در خدمت پهلوان مسافر علی و پهلوان همسفر اسماء هستیم. ضمن تبریک به مناسبت فرا رسیدن جشن گلریزان، سپاسگزاریم که وقت ارزشمندتان را در اختیار ما قرار دادید. امیدوارم تجربیات شما چراغ راه همهکسانی باشد که بیصبرانه منتظر نور و روشنایی هستند.
مسافر علی و همسفر اسماء با تخریب آنتی ایکس شیره و تریاک وارد کنگره شدند. به مدت ۱۲ ماه و ۹ روز با متد DST و داروی OT به راهنمایی مسافر محسن و همسفر شکوفه سفر کردند. هم اکنون به مدت 2 سال و چند روز است که با دستان پرتوان آقای مهندس آزاد و رها هستند. آشنایی پهلوان مسافر علی با کنگره از طریق سایت بود. سال ۹۶ یعنی هشت سال قبل و از طریق سایت کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر را دانلود کردند و خواندند و متوجه شدند روشی که آقای مهندس کشف کرده اند خیلی خوب است. سه سال طول کشید که اذن و مجوز ورود ایشان به کنگره صادر شود و به کنگره بیایند. در سفر اول عضو لژیون سردار شدند و بعد از آن دنور و در سفر دوم پهلوان شدند. در حال حاضر در جایگاه راهنمای DST، راهنمای ویلیام وایت (درمان سیگار) و همچنین به عنوان ایجنت در نمایندگی سیرجان در حال خدمت هستند. پهلوان همسفر اسماء بیان می کنند زمانی که فرد وارد به کنگره می آید متوجه میشود که چه جایی آمده و در چه جایگاهی قرار گرفته و چه دریافتهایی را دارد. بههمین دلیل دوست دارد با تمام وجود خدمت کند. در سفر اول عضو لژیون سردار شدند، بعد دنور شدند و در سفر دوم به لطف مسافرشان در همان سال ۱۴۰۱ پهلوان شدند. در واقع همزمان با این اتفاق مبارک، در امتحان راهنمایی هم قبول شدند. اکنون به عنوان راهنما، مسئول امتحانات و نگهبان لژیون سردار سیرجان در حال خدمت هستند. انشاءالله توفیق این را داشته باشند که جایگاههای دیگر را هم تجربه کنند.
پیام شما به سفر اولی ها چیست؟
پهلوان مسافر علی:
برای یک سفر اولی درمان اهمیت خیلی زیادی دارد. با توجه به مثلث درمان، در کنار جسم و روان که بایستی به تعادل برسد ضلع جهانبینی هم باید به تعادل برسد. بخشش و خدمت کردن در سفر اول نیز بخشی از جهانبینی است؛ پس سفر اولیها میتوانند با بخشش کردن در فضای امن، با امنیت خاطر بیشتر به سفر خود ادامه بدهند.
چه زمانی احساس کردید میتوانید در جایگاه پهلوانی خدمت کنید؟
پهلوان مسافر علی:
پاسخ این سوال به ابتدای ورود من به کنگره برمیگردد. دقیقاً جلسه دوم بود که به کنگره میآمدم. هنوز تازه وارد بودم که استاد جلسه دیدهبان مسافر اصغر داشتند راجع به لژیون سردار و پهلوانی صحبت میکردند. من همان روز در دل خود این نیت کردم که انشاءلله یک روز من هم پهلوان شوم تا این که روز رهاییام توانستم اجازه را از آقای مهندس برای پهلوانی بگیرم. فکر کنم هفت ماه بعد در جشن گل ریزان ۱۴۰۱ نشان شال و قرآن پهلوانی را از آقای مهندس دریافت نمودم.
حس و حال شما در لحظه دریافت شال پهلوانی چگونه بود؟
پهلوان همسفر اسما:
من زمانی که دنور شدم دقیقاً همان روز از خدا خواستم که بتوانم جایگاه پهلوانی را تجربه کنم. من خبر نداشتم که مسافرم در کنار مراحل کار پهلوانی خودشان قصد دارند من را هم غافلگیر کنند. دقیقاً روز قبل از رفتن به تهران برای مراسم پهلوانی مسافرم در نمایندگی متوجه شدم که من هم قرار است شال و قرآن پهلوانی تحویل بگیرم. خیلی لحظه قشنگ و باورنکردنی برای من بود. تپش قلب شدید و حس ناباوری سراغ من آمده بود و از موقعی که فهمیدم تا زمانی که به محضر آقای مهندس رفتم حالت بغض و در عین حال سرمستی داشتم. واقعاً حس زیبایی بود و باید بگویم که هیچ وقت حسی به این قشنگی را در زندگیام تجربه نکرده بودم. حسی که فکر میکردم اصلاً در این دنیا نیستم. فکر این که من از لحظهای که شال و قرآن پهلوانی را میگیرم باید یک آدم دیگری باشم، باید پهلوان به معنای واقعی باشم، دائما در سرم میچرخید. لحظهای که آقای مهندس شال را دور گردنم میانداختند من حالت بغض داشتم. هر چه قدر هم بخواهم، نمیتوانم حسم را با کلام توصیف کنم. انشاءالله همه خودشان طعم این جایگاه را بچشند.
بهنظر شما هدف از لژیون سردار و تأسیس آن چیست؟
پهلوان مسافر علی:
در اوایل هزینههایی مثل قند، چای، آب، برق، صندلی و ... با مبالغی که در سبد پول و قانون یازدهم جمع میشد تأمین میشد و بعد رفته رفته سبد پول جوابگوی هزینهها نبود. آقای مهندس و اساتید همیشه میگفتند که پایههای مالی خودتان را مستحکم کنید. زمانی که آقای مهندس اولین بار در ساختمانی بودند که یک گروه دیگر نیز آنجا بودند، به دلایلی با هم به مشکل برخوردند و کنگره پلمپ شد. ایشان به این فکر افتادند که باید یک ساختمان از خودشان داشته باشند. این اتفاقات باعث شد که آقای مهندس به فکر لژیون مالی بیفتند که ابتدا با مبلغ پنج میلیون تومان شروع میشد و مسافران و همسفران میتوانستند عضو شوند. الان شاهد هستیم که با این تدبیر حکیمانه، خیلی از نمایندگی های شهرهای دیگر نیز دارای ساختمان مختص خودشان هستند.
پیشرفت و برکت در جایگاه پهلوانی را برای ما معنا میکنید؟
پهلوان همسفر اسماء:
من پیشرفت و برکت را در خودم احساس میکنم و آن آرامشی که سراغ من آمده و نقطه تحمل من که بالا رفته، اینها را همه از برکت جایگاه پهلوانی میدانم؛ حتی زمانی که من با شال پهلوانی به عنوان استاد جلسه به نمایندگیهای دیگر میروم، به من میگویند که چه قدر آرامش دارید. من اینها را مدیون لژیون سردار و جایگاه پهلوانی هستم. ما نباید نگاه حسابگرایانهای داشته باشیم. اتفاقهای خوبی که میافتد و آن بلاهایی که دور میشود قابل لمس است. ما هر سال این کمک مالی را داشته ایم و خوب که نگاه میکردیم متوجه میشدیم هیچی از زندگی ما کم نشده و روزبهروز بیشتر شده و خداوند برکت دیگری به مالمان داده است. تمام رمز و راز این برکتها در این است که ما با همه وجود ببخشیم و بدون چشمداشت ببخشیم.
توصیه شما برای کسانی که قصد دارند عضو لژیون سردار، دنور یا پهلوانی شوند؛ ولی دچار تردید هستند چیست؟
پهلوان همسفر اسماء:
کسی که تعریف درست از لژیون سردار داشته باشد و به آن فهم لازم رسیده باشد دچار شک و تردید نمیشود. تمام این حسها مثل شک، تردید و ترس درواقع ابزارهای نیروهای منفی هستند تا ما حرکت نکنیم و در حقیقت میخواهند مانع رشد ما شوند. ما در نوشتار کنگره۶۰ میخوانیم که کنگره۶۰ تشکیلات تحقیقاتی مستقلی است که با راهنمایی نیروهای مافوق و با توکل به قدرت مطلق به حرکت خود ادامه میدهد؛ پس کنگره هیچ نیازی به پول من ندارد. تمام اینها در واقع فرصتی است که آقای مهندس با عشقی که در درونشان است در اختیار ما گذاشتهاند که ما آن ظرف بخششمان، آن محبت درونمان را رشد بدهیم و نسبت به خانوادههایی که درگیر اعتیاد هستند بیتفاوت نباشیم. زمانی که من دچار شک و تردید میشوم فقط کافی است که به خود بگویم شاید فردا این فرصت در اختیار من نباشد، شاید فردا لژیون سرداری نباشد و آقای مهندس دیگر لژیون سردار را منحل کند، شاید من آن موقع پولی برای دادن نداشته باشم؛ پس الان این فرصت را غنیمت بشمارم و نهایت استفاده را ببرم. اگر به خودم بگویم که من میتوانم این پول را بدهم، آنموقع است که تمام کائنات هستی کمک میکنند و آن پول از جایی که فکرش را هم نمیکنید درواقع فراهم میشود.
کلام آخر:
پهلوان مسافر علی:
سخن آخرم این است که امیدوارم کسانی که عضو کنگره۶۰ هستند قدر تمام چیزهایی که دارند و بهدست میآورند را بدانند. با تمام وجود شکرگزار و قدردان باشند. آقای مهندس در یکی از سیدیها فرمودند من به شما آموزش میدهم و در مقابل آن چیزی از شما نمیخواهم، جز اینکه خودتان را به نمایش بگذارید و انشاءالله که همه بهترین خودشان را به نمایش بگذارند. امیدوارم در این حرکت عظیم، یاریرسان باشیم و در آیندهای نهچندان دور، شاهد این باشیم که کنگره۶۰ جهانی شده است و در هیچ کجای دنیا، خانوادهای به خاطر مشکل اعتیاد از هم نمیپاشد و کسی از اعتیاد نمیمیرد.
طراح سؤالات: همسفر سمیرا (لژیون اول)
انجام مصاحبه: همسفر سمیرا (لژیون اول)
ویراستاری: همسفر رقیه (لژیون اول)
ارسال: همسفر ساناز (لژیون اول)
همسفران نمایندگی بندرعباس
- تعداد بازدید از این مطلب :
2280