اگر می خواهید مهر خلق الله را برایتان بزنند بیایید وارد بخشش شوید.

بنام قدرت مطلق
یکمین جلسه از دوره اول کارگاه های آموزشی عمومی کنگره 60 نمایندگی لواسان به استادی همسفر محترم پهلوان شادی و نگهبانی مسافر محترم پهلوان بهروز و دبیری مسافر شاهین با دستور جلسه  "گلریزان "در مورخ 12 آبان ماه  1403  ساعت 17 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد: 

ساقی به نور باده بر افروز جام ما     
مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما
ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم
ای بی خبر ز لذت شرب مدام ما
خداوند را بسیارشاکر و سپاس گذارم؛ سپاس از بنیان کنگره 60، از خانواده محترمشان، بابت از روزهای زیبا و قشنگ، بابت عید ما بچه کنگره ای ها، روز گلریزان. به بهانه گلریزان و دستور جلسه گلریزان در خدمت شما عزیزان هستم.
یه جورایی دقیقا گلریزان مانند این می ماند که من دارم قدر خودم را مشخص می کنم. در این هفته می شود گفت هفته گلریزان مبارک باشد و هم می توان گفت من بر هفته گلریزان مبارک باشم. منم انسان هستم که معنی میدهم به این روزها که بر روی زمین هستم، همه ی روزها، روزهای خداوند هستند ولی بعضی روزها روزهای خاص می شوند، بعضی روزها روزهای ویژه می شوند، بعضی از روزها فاصله آسمان و زمین خیلی کم می شود، بعضی این ماه ها شرایط را دارند و هفته گلریزان همچین شرایطی را دارد. انگار من باید انقدر مبارک عمل کنم، انقدر خوب عمل کنم و آن شکوه انسانی خودم را، آن فر انسان های بر باد رفته و بر خاکستر مدفون یعنی دقیقا آن را اگر پس گرفتم آن وقت می باشد که روز گلریزان یک روز ویژه و مبارکی می شود. قرار است قدر و اندازه خودم را رقم بزنم.
آنانی که شب قدر را دنبال می کنند و یک شب خاص است که مسلمانان اعتقاد دارند و شب تا صبح بیدار می مانند، راز و نیاز می کنند با خدا خودشان تا قدر و اندازه خودشان مشخص ب شود تا آنچه دوست دارند، طلب دارند و یا میخواهند را آیا می توانند از خدای خودشان دریافت کنند. بعضی به سخره می گیرند و می گویند این چه کاری می باشد؟ بروید چند کار خوب انجام دهید و این کارها چه کاری است شب تا صبح بیداری می کشید؟ 

همه این مسائل به کنار، یک شبی در زندگی همه انسان ها می باشد، لحظه ای است که نقطه ی عطف آن فرد می باشد. نقطه ی دگرگون شدن است ، نقطه ای است که رستاخیز اتفاق می افتد در  یک لحظه انسان متحول می شود.آن لحظه برای من شادی چه روزی است؟ چه لحظه ای است؟ زمین کنگره حاصل خیز است، و دارد به ما این اجازه را می دهد که بازی بکنیم، در وادی انسانیت و گلریزان بازی کنیم، در سرزمین وادی چهاردهم بازی کنیم، در سرزمین طلا بازی کنیم. آیا من بازیکن خوبی هستم؟ آیا این مهره ها خوب می شناسم؟آیا اصلا تعریفی از عاشقی و عشق دارم؟ مفهوم را خیلی زیبا و قشنگ حسین عزیز برای ما مشخص کردند. سی دی شناخت می گوید که اگر من بشناسم و آن معرفت را داشته باشم آن شناخت و آن معرفت درست من را به خیلی جاها می رساند. تعریف من از حسین چه کسی می باشد؟ حسین دژاکام بنیان گذار کنگره 60؛ به ما یادآوری می کنند اگر سخن اساتید را می خوانید در شان خودتان بخوانید، اساتید دارند درباره من صحبت می کنند.
می گویند: حسین یک تاریخ است. پس من هم می توانم یک تاریخ باشم.
می گویند: حسین مردی می باشد که با محبت از قلب ها وارد می شود. پس من هم می توانم. بارها بهشان می گوید شما همانند درفش ایستاده اید و آنانی که می ایند سجده می کنند به پای این درفش می توانند ان چیزی که از دست داده اند را پس بگیرند. یعنی هر کدام از ما قرار است یک نقطه درخشان، یک اتم اگاهی، یک انسان خلاق باشیم برای آن جمعی که در آن حضور داریم. اگر همسفر می باشم برای مسافرم یا اگر پدر هستم برای فرزندم برای عزیزانم و کسانی که در اطرافم می باشند. انقدر می تواند این ابعاد گسترده باشد که نقش حسین عزیز را ما داشته باشیم. یک جورایی اشرف مخلوقات بودن را شاهزاده مخلوقات بودن را دارد تفسیر می کند. پس من هم می توانم در شان خودم بخوانم کتاب 60 درجه را و در شان خودم بخوانم وادی چهاردهم را. اگر معلم راستین من می تواند پس من هم می توانم. در حال حاظر برای ما بازی را راه انداختند به نام بازی بخشش. برای من انسان حب جسم، محبت من از جسم و وجود من می آید ولی برای جهان هستی آن حبی که وجود دارد چه می باشد؟ آیا عشق برای من تفسیر شده می باشد؟ آیا زمین من انقدر حاصلخیز شده است؟ آیا زمین دل من انقدر حاصلخیز شده است از آموزش ها و تعلیم دیده ام که آن دانه  با ارزش در درونش کاشته بشود این ها همه برای خود من است. هفت خوشه گندم را کنگره گذاشته و در ادامه گفته معرفت و عمل و سالم و عدالت. هفت خوشه گندم نماد همبستگی اعضا کنگره 60 در زمین و آسمان. نشانه ی محبت. آیا کامل در دل من نشسته است؟
عشق چون وافی است وافی می خرد.

نمیدانستم؛ حالا بزار d.sap  رو بخورم؛ حالا من سفر اولیم؛ یا اصلا جناب مهندس نمی گذارند من شرکت کنم در گلریزان؟

من هر زمان می خواهم کار خوبی انجام دهم کار انسانی انجام دهم؛ نیروهای منفی کارناوال شادی راه می اندازند، هلهله راه می اندازند، موریانه ها، موش ها همه می آیند و هر کسی یک دیدگاهی دارد هرکه می آید چیزی را یاداوری می کند و با تمام وجود می گویند اگر این کار را انجام دهید بی چاره می شوید. نیروهای منفی همیشگی هستند ولی روح هم می باشد.
جناب مهندس بارها گفته اند که روح از خداوند است، بسیار جنتلمن می باشد و بسیار شیک صحبت می کند و می گوید کار خوب را انجام بدهید. اساتید چهار نیروی منفی را گفته اند.
بیش از هر چیزی جهل و نا آگاهی خود انسان. من فعلا من مخلوقم و هنوز خلق الله نشده ام، من رانده شده ام و بیرونم کرده اند. آمده ایم اینجا جبران کنیم و آیا می پذیرند مارا یا نه؟
راه گنج بر همه کس آشکاره نیست. مهندس دژاکام دارند نشان می دهند که اینجا است. مسیر این می باشد. اگر می خواهی نشان عاشقی را بگیری؛ اگر می خواهید مهر خلق الله را برایتان بزنند بیایید وارد بخشش شوید.

بقول مسافر محترمم ما آمده ایم فینال مسابقه را بازی بکنیم. آیا در روز آخر زمانی که سوت پایان زده می شود آیا همه چیز بر سر جایش قرار می گیرد.
من با تمام وجودم لژیون سردار را حس کردم و یه جورایی حس میکنم: تا بدان جا رسید دانش من که بدانم همی نادانم. خیلی خبرا هست. خیلی چیزها نمی دانم و مولانا در چهل سالگی می آید برای اولین بار این همه شعر میگوید. این نقطه تحول کجای زندگی من است؟
آن زمان که زنار خدمت بستند که درخدمت انسان ها باشند و خواستند خدا را ملاقات کنند.
اگر می خواهید خدای خودتان را ملاقات کنید کار خوب انجام دهید.
چراغ این مکان مقدس روشن بوده است من هم آمده ام استفاده کرده ام منم سعی کنم این چراغ را روشن نگه دارم تا دیگران هم بیایند و استفاده بکنند از این مکان مقدس.
خدا را در آغوش هم، خدارا در نگاه هم دیگر، خدارا در کلام هم دیگرجستوجو کنیم.
هفته گلریزان بر تک تک عشاق مبارک.

تنظیم و عکس: مسافر بهنام