جلسه دهم از دوره هشتم جلسات لژیون سردار کنگره ۶۰ نمایندگی ابنسینا با استادی مسافر پهلوان حسین ، نگهبانی مسافر موسی و دبیری مسافر علیرضا با دستور جلسه (D.SAP) چهارشنبه 2 آبان۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۱۵ آغاز به کار کرد.
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر،خداروشکر که سعادت این شامل من و خانواده ام شده است که در مسیر و راه کنگره60باشیم،امروز وقتی که با راهنمایی خودم آقای ایمانی که تلفنی صحبت کردم به من گفتند بهترین دعایی که برای شما می توانم بکنم این است که در مسیر کنگره باشید،امروز خیلی روز خوبی بود واقعا خداوند به من نگاه میکند خیلی ممنونم و خداروشکر می کنم که هرچی دارم و از کنگره60دارم،نمی خواهم اغراق کنم واقعا من پدرم و از دست داده بودم،چند سال به بهترین دکتر ها مراجعه کردم با مکافات زیاد پدرم را میدیدند چند تا قرص کم و زیاد می کردن و دوباره مثل قبل،وقتی پدرم میخواست یک مسیری را طی کند برای انجام کار چندتا از دوستانم تماس میگرفتند که پدرت تصادف کرد اصلا متوجه نمی شد که این اتفاق افتاده هر روز حالم خرابتر از دیروز،راهی نبود کسی نبود که در آن زمان راه را نشان ما بدهد خداروشکر پدرم اومد خداروشکر راهنمایی اول پدرم اقای مهدی سفیداری خیلی زحمت کشیدند از ایشان ممنونم پدرم خیلی بی طاقت بود اصلا نمیتواست یک جای بیشتر از یک دقیقه بایستد خداروشکر معجزه کنگره همه ای این مشکلات درست شد من امروز به اقای مهندسم گفتم هر چقد امروز در کنگره خدمت کنیم ذره ای ازعمل عظیمی که در زندگی من شده جبران نمی شود،پدر من اومد درمان شد به رهایی رسید و باز خورد رفتار خوب ایشان در خانواده در منم تاثیر داشت و روزی پدرم گفت امروز پسر آقای مهندس به شعبه ما می آید و وقتی به کنگره امدیم دیگه ماندگار شدیم صحبت های زیبای استاد امین گوش کردم،در گذشته خیلی منیت داشتم راهنمایی خوبم آقای ایمانی به من گفتند این مکان فرق میکنه اگر سرهنگی دکتری هر چیزی که هستی بیرون از اینجا باش اینجا باید فرمان بردار باشی و منم تلاش کردم و سعی کردم به نحو احسن در کنگره فرمان بردار باشم،همیشه یک ساعت قبل از شروع جلسه در شعبه بودم و سی دی نوشتن علی رغم اینکه اجبار نبود شروع کردم به سی دی نوشتن روز رهایی 75 سی دی نوشته بودم در نتیجه همه این ها کسی که فرمان بردار باشه مطعنا با بقیه اختلاف سطح پیدا میکنه بخاطر اینکه اموزش بیشتری دریافت می کند،من در زمانی که میخواستم اعلام پهلوانی کنم خداروشکر خدا به من نگاه کرده بود می شد به راحتی اعلام پهلوانی کرد ولی به یاد آوردم که آقای مهندس می فرمایند هر کاری را سخت انجام دادی خیلی بیشتر برایت لذت دارد مبلغ پانصد میلیون بیشتر برای من یک چالش شده بود و این را با جان و دل خریدم و هیچ شکی نداشتم ومطعمنا باز خوردش هم به زندگی خودم بر میگرده و من حال خوش واقعی را در کنگره تجربه کردم و این رو هم متوجه شدم که انسان ابتدا اول باید خودش را دوست داشته باشد تا بتواند به دیگران محبت کند تا توانستم نشان بی نشانی دریافت کنم و این را میدانم این عمل برای من می ماند ماشین و زمین خانه برای من نیست از اینکه به صحبت های من توجه کردید خیلی ممنونم.
نگارنده:مسافر علیرضا لژیون سوم
عکس:مسافر محمد لژیون ششم
تنظیم و تایپ:مسافر علیرضا لژیون سوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
236