«پیام برای کسانی که به دنیای تازه قدم نهادهاند و به خویشِ خویشتن توجه مینمایند، بر شما واجب و ضروری است که از سخن به نقطهٔ عمل حرکت بنمائید و بر زمین و سماء توجه کنید.
با اندیشهٔ ژرف خود به رحمت ماوراء ایمان راسخ داشته باشید و بدانید که پاداش شما دست همیاری شما را خواهد داد.
آنگاه بذر نیکو بکار و یا تخم و دانهٔ با ارزش هم قوت کافی و همسایهبانهایتان برافراشته خواهد شد.
پس آن کنید که فرمان است.»
در مسیر زندگی گاهی اوقات نشانهای برای تو فرستاده میشود تا در آزمون گذشتن از خود قبول یا رد شوی. آنگاه که قدم اول را بر میداری تمام انرژیهای منفی به سمت تو میشتابند که نگذارند خواستههایت را انجام بدهی؛ حتی میخواهند قدرت تفکرت را بگیرند. اینگونه در گوش زمزمه میکنند، کارهای مهمتری هم وجود دارد اصلا چرا باید اینکار را انجام بدهی؟ دیگران هم به فلان دلیل و با شرایط بهتر میتوانند؛ اما در میان این همه فشار نیروهای بازدارنده قدرتی به کمک تو میآید و القاء میکند تا مصمم بر اراده خود باشی. این فرصت اکنون برایت پیش آمده است. شاید فردایی نباشد که بتوانی، پس با عزمی راسخ انجام بده آنچه انجام دادنی است. اینبار باید از مال خود چشمپوشی کنی. این اولین گام برای تغییر و بودن در لژیون سردار است.
عضویت در لژیون سردار؛ یعنی تغییر و آزمون گذشت از خود، وقتی بدون در نظر گرفتن موجودی حسابت دستت را بالا میبری و اعلام سرداری میکنی؛ یعنی رها از جهان مادی و رفتن به سمت آزادی، فراموش میکنی که حساب و کتاب کنی که با این پول شاید گوشهای از مشکلات مادی خودت را حل کنی؛ اما فقط مشتاقانه میخواهی مهر سرداری پای زندگیات بخورد. مهری که نه تنها جوهرش پاک نمیشود؛ بلکه در تمام مسائل زندگی به وضوح اثرش را میبینی.
بیقرار روزی هستی که در بالای سن متن پیام آقای مهندس قرائت شود و سپس نام تو برای دریافت لوح خوانده شود. آنقدر مشتاقی و احساس غرور میکنی که انگار اولین بار است که تشویقت میکنند؛ گرچه شاید بارها و بارها نامت در جاهای مختلف به عنوان انسان برگزیده خوانده شده باشد؛ اما این لوح و این سرداری جنسش فرق میکند.
عضو لژیون سردار بودن؛ یعنی افتخار به انسان بودن. حال اگر دنور یا پهلوان شوی چه حسی را تجربه خواهی کرد؟ خوشا به حال کسانی که طعم شیرین آن را چشیدهاند.
لژیون سردار جادهای دو طرفه است؛ ابتدا وارد کنگره میشوی آموزش میبینی، حس و حالت تغییر میکند و دیگر آدم سابق نیستی در حالی که در مشکلاتت غرقی؛ اما انگار راهحل آن را میدانی دیگر به خداوند گله و شکایت نمیکنی و دیگران را مقصر نمیدانی؛ بلکه سپاسگزار هم هستی که به عنوان یک خانواده مصرفکننده به این مکان مقدس راه یافتهای.
کنگره۶۰ جهان بسته و تاریک تو را هر روز به سمت دنیا روشنایی هدایت میکند، گرچه در جادههای پر پیچ و خم حرکت میکنی؛ اما میدانی چهطور و با چه سرعتی حرکت نمایی. اصلا نگرانی معنا ندارد، به باور رسیدهای، ایمانت قوی شده و فقط توکل میکنی و ادامه میدهی. کمترین برداشت در لژیون سردار، آموزش و به دانایی رسیدن است. اولین تاثیر آن روی خودت و بعد هم برای دیگران است.
از خود میپرسی اصلا با این کار کوچک چگونه میخواهی تاثیرگذار باشی؟ این جاست که یادت میافتد زیر باران رحمت کنگره حتی ظرف کوچکی هم که داشته باشی باز هم سیراب خواهی شد و قطرهقطره آن، روح و جانت را جلا میدهد. یاد میگیری تبدیل به چشمه جوشان معرفت شوی تا دیگران از وجودت دریافت کنند. این پاداش قدرت مطلق است و نتیجه در راه درست قرار گرفتن است، تمرینی برای تزکیه و پالایش کردن و دوری از ضد ارزشها، برای زیبا دیدن، زیبا زیستن و به خود حقیقی رسیدن است. اکنون انسان بودن معنا مییابد. حضور در لژیون سردار، رسیدن به خویشتن خویش است.
اینجاست که میگویی:
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور.
کلبهی احزان شود روزی گلستان غم مخور
به امید روزی که در این راه و این لژیون ثابت قدم باشیم.
جا دارد در اینجا به عصاره «DSAP» هم اشاره کنم که قدمی بلند برای کمک به مراحل درمان اعتیاد شد. دانشمند و محقق بزرگ، آقای مهندس دژاکام با کشف خود علاوه بر اینکه به عواض اعتیاد کمک کرد، کشف ایشان دارویی برای بسیاری از بیماریها مثل ویروس کرونا، دستگاه گوارش و درمان چاقی شد.
نویسنده: همسفر هنگامه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون هفتم)
ویراستار: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر عذری (لژیون دهم)
ارسال: همسفر مرضیه خدمتگزار سایت
رابط خبری: همسفر طاهره مرزبان خبری
نمایندگی همسفران صالحی
- تعداد بازدید از این مطلب :
173