English Version
This Site Is Available In English

تمرین صفت بخشندگی خداوند

تمرین صفت بخشندگی خداوند

جلسه هشتم از دوره چهل و دوم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگرۀ ۶۰ نمایندگی ارتش، با استادی راهنمای محترم مسافر روزبه، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر محمدعلی، با دستور جلسه «D.sap» در روز چهارشنبه ۹ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان روزبه هستم یک مسافر. از نگهبان و دبیر سپاسگزارم که این فرصت را در اختیار من قرار دادند تا در این جایگاه قرار بگیرم.
آقای مهندس امروز در شعبۀ آکادمی فرمودند که از امروز در تهران و از فردا در شهرستان‌ها امکان صحبت راجع به دستور جلسۀ هفته آینده یعنی گلریزان وجود دارد. به همین خاطر من هم در این جلسه با کسب اجازه از پیش‌کسوتان حاضر در جلسه، راجع به گلریزان صحبت می‌کنم. گلریزان رابطه مستقیمی با لژیون سردار دارد و شاید خیلی از کسانی که اینجا نشسته‌اند، فکر می‌کنند که لژیون سردار جایی است که من باید در آن حضور پیدا کنم، پول بدهم، عضو شوم و در آنجا دنور و یا پهلوان شوم؛ درصورتی‌که اصلاً این‌طور نیست.
در واقع هر چیزی که در کنگره اتفاق می‌افتد، یک صور آشکار و یک صور پنهان دارد. صور آشکار لژیون سردار بی‌ارتباط با این موضوع نیست که کنگره برای تأمین برخی از مایحتاج خود، نیازمند پول است. به طور مثال مقالاتی که در خصوص D.sap، سرطان و غیره چاپ می‌شود، هرکدام چند هزار دلار هزینه دارد و یا دانشگاه کنگره تا به این مرحله‌ای که رسیده است، بیش از ۱۲۰ میلیارد تومان هزینه داشته است. این پول‌ها از کمک‌هایی بوده است که بچه‌ها مشارکت مالی کرده‌اند؛ چون کنگره که از بیرون کمک مالی دریافت نمی‌کند.
در واقع این موضوع دررابطه‌با صور آشکار آن درست است؛ ولی صور پنهان قضیه خیلی بزرگ‌تر است. همان‌طوری که بخواهیم مقایسه کنیم صور آشکار انسان را باید با کوه یخی که فقط ما بالای آن کوه که از آب بیرون است را می‌بینیم و حجم زیادی از آن کوه یخ را که زیر آب است، نمی‌بینیم. بخش زیر آب همان صور پنهان است و دقیقاً هم صور پنهان لژیون سردار مشابه همین کوه یخ است و صور پنهان آن ارزشمند است و به ما بزرگ‌ترین صفت خداوند که بخشش باشد را یاد می‌دهد. به‌جرئت می‌توانم بگویم که کسی که بخشش را در خودش تمرین نکرده باشد، تزکیه و پالایش در او اتفاق نمی‌افتد.
این شخص با همان کینه‌ها، حسرت‌ها و عقده‌ها به کار خودش ادامه می‌دهد و تغییر و تبدیلی که می‌خواهد در نهایت به ترخیص ختم شود، رخ نمی‌دهد و فرصتی هم که به او داده شده است، حالا می‌خواهد ۴۰ یا ۶۰ سال عمر کند، این فرصت را از دست می‌دهد. در کنگره ۶۰ پرونده اعتیاد خیلی‌وقت‌پیش بسته شده است. همان زمانی که کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر حدود ۲۵ سال پیش نوشته شد، یک مسافر وقتی وارد کنگره ۶۰ می‌شود، حداقل چیزی که از کنگره ۶۰ می‌تواند دریافت کند درمان اعتیاد است.
ما در حال حاضر به دنبال چیزهای دیگری هستیم. جدای از اینکه در درمان سرطان و درمان اعتیاد پیشرو هستیم؛ بلکه در تغییر انسان‌ها قدم برداشته‌ایم. ما خیلی از اوقات تنها زمانی که در کنگره هستیم خیلی آدم خوبی هستیم؛ ولی بیرون از کنگره هنوز صفات زمان مصرف اعتیاد را داریم و همان نگاه‌های شهوت‌آمیز، عصبانی شدن، توقع از پدر و مادر و خیلی از صفت‌های بد گذشته را هنوز با خودمان در سفر دوم به همراه داریم.
در واقع تغییری پیش نیامده است چون تغییر جایی اتفاق می‌افتد که در هر شرایط و در هر لحظه و مکان، دیگر از صفت گذشته خبری نباشد و صفتی که شبیه خداوند است مثل رحمان، رحیم، ستار و غیره در ما به وجود بیاید. درست مثل کنکور که یک یا دو سال پشت کنکور درس می‌خوانند تا یک روز امتحان بدهند، گلریزان هم امتحان است و امتحان سردار در روز گلریزان است که من در یک سال گذشته به چه چیزی فکر کرده‌ام. بعضی‌ها می‌گویند ما که پولی نداریم و وضع مالی ما بد است؛ ولی هرکس به‌اندازه خودش می‌تواند این بخشش را داشته باشد.
بخشش و مشارکت مالی باید به‌گونه‌ای باشد که شما احساس کنید که چیزی را بخشیده‌اید، نه اینکه متوجه آن نشوید. مثلاً اگر ۱۰ میلیون تومان پول دارید و ۱۰ هزار تومان آن را بدهید این بخشش حساب نمی‌شود؛ چون اصلاً چیزی نمی‌فهمید؛ ولی اگر ۱۰۰ هزار تومان داشته باشید و ۵۰ هزار تومان آن را بدهید، این بخشش حساب می‌شود. اینجا است که مشخص می‌شود معیار من برای بخشیدن در چه حد و اندازه‌ای است و آیا توانسته‌ام آن طوری که بایدوشاید عمل بکنم یا خیر.
در روز گلریزان دو قشر حال بدی دارند. یکی قشری که الان وضعیت مالی بدی دارد و نمی‌تواند مشارکت کند و بابت این موضوع ناراحت است و یک قشر دیگر که می‌تواند مشارکت مالی کند و ببخشد ولی نمی‌بخشد. مورد اول می‌تواند با تمرین به آن جایگاه برسد که بتواند در این بخشش قوی باشد؛ ولی از قشر دوم در روزی دیگر اثری دیده نمی‌شود چون در آن جایی که می‌بایست برای تزکیه و پالایش قدم بردارند، هیچ اقدامی نکرده‌اند.
این قبیل انسان‌ها همیشه می‌گویند چراغی که به مسجد رواست، به خانه حرام است. بله درست است؛ ولی آیا می‌شود چراغی پیدا کرد که هیچ‌وقت به خانه روا نباشد؟ امروز کفش نو می‌خواهی، فردا گوشی نو، پس‌فردا می‌خواهی خانه را عوض کنی، پس‌فردا می‌خواهی زمین بخری، بچه‌ات ازدواج کند و... پس این چراغ کی به مسجد می‌رسد؟ با این تفاسیر تا ابد به مسجد نمی‌رسد. شما هیچ‌کسی را پیدا نمی‌کنید که بگوید من پول اضافی دارم. چه آن کسی که میلیاردها پول دارد و چه آن کسی که هیچ‌چیزی در بساط ندارد چون هیچ پولی هیچ‌وقت اضافه نیست.
همه فکر می‌کنند که اول باید چیزی را به دست بیاورند و بعد از آن چیزی که به دست آورده‌اند، ببخشند! درحالی‌که نمی‌دانند که اول باید ببخشند تا به دست بیاورند. مثل مصرف‌کننده‌ای که می‌گوید من بروم تا زمانی که مشکلاتم حل شود، چک‌های من پاس شود و پرونده قضایی‌ام درست شوم می‌آیم و درمان خودم را شروع می‌کنم. دو سه سال است که هر چند ماه یکبار می‌رود و میاید؛ ولی هنوز نتوانسته کاری از پیش ببرد چون نمی‌داند که باید اول اعتیاد او درمان شود تا بتواند مشکلات خود را حل کند.
در بحث گلریزان هم دقیقاً موضوع همین است. من باید اول بخشش را تمرین کنم تا بعد از آن اتفاقاتی که در صور پنهان اتفاق می‌افتد، تأثیر خودش را در زندگی‌ام ببینم و همان تزکیه، پالایش، قدرت نفس و همان پرورش روح است. امیدوارم همان‌طوری که کنگره ما را از سرزمین تاریک اعتیاد نجات داد و به سرزمین روشن رهایی رسیدیم بتوانیم در این امر موفق شویم و بتوانیم در آزمون گلریزان که هفتۀ آینده است، بزرگ‌ترین صفت خداوند که بخشش است را به‌خوبی یاد بگیریم و تمرین کنیم.
از این که به صحبت‌های من گوش دادید خیلی سپاسگزارم.

تایپ: مسافر سعید
ویرایش و ارسال: مسافر محمدرضا
نمایندگی ارتش

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .