English Version
This Site Is Available In English

بخشش، مسیر میان‌بر برای نجات انسان

بخشش، مسیر میان‌بر برای نجات انسان

جلسه هفتم از دوره نهم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، ویژه مسافران نمایندگی یوسف‌آباد با استادی پهلوان مسافر محمدحسن، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر میثم با دستورجلسه «هفته گلریزان» روز چهارشنبه 9 آبان ماه ۱۴۰۳، ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
در ابتدا جا دارد تشکر کنم از آقای نگهبان که با دعوتشان فرصت این خدمت را در اختیار من گذاشتند تا آموزش بگیرم. صحبت‌های خود را با قدردانی از اساتید آقای مهندس، بخصوص استاد سردار، جناب آقای مهندس، ایجنت، مرزبانان و اعضاء نمایندگی یوسف‌آباد آغاز میکنم. همچنین هفته گلریزان را که هفته زایش صفات مثبت و ریزش صفات منفی و هفته درک و فهم بیشتر و شروع مجدد را تبریک عرض می کنم.
خیلی جالب است که در مورد خواص D.sap و متدهای درمانی کنگره مثل DST کاهش وزن، درمان بیماری‌ها و غیره صحبت کنیم. ولی چیزی که این موضوعات مهم‌تر است، بخشش این اصول و روش‌ها است که آقای مهندس به آن رسیده‌اند و بصورت رایگان در اختیار ما گذاشته‌اند. آقای مهندس وقتی درمان و رها شدند می‌توانستند به دنبال زندگی خودشان بروند و این مسیر را طی نکنند؛ اما اینکه این مسیر را دنبال کردند، به غیر از بخشش چه دلیل دیگری می‌تواند داشته باشد!
سفر اول و دوم با بخشش شروع می‌شود. در سفر اول من یک پنجم دانایی می‌گیرم و یک پنجم از مواد خود را می‌بخشم و یک پنجم به حال خوب نزدیک می‌شوم؛ این پله‌ها تا قطع ادامه می‌یابد و حال خوب در آن مقطع و متناسب با آن حال جایگزین می‌شود.
وقتی من در حالت کثرت هستم و به وحدت درونی نرسیده‌ام تا انسان‌های دیگر را از خودم ببینم به آن درکی که باید نخواهم رسید. اگر به این درجه برسم و حرکتی را انجام دهم، دیگر منتی نخواهم داشت. اگر خوبی یا بدی کنم، در واقع به خودم کرده‌ام. من وقتی می‌خواهم صفت بخشندگی را در خود ایجاد و تقویت کنم، کائنات هوشمند است و متوجه آن خواهد شد که من چیزی را دارم از دست می‌دهم و بجای آن چیزی را به من پس خواهد داد و ظرفیت آن در من ایجاد خواهد شد.
همه ما باید تبدیل شویم به مجرایی برای عبور صفات خداوند که پررنگ‌ترین آن بخشنده بودن خداوند است. وقتی می‌گوییم به نام خداوند بخشنده مهربان، آن بخشندگی خداوند است که این همه امکانات و نعمت را در اختیار ما گذاشته است، بنابراین ما نیز بایستی صفت بخشندگی را در خود متجلی نمائیم.
به فرمایش آقای مهندس ما یک مثلث داریم با اضلاع بخشش مالی، نیروی متخصص و دانش و آگاهی؛ این موارد هیچ‎کدام مال من نیست و درواقع برای خداوند است. اما تا زمانی که در اختیار من است، آیا می‌توانم از آن استفاده کنم و کاری را در هستی انجام دهم و برای خود ثبت کنم تا به وحدت برسم و مرگ و زندگی برایم تفاوتی نداشته باشد.
تزکیه و پالایش فقط با بخشش اتفاق می‌افتد. وقتی درون خودم آشوب باشد و از دست اطرافیان گله‌مند باشم فقط بخشش می‌تواند مرا آرام کند. وقتی انسان می‌خواهد یک حرکتی را انجام دهد تنها با آرامش می‌تواند آن حرکت را به درستی به انجام رساند و تنها چیزی که به انسان آرامش می‌دهد همان بخشش است.
وقتی من عضو لژیون سردار شدم، حسی در دلم ایجاد شد و احساس کردم من هم هستم و می‌توانم وجود داشته و موثر باشم. در پله بعدی می‌خواستم پهلوان شوم، راهنمایم به من گفتند پله‌پله جلو برو، دنور شو و بعد پهلوان. گفتم آقا خیلی مزه دارد و آن حالت رکورد و سکونی که در اعتیاد داشتم و احساس می‌کردم به هیچ دردی نمی‌خورم، کلاً با این حس عوض شده است.
وقتی آقای مهندس اجازه پهلوانی دادند، وقتی شال پهلوانی را گرفتم، اتفاقات جدیدی در من رخ می‌داد. قبل از آن فکر می‌کردم که تمام اینها حرف است ولی در عمل دیدم که اتفاق افتاد. در مقابل همه گارد داشتم و با همه دعوا داشتم و درگیر بودم. اما بعد از آن دیگر سعی می‌کنم به آن چیزی که مدنظرم هست نزدیک شود.
سفر دوم پایان ندارد، ولی آغاز دارد و آغاز آن با بخشش است تا انسان بتواند به خودش برسد. در وادی چهاردهم می‌گوید محبت و عشق دو سر یک کمان بی انتها است؛ تیری که در این کمان قرار می‌گیرد تیر بخشش است که خودش می‌داند کجا فرود بیاید و چگونه عمل کند. در زمین بخشش بازی کردن، بازی بسیار زیبایی است. ما در نهایت می‌خواهیم سعی کنیم به صفات خداوند و به وحدت نزدیک شویم که دروازه آن، همانا بخشش است. هرکس به اندازه توان  خودش می‌تواند حرکت و کمک نماید و هر چیزی اگر سر جای خودش قرار بگیرد بسیار زیباست و جهانبینی یعنی همین.

در خدمت مالی در هفته گلریزان من باید ببینم برای خودم چه کاری می‌توانم انجام دهم، ما همیشه در مورد طرف مقابل بخشش صحبت می‌کنیم، باید دقت کنیم که با بخشش، درون خود ما و در صور آشکار و پنهان ما چه اتفاقی می‌افتد. خیلی وقت‌ها در زندگی ما گره‌هایی باز می‌شود که نمی‌دانیم منشأ آن کجاست، در واقع منشأ آن حرکت در این مسیر و بخشش‌های ما است. در واقع بخشش یک راه میان‌بر است برای نجات انسان.

یک مثالی می‌زنند آقای زرکش، وقتی لباس را روی بند آویزان می‌کنیم، چیزی که باعث می‌شود باد و طوفان لباس را با خود نبرد، گیره لباس است. آن گیره در کنگره، عضویت در لژیون سردار است که باعث می‌شود من در صراط مستقیم بمانم و خودم را حفظ نمایم. امیدوارم همه ما بتوانیم در صراط مستقیم بمانیم و از این شرایطی که برای ما فراهم است استفاده کنیم. 

عکاس و ضبط صدا: مسافر سلمان لژیون 4
تایپ، ویراستاری و ارسال: مسافر محمد خدمتگزار سایت

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .