چهاردهمین جلسـه از دورهی پنجاه و سوم کارگاههای آموزشـی خصوصی کنگـره ۶۰ ویژهی مسـافـران نمایندگی حکیـم هیـدجی با استادی مرزبان محترم مسافر مهدی و نگهبانی مسـافر سجاد و دبیری مسـافر مرتضی با دستور جلسهی * D.sap * روز یکشنبه 6 آبانماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد. دستور جلسهی D.SAP از سوی نگهبان کنگرهی 60 تمدید گردید.
سخنان استاد:
سلام دوستان، مهدی هستم مسافر: خدا را شاکرم که در این جایگاه خدمت میکنم. تشکر میکنم از راهنمای محترم آقا وحید و راهنمای محترم سفر اولم عباس آقا و آقا ناصر ایجنت محترم و مرزبانان عزیز که اجازه دادند من در این جایگاه خدمت کنم. من وقتی در جایگاه استادی مینشینم همیشه یاد لحظهای میافتم که برای اولین بار در جلسه مشارکت کردم. راهنمای عزیزم گویا سپرده بود که به من مشارکت دهند و من روی صندل نشسته بودم در ردیف اول که یک مرتبه اسم مرا صدا کرده و مشارکت دادند، آن لحظه شاید نیاز به دونفر بود که پاهای مرا بگیرند تا زانوهایم از استرسی که داشتم نلزند. اما رفته رفته استرسها از بین رفت و حسها خوب شد و به حال خوش رسیدم و خدارا شاکرم. در مورد دستور جلسه اگر بخواهم صحبت کنم. ابتدا باید بگویم که بخاطر اهمیت موضوع، آقای مهندس دستور جلسهی D.SAP را تمدید کردند و این هفته نیز دستور جلسه همان D.SAP است. وقتی دستور جلسهای از طرف بنیان کنگرهی60 تمدید میشود، اهمیت آن موضوع را میرساند. ابتدا از سیب سرکهی سیب را ساختند و سعی کردند در کنار درمان من مصرف کننده از آن برای رفع مشکلات گوارشی استفاده کنند . بعدها با تحقیقاتی که انجام شد، معلوم شد که این سرکه به عنوان یک داروی ضد التهاب و ضد عفونت بهترین عملکرد را دارد. در مورد D.SAP این را بگویم که در محیط کاری بخاطر مصرف آب آلوده دچار عارضهی میکروب معده شدم و به طور خلاصه عرض میکنم که همان مشکل را با مصرف D.SAP بر طرف کردم و الآن شکر خدا هیچ مشکلی از آن بابت ندارم. من در خدمت سربازی با قرص ترامادول آشنا شدم و مصرف کنندهی آن شدم و شرایطی سخت برایم پیش آمد از لحاظ جسمی که کمکم عضلاتم منقبض میشد. یکی از دوستان گفت: که بیا این مصرف ترامادول را تبدیل کن به تریاک و به سختی این کار انجام شد و بعد تریاک تبدیل شد به شیرهی تریاک و در آخر هم مصرف کنندهی شیشه شدم. در دوران مصرف شیشه اتفاقاتی برای من افتاد که شنیدههای خودم را در مورد مصرف کنندهی شیشه که حتی بچهی خود را میکشد، درک کردم و فهمیدم که ممکن است هر کسی این کارهای غیر ممکن را انجام دهد.
تا اینکه در کنگرهی60 به درمان رسیدم با داروی OT و در کنار آن با کمک D.SAP که از بروز مشکلات گوارشی برای من در دوران درمان جلوگیری میکرد. میخواهم بگویم که کنگرهی60 کارهای زیادی برای من انجام داده، چیزهای زیادی به من داده است. به من سلامتی جسمی، روحی و اجتماعی داده، به من زندگی دوباره بخشیده و مرا از تاریکی به روشنایی هدایت کرده است. کنگرهی60 که خدمات بسیاری به من رسانده، آیا من در قبال آن هیچ مسئولیتی ندارم؟ آیا من نباید کاری برای کنگره انجام دهم؟ در کنگره مراسم گلریزان سالی یکبار برگزار میشود. آیا من نمیتوانم با شش میلیون در این مراسم عضو لژیون سردار شوم؟ آیا نمیتوانم 50 میلیون داده، دنور شوم؟ یا با 500 میلیون، پهلوان گردم؟ قطعاً بیشتر ما نمیتوانیم آن مبالغ را پرداخت کنیم و هستند کسانی که میتوانند. آنان که توان سردار، دنور و پهلوان شدن را دارند، کنار نکشند و اقدام کنند و خدمتی به همنوع خود بکنند و آنهایی هم که توان مالی بالایی ندارند به قد وسع خود اقدام کنند. من میتوانم به اندازهای که دارم به کنگرهی60 کمک کنم. کسی مجبور به مثلاً دنور شدن یا پهلوان شدن نیست. اما بی تفاوت هم نباید بود. امید وارم که در گلریزان پیش رو حضوری پررنگ و قوی داشته باشیم و پرچم نمایندگی خوب حکیم هیدجی را بالا ببریم. ممنونم که به صحبتهای من گوش فرا دادید.
مرزبان محترم کشیک: مسافر مهدی
عکاس: مسافر مهدی
صدابردار: مسافر مهدی
تایپ: مسافران علیرضا و سیدسعید
ثبت: مسافر مرتضی
نمایندگی حکیم هیدجی - مسافران
- تعداد بازدید از این مطلب :
252