جلسه چهارم از دور بیست و یکم از سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی بیستون کرمانشاه به استادی راهنمای محترم مسافر مهرداد، نگهبانی مسافرهادی و دبیری مسافرفرزاد با دستور جلسه << وادی نهم و تأثیر آن بر روی من و D.SAP >> و تولد پنجمین سال و آزاد مردی مسافر سهراب ، در روز پنج شنبه مورخ 10 آبان ماه ۱۴۰۳ رأس ساعت 16:30 آغاز به کار نمود.
سخنان استاد :
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که توفیق حاصل شد و بار دیگر در این جایگاه قرار گرفتم تا به خودم خدمت کنم و ازشما دوستان عزیز آموزش بگیرم.
دستور جلسه امروز دو قسمتی است، که در قسمت اول میخواهم در مورد گلریزان صحبت کنم : یه کار خیلی بزرگ در استان کرمانشاه در پیش داریم احداث ساختمان کنگره 60 در شهر کرمانشاه است ،قطعه زمینی که چند سال پیش توسط کمک های مالی و گلریزان هایی که در سال های گذشته انجام شد، خریداری شده است هنوز موفق نشده ایم شروع به ساخت آن بکنیم،اکنون کارهای نقشه کشی آن انجام شده است و قطعاً تا دو سه هفته آینده ساخت آن را شروع میکنیم.
اتفاق قشنگی که در پیش داریم، این است که هفته دیگر جشن گلریزان است . این مکان در ابتداوضعیت مناسبی نداشت ،همه خدمتگزاران دست به دست هم دادند تا این شعبه اکنون به این وضعیت رسیده است که شما مسافران درکنار همسرمحترمتان در آرامش به کنگره می آیید و به رهایی می رسید، کار ادامه پیدا کرد و گلریزانهایی که هر سال برگزار میشد و هر سال به تعداد کسانی که در لژیون سردار شرکت میکردند افزوده می شد.
گلریزان امسال در پیش است و همه ما باید یک تفکری انجام بدهیم و با تمام توان در این گلریزان شرکت کنیم تا بتوانیم زمینی که چند سال پیش آن را خریداری کردهایم را با هم بسازیم. ما باید این را بدانیم که هر کس اذن این را ندارد که در گلریزان شرکت کنند و این افتخار درکنگره نصیب هرکسی نمی گردد.
در گذشته گلریزان در زورخانهها انجام میشد و چند تاجر بازاری این کار را انجام میدادند ولی اکنون حتی این گلریزان در زورخانهها هم خیلی کمرنگ شده است، ولی این اتفاق در کنگره ۶۰ خیلی فرق میکند و ارزشمند است ، چرا که نفسها در کنگره نجات پیدا میکنند ، راهنماها و پیشکسوتان در کنگره زنده شدهاند و هر کدام از آنها در محله خودشان الگو شدهاند. دیگران کاشتند ما خوردیم و ما باید بکاریم که دیگران بخورند.
اگر میخواهیم گرههای زندگیمان باز شود باید کمک مالی به کنگره بکنیم، امروز آقای مهندس، راهنماها و مرزبانان در کنگره مامورهستند که انسانها را به کار خیر دعوت کنند .
هر کس بیشتر کمک کند خداوند بیشتر به او کمک میکند ، هر کس بیشتر ببخشد خداوند بیشتر به او میبخشد و هرکس بذر بیشتری بکارد بذر بیشتری برداشت میکند . همه ما چقدر به خودمان و اطرافیانمان ظلم کردیم، امروز در کنگره انسانها بیدار میشوند و ما باید به این اتفاق بزرگ کمک کنیم.
ما باید هرچه زودتر شروع به ساخت زمین بکنیم تا خانمهای مسافر هم مجوز تشکیل جلسه را از جناب مهندس دریافت کنند و آنها هم به حال خوب برسند و از دام این اعتیاد خانمانسوز رها شوند.
ما باید به همدیگر بصورت شبکهای در تشکیل ساختارها به همدیگر کمک کنیم . اکنون همه ما باید دست به دست هم دهیم تا کنگره ۶۰ در استان کرمانشاه پیشرفت بکند .
یک همسفر چند سال پیش در وامهای خانگی شرکت کرده بود که بتواند در گلریزان شرکت کند و عضو لژیون سردار بشود ، چون در کنگره جهان بینی این شخص بالا رفته و مسافرش را دیده که چقدر تغییر کرده و زندگیش پر از آرامش شده است .
در کنگره ۶۰ به روی همه باز است و سفرهای است که برای همه پهن شده است و کسانی که زرنگ باشند در اینجا به رهایی میرسند و کسانی که دنبال مواد مخدر می روند ، معلوم نیست که جهان بینی آنها کی درست بشود که در کنگره به درمان برسند.
قسمت دوم دستور جلسه تولد پنجمین سال و آزادمردی آقا سهراب عزیزاست.
آقا سهراب وقتی که وارد کنگره شد در بیرون از کنگره جایگاهی داشت و با یک حال خراب وارد کنگره شد، ایشان چند سال از من بزرگتر بود ولی واقعاً احترام رهجو و راهنمایی را نگه میداشت. اکنون که بنده در پنجمین سال رهایی ایشان شرکت میکنم ،خیلی لذت میبرم و باعث افتخار است.
ایشان با حرکت درستی که داشت توانست که در کنگره ماندگار شود، همسفر ایشان هم خدمتگزار شود و دوره دبیری، نگهبانی، استادی، نشریات، مرزبانی و تمام جایگاههای خدمتی را گذراند و اکنون پنجمین سال آزادمردی ایشان را جشن میگیریم. امیدوارم که در آزمون کمک راهنمایی ایشان قبول شود و به آرزویش برسد اکنون هم مدت یک سال و یک ماه است که مسئول محترم OT است در آخر هم به آقا سهراب و خانواده محترمشان، به همسفر و راهنمای محترم همسفرشان تبریک عرض می کنم .
صحبتهای مسافر سهراب :
بنده از کلیه مرزبانهای دوره گذشته که در نماینده کرمانشاه خدمت کردند و مرزبانی این دوره تشکر میکنم که خدمتی صادقانه انجام دادند تا من سهراب امروز در این جایگاه در کنار خانواده بتوانم با آرامش با آسایش پنجمین سال رهایی م را جشن بگیرم.
روز اولی که وارد کنگره شدم با یک حال خراب با کوله باری از مشکلات وارد کنگره شدم و نمیخواستم کسی بفهمد، اعتیاد کاری به سر من آورده بود که سکان خانواده از دست من در رفته بود و من با مصرف مواد مخدر این آرامش را از خانوادهام و اطرافیانم سلب کرده بودم ، با تمام آن مشکلات من سفر کردم و سفر سیگارم را هم انجام دادم . از همان سال اول با اینکه شاید پول دارو را هم نداشتم ، در جشن گلریزان شرکت کردم و با صبر و استقامت صبر کردم و تمام این مشکلات را تحمل کردم تا به رهایی برسم . هر کس که در کنگره خواسته داشته باشد میایستد و به درمان می رسد ، تغییر درد دارد ولی در پایان شیرینی دلچسبی دارد و تا از سختی عبور نکنی هیچوقت طعم رهایی و آرامش را در کنار خانواده نخواهی دید.
تهیه ، تنظیم ، عکس و ارسال : واحد سایت نمایندگی بیستون کرمانشاه
- تعداد بازدید از این مطلب :
138