماه 1403 رأس ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
سلام دوستان پوریا هستم یک مسافر از خداوند بزرگ سپاسگزارم که هر چه دارم همه از لطف خداست که این لطف و محبت راستین را از دست یک معلم بزرگ به دستم رساند یعنی از طریق آقای مهندس وخانواده محترمشان. درمورد لژیون سردار خیلی خلاصه صحبت میکنم چون وقت تنگ است اتفاقی که برای من افتاد ممکن است خیلی ها تجربه کرده باشند کنگره 60 به هیچ نهاد و گروهی وابسته نیست و ما از هیچ جا پول و کمک نمی‌گیریم و فقط از اعضای درمان شده خودمان به صورت داوطلبانه کمک می‌گیریم لژیون سردار لژیون مالی کنگره است و کارش پشتیبانی از شعبه ها می باشد.

اعضای سفر اولی تا جایی که راهنما تشخیص و اجازه بدهد و اعضای سفر دومی عضو لژیون سردار میشوند. کمی از خودم بگویم وضعیت مالی خوبی داشتم تا اینکه خیلی بد شد و ظاهرا میبایست خیلی بد میشد که میتوانستم کنگره را پیدا کنم و در زمان ورود به کنگره توانایی خرید لباس سفید نداشتم حتی هزینه ابتیای دارو از توانم خارج بود و 2فرزند کوچک هم داشتم 3 ماه از سفرم گذشته بود گفتند گلریزان است کل دارایی کن 600 یا 700 هزارتومان بود برای تمامی مخارج زندگی‌ام همین را داشتم آنروز اتفاقی کارت بانک را با خود به همراه داشتم من هرچه داشتم را کارت کشیدم که دیگر موقع برگشت نتوانستم با کارت به خانه بازگردم و بچه ها من را رساندند از آن روز به بعد زندگی من عوض شد. من تمام توانم را گذاشتم البته برای خودم اینکار را کردم.

من راه درمان را پیدا کرده بودم و دیگران نیز بایستی بهره مند می‌شدند البته در همان 3ماه اگر پول سیگار و مواد را حساب میکردم که کنگره باعث قطع آن شده بود چندین میلیون به نفعم بود. با خود گفتم کنگره تا بحال هرچه گفته راست بوده این هم حتی اگر راست نباشد چیزی نمی‌شود باز هم ضرر نکرده ام اما در ادامه دیدم که این را هم کاملا راست می‌گویند از آن روز زندگی‌ام از لحاظ مالی کاملا تغییر کرد حالم خوب شد در سفر اولم راحت پیش رفتم مشکلی پیش نیامد. سفر دوم در یکسال اول خوب بود و از سال دوم خیلی صعودی بالا رفتم همان کسی بودم که نمیتوانستم یک پیراهن سفید بخرم اما الان می‌توانم به راحتی برای تمامی اعضای کنگره لباس تهیه کنم. یک ماشین خراب داشتم و الان تبدیل شده به شش هفت ماشین و از گفتنش ابایی ندارم چون که همه از لطف الله است الان نیز هرچه برایم می‌آید در راه کنگره قسمتی از آن را می‌دهم. 

باید هم در راه کنگره از خود و مالم بگذرم چون اگر من که مصرف کننده بوده‌ام تو را درک نکنم چه کسی می‌خواهد درک کند و بعد از تو چه کسی بچه من را درک می‌کند مگر من تا ابد هستم؟ دوستان من یا آشنایان من اگر گرفتار شدند چه کسی آن‌ها را درک می‌کند و در کل انسان‌ها، انسان‌ها را چه کسی درک خواهد کرد مگر غیر از ما که همجنس آنهاییم. اینکه آقای مهندس در مورد لژیون سردار صحبت می‌کنند برای کنگره نیست کنگره به اندازه کافی توانمند می‌باشد. 

برای آقای مهندس و کنگره این مهم است که پایه های مالی ما محکم شود بقول آقای مهندس من باید یک قرص نان داشته باشم تا بتوانم یک سومش را به دیگران ببخشم! ایشان میخواهند تو داشته باشی کلیدش هم اینجاست یعنی خدمت مالی.

در بیرون از کنگره اسم خدمت مالی شاید باعث این شود که ذهنشان به سمت و سویی برود که این هم یک کیسه دیگر است چون معمولا برای مصرف کننده کیسه می‌دوزند هرجا می‌رفتیم همین بود هر مرکزی می رفتیم همه برایمان کیسه میدوختند  و در اینجا هم ممکن است در ابتدا تصورمان همین باشد ولی انسان تا چیزی را امتحان نکند متوجه نمی شد و این را هم یادآوری کنم لزوما این نیست که صد هزار تومان بدهم و دوبرابرش به حسابم باز گردد همچین چیزی نیست همیشه و حساب کتاب این با خداوند است که ما نمی‌دانیم چگونه است یک زمانی هست که بستر و شرایطش را داری هزار میدهی صد هزار برمی‌گردد یک وقت هم هست که برکت در زندگی ات می آید به این شکل که همان پولی را که داری خرج دوا دکتر یا تصادفات عجیب غریب و هزینه های اضافی نمی‌شود خیلی از بچه‌ها هستند حقوقشان تغییر نکرده ولی می‌گویند ما چند سال است که عضو لژیون سردار هستیم و کم نمی‌آوریم این یعنی برکت.

به بعضی ها هم خداوند مثل من می دهد میگوید این مال صد مال تو ،پنجاهش را بده کنگره و من در این میان لطف خدا  در حقم شد .خودم پهلوان هستم  همسرم پهلوان است و 2فرزندم پهلوان هستند و هر کاری برای کنگره می‌کنم چون نتیجه‌اش را گرفته ام. اگر نتیجه‌اش را نمی‌گرفتم هیچ کاری نمی کردم مثل متدDST  که اگر نتیجه نمی داد ما چرا اینجا جمع میشدیم! ما به نتیجه رسیده ایم یعنی چاهی که آقای مهندس حفر کردند به آب زلال رسیده و خداوند این لطف را در حق ما روا داشته که ما هم بتوانیم از این آب استفاده کنیم.

انشاءالله که هفته و جشن گلریزان خوبی داشته باشیم و بدانیم که همه این ها برای خود ما است باور کنید باور کنید کنگره به پول نیاز ندارد ، ما به کنگره نیاز داریم قرار است که پایه های مالی ما قوی بشود .چرا آقای مهندس می‌گویند از سفر اولی پول نمیگیریم اگر هم اصرار داشته باشد خیلی کم می‌گیریم، چرا؟

چون آقای مهندس می‌فرماید زمانی می‌توانی اینکار را انجام دهی که درمان شده باشی نتیجه گرفته باشی و آنوقت خدمت مالی تو فرق می‌کند امیدوارم برای سال آینده در ابهر برای خودمان زمین و ساختمان داشته باشیم از آقا محمود دوست خوبم تشکر می‌کنم که من را به این جایگاه دعوت نمودند تا حضور پیدا کنم و آموزش بگیرم. از اینکه به صحبتهای من توجه کردید ممنونم. 
 

عکاس: مسافر مرتضی
صدابردار: مسافرحمید
تایپ: مسافر امیررضا
ثبت: مسافر سعید