English Version
This Site Is Available In English

بالاترین مراتب بخشش کرامت و کریم بودن است

بالاترین مراتب بخشش کرامت و کریم بودن است

علیرضا زرکش  دیده‌بان محترم لژیون سردار کنگره 60 است. با ایشان در نمایندگی شمس دیداری داشتیم و گفت و گویی کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید: 
 

شما در صحبت‌هایتان در مورد این‌که لازمه ورود به سفر دوم بخشش است صحبت می‌کنید؛ آیا کسی که با تمام توانش وارد لژیون سردار می‌شود وارد سفر دوم می‌شود؟
هرکس که سفر اول را طی می‌کند گل رهایی را از آقای مهندس دریافت می‌کند وارد سفر دوم می‌شود، اما سفر دوم عمق دارد. در کنگره می‌گوییم معرفت عدالت و عمل سالم؛ اگر بخواهیم این‌ها را درک کنیم لازمه رسیدن به معرفت عدالت و عمل سالم محبت عشق و بخشش است. اگر محبت عشق و بخشش را درک کنیم سفر دوم مطمئن‌تری خواهیم داشت.
 

در لژیون سردار می‌شنویم که بحث پول مطرح نیست. بحث لژیون سردار فهمِ بخشش است؛ فهمِ بخشش کجا است؟ چه موقع من می‌توانم بگویم بخشش را فهمیده‌ام؟
این‌یک اتفاق است که می‌آیی با دادن مال بخشش می‌کنی. بعضی‌ها با جان‌شان هم بخشش می‌کنند، گویی مال ارزشمندتر از جان است! انسان‌ها کارهای سختی برای پول درآوردن انجام می‌دهند، می‌دانند که به جان‌شان ممکن است آسیب برسد ولی این کار را انجام می‌دهند که صاحب پول شوند؛ پس عملاً نشان می‌دهند مال از جان عزیزتر است چون ما فکر می‌کنیم با مال شرایط بهتری را می‌توانیم در هستی رقم بزنیم. این‌که می‌گوییم پول مطرح نیست، واقعاً پول مطرح نیست ولی درنهایت پول یک حرکت دوطرفه است. مت مالی من یک ثمره‌ای دارد که آن ثمره را بخشش می‌گوییم. ما می‌گوییم عمل سالم آن عملی است که نتیجه درستی داشته باشد؛ ما در بخشش هم باید به نتیجه درستی برسیم. همه‌جا می‌توانی بگذری و ببخشی؛ نتیجه‌اش باید خوب باشد. شما یک‌جایی می‌روی ۵۰۰ میلیون تومان می‌بخشی ولی نتیجه‌اش می‌شود این‌که یک زندگی از هم می‌پاشد یا یک اتفاق بدی می‌افتد ولی این‌جا عمل بخشش ما نتیجه‌ای مثل رهایی دارد، مثل درمان یک بیماری، مثل شاد کردن انسان‌ها...
 

حالا وقتی ما توی این امر بزرگ شرکت می‌کنیم چه موقع می‌توانیم بخشش را بفهمیم؟
زمانی که بخشش را ببینیم، زمانی که بخشش را احساس کنیم. بخشش بحثی نیست که بشود با عدد و ارقام نشانش داد ولی یک عمل حسی است. شما نور را باید دریافت کنید، تاریکی را باید احساس کنید؛ بخشش یک حاصلی دارد. آقای مهندس می‌فرمایند هیچ حساب‌وکتابی نباید داشته باشید ولی هر عملی در کائنات یک عکس‌العمل دارد. زمانی که عکس‌العمل بخشش را می‌بینید متوجه می‌شوید بخشش چه‌ کار عظیم و بزرگی است؛ ولی این بخشش قانون دارد؛ خیلی از ما نیمه‌کاره مسئله را رها می‌کنیم. ما در کنگره، حداقل ۱۰ ماه سفر می‌کنیم؛ سفر دوم هم باید سفر کنیم. این‌که من باید هرسال اعلام کنم من توان بخشش مالم را دارم باید مرتب این را تکرار کنم که به هستی اثبات کنم من هستم و به‌عنوان یک انسان بخشنده حضور دارم. یک اصل مهم دیگر این است که آقای امین دژاکام بسیار تأکید می‌کند که انسان‌ها به میزان کرم، به میزان بزرگی، به میزان بزرگی خداوند درون و بیرون‌شان باید ببخشند چون به همان میزان درون‌شان روشن می‌شود. اگر ما وسعت داشته باشیم ولی چراغمان ضعیف باشد این چراغ ضعیف درون ما را نمی‌تواند روشن کند؛ بنابراین باید به وسعت خودمان به وسعت خداوندمان ببخشیم.

متر و معیار و میزان بخشش و پیدا کردن ظرفیت هر فرد چگونه است؟ به‌ عبارت‌ دیگر از کجا بفهمیم که با تمام ظرفیت و حداکثر توان‌مان می‌بخشیم؟
تمام توان می‌دانید چیست؟ تمام توان یک عدد است مثل ایکس بعلاوه یک ایکس دیگر؛ یعنی تو تمام توانت را پیدا می‌کنی که ایکس است و ایکس اگر به توان ایکس دیگر برسد می‌شود بخشش. این‌که شما می‌خواهی بخشش را احساس کنی مثل کودکی است که پدرش او را به هوا پرتاب می‌کند و می‌خندد و اطمینان دارد که وقتی پایین می‌آید پدرش او را می‌گیرد و مطمئن است که بخشش او را می‌گیرد و مثل این می‌ماند شما از یک سطح بالایی به داخل رودخانه بپری، چه احساسی به تو دست می‌دهد؟ همان احساس هم باید نسبت به بخشندگی باشد. بخشندگی با حساب‌ و کتاب خمس و زکات فرق می‌کند؛ خمس و زکات حساب‌ و کتاب دارد ولی بخشش حساب‌ و کتاب ندارد، کرامت دارد، بزرگی دارد. انسان موجود فهیمی است؛ انسان بابت کاری که انجام می‌دهد فکر می‌کند. وقتی شما یک عملی را انجام می‌دهی خیلی از نیروها می‌آیند که تو را پشیمان کنند که چرا این کار را کردی! مخصوصاً در بحث بخشش یعنی یکی از عواملش این است که می‌فهمیم. عمل درست در ادامه یک اتفاق به همراه دارد، شاید اتفاق بخشش نیاز بعد از بخشش باشد، نیاز بعد از بخششی که بخش کردی یعنی یک قسمت از مالت را بخش کردی وقتی‌که بخش می‌کنی و می‌بخشی در ادامه به آن بخشی که بخشیدی نیازمند می‌شوی! مطمئن باش که مسیرت درست است. نیروی منفی سراغ کسی می‌رود که چیزی داشته باشد؛ دزد سراغ کسی می‌رود که مالی داشته باشد. وقتی صاحب یک‌ چیزی می‌شوی، آن‌وقت نیروی مکمل به سراغ تو می‌آید که تو را بترساند و تو را از تکرار عمل پشیمان کند.

در کنگره ۶۰ ما با مفاهیم کلمات و معانی حقیقی آن‌ها سروکار داریم به عبارتی همه‌ چیز را ساده‌سازی و تعریف می‌کنیم لژیون سردار واقعاً چه جایگاهی است و تعریف شما از لژیون سردار به‌عنوان دیده‌بان لژیون سردار چیست؟
لژیون سردار قسمتی از کنگره است؛ قسمتی از همه کنگره است، قسمت خاصی نیست. من فکر می‌کنم همه کسانی که می‌خواهند سفر اول و دومشان به‌صورت کامل انجام شود باید ضلع بخشش را با خودشان همراه کنند. این‌که بگویی متعلق به قشر خاصی است این‌طور نیست؛ شاید جایگاه‌هایش مال افراد خاص باشد، ولی ورودش برای همه است. برای همین آقای مهندس کمترین مبلغ را برای ورود در نظر گرفته‌اند و ما یک‌سال زمان‌ داریم که این مبلغ را بپردازیم؛ پس مهم این است که انسان‌ها وارد بشوند و بخشش را احساس کنند، بعد به فهم برسند و بعد به ادراک. وقتی بخشش را درک می‌کنی بخشش تو را خواهد برد؛ دیگر نمی‌توانی این کار را نکنی. لژیون سردار لژیون بخشش مال است، این‌که می‌گوییم بیایید حاکم و سردار هست و نیست خودتان بشوید و تنها عاملی که این کار را می‌کند به نظر من بخشش است؛ چون بخشش کار سختی است. برای همین است که بعضی‌ها تردید دارند که این عمل درست است یا نادرست، برای همین بعضی وقت‌ها بخشش می‌آید خوش‌شان می‌آید ولی وقتی خودشان می‌خواهند در این بازی شرکت کنند دردشان می‌گیرد. بخشش درد دارد، فهم دارد، درک دارد و لژیون سردار متعلق به همه اعضای کنگره است. تمام دیده‌بان‌ها عضو لژیون سردار هستند، تمام راهنماها عضو لژیون سردار هستند، تمام خدمتگزاران عضو لژیون سردار هستند و حالا هر کس فراخور حالش در این زمین، بازی می‌کند.

چه موقع می‌توان گفت یک نفر وارد وادی بخشش شده است؟ خصلت و ویژگی بارز انسان بخشنده چیست؟
هیچ‌کس غیر از هستی نمی‌تواند ثابت کند که شما بخشنده هستی یا نه! چون عقل ما است و عقل هر شخصی تعیین‌ کننده بخشندگی آن انسان است. چون هر عملی را انجام دهیم عقل ما مهر می‌زند و می‌داند چه چیز است. خداوند هرکس می‌داند که آن شخص چه‌کار می‌کند و بخشش جایگاه کمی نیست و انسان‌ها خداوندشان می‌فهمد که بخشنده هستند یا نه. فکر می‌کنم ما اجازه نداریم در مورد این قضیه صحبت کنیم؛ حداقل من نمی‌توانم که بگویم آدمی بخشنده است یا نه، چون ما از حال‌ و روز دیگران خبر نداریم. بعضی‌ها خیلی برای‌شان سخت است مالی را ببخشند، دوست دارند ولی ما نمی‌توانیم قضاوت کنیم. هرکسی در حد توانش در این بازی، بازی می‌کند و خداوند هم ناظر بر اعمال ما است.

در گذشته گلریزان برای افراد نیازمندی که در سختی یا مشکلی بودند انجام می‌شد؛ برای شخصی که همه می‌شناختند، آیا جشن گلریزان در کنگره برای مصرف‌ کنندگانی است که ما آن‌ها را نمی‌شناسیم و هنوز وارد کنگره نشده‌اند و یا بیماران لاعلاجی که قرار است در آینده به‌واسطه علم کنگره درمان شوند؟جشن گلریزان در کنگره برای چه کسی برگزار می‌شود؟
یک‌جایی تو می‌بخشی و شخص گیرنده را می‌شناسی. یکی از بالاترین مراتب بخشش کرامت و کریم بودن است. کرامت در بخشش یعنی تو گیرنده را نمی‌شناسی و نمی‌دانی چه کسی این خدمت تو را دریافت می‌کند. هرچند همه ما شامل این کرامت شدیم و در سفر اول آمدیم رایگان سفر کردیم و بهترین حالت این است که من می‌بخشم و نمی‌دانم چه کسی دریافت می‌کند؛ این می‌شود کرامت در بخشش، این می‌شود بخشش. نه خمس است و نه زکات. جشن گلریزان در کنگره برای هستی برگزار می‌شود؛ یک‌جایی تو هم شادی و هم غمگین، یک‌جایی در لحظه هم می‌خندی و هم گریه می‌کنی... بخشش مال آن‌جاست، یعنی خود خداوند، یعنی تقابل دو نیرو و در کنگره وقتی شما خدمت می‌کنی حاصل آن خدمت می‌شود خوشحالی دل دیگران؛ همان دلی که در دل تو هست و انسان‌ها با دلشان باهم رابطه دارند.

تهیه گزارش و تایپ: راهنما مسافر کیوان

ارسال به سایت: مسافر سعید؛ لژیون هفتم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .