دوازدهمین جلسه از دوره اول لژیون سردار ویژه خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی نیلوفر قزوین، با استادی راهنما همسفر مرجان، نگهبانی مسافر زینب و دبیری مسافر سحر، با دستور جلسه «DST و تجربه من از سایر روشها» در روز جمعه ۲۷ مهرماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۹:۰۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مرجان هستم همسفر.
ما در هفدهم آبانماه جشن گلریزان را پیش روی داریم.امروز میخواهم در مورد گلریزان که در زمانهای قدیم و شهرهای مختلف برگزار میشدند، صحبت کنم. در آن زمان پهلوانانی که مردم اعتماد زیادی بر روی حرفهای آنان داشتند، در زورخانهها یا قهوهخانهها جمع میشدند و برای افراد نیازمند و کارهای خیر، پول جمعآوری میکردند و در صور پنهان به ثواب آن کار اعتقاد بسیاری داشتند.
ما در کنگره این کار را انجام میدهیم و خیلی فراتر از این فکر مینماییم، یعنی علاوه بر اینکه یک کار خیری را انجام میدهیم،منتظر بازگشت این کار خیر برای خودمان نیستیم که من این مقدار مشارکت میکنم و در عوض دو برابر آن به حساب من برگردانده بشود.
در کنگره یاد گرفتیم که مانند خورشید نور خود را به دیگران ببخشیم، بدون آن که منتظر باشیم که برای ما سودی داشته باشد. خیلیها با خداوند معامله میکنند، و منتظر هستند که جواب این کار به آنها بازگردد. لی ما میخواهیم کاری را انجام بدهیم، برای خدمت به انسانهایی که در درد و رنج هستند.
باقیات و صالحات که خیلی از افراد به آن اعتقادی دارند، همین است که شما یک پولی را صرف یک مکانی برای درمان انسانهای دردمند میکنید و اگر شعبهای اضافه بشود یا دانشگاهی ساخته بشود و زیر آن سقف انسانهایی درمان بشوند، در ابعاد بعدی هم خیر این کار برای شما ماندگار میشود.
ما با همان اندک کمک خود، باعث نجات یک انسان شدهایم. وقتی سقفی ساخته بشود و انسانهای زیادی در زیر آن سقف آموزش بگیرند، ما را به آرامش میرساند.در لژیون سردار هم ما نباید خودمان را ضعیف ببینیم و به خود تلقین کنیم که چون درآمد آنچنانی یا وضع مالی خوبی ندارم، نمیتوانم در لژیون حضور پیدا بکنیم. ما با هر مبلغی که در دست داریم، میتوانیم در لژیون سردار شرکت کنیم و سهمی در نجات یک انسان داشته باشیم.
اگر ما به صحبتها و آموزشهایی که از جناب مهندس درمورد پسانداز نمودن خوب گوش بدهیم و درست به آن عمل نماییم، قطعاً میتوانیم پساندازی داشته باشیم که با آن در سرداری، دنوری و یا حتی پهلوانی شرکت نماییم.
من انسان خیلی ثروتمندی نیستم، یک هنرمند معمولی با درآمدی مختصر که تا همین چند مدت قبل اجارهخانه هم نیز میدادم و همیشه پیش خود فکر میکردم؛ چون که درآمد آنچنانی ندارم، حتی نمیتوانم در لژیون سردار نیز شرکت کنم. ولی وقتی به صحبتهای جناب مهندس و آموزشهایی که ایشان میدادند گوش کردم، دیدم که من هم میتوانم درآمدم را ذخیره نمایم و یک کار خیری انجام بدهم.
وقتی پرداختی سردار را انجام دادم، دیدم که با درست خرج نمودن پول و پسانداز نمودن، حتی دنوری و پهلوانی نیز راحت است.جالب این است وقتی واقعاً خواست این کار را دارید، اتفاقاتی در زندگی شما رخ میدهد و راههایی برای شما باز میشود که در حیرت آن میمانید. همانطور که من فکر نمیکردم روزی برسد که این عمل را انجام بدهم. از همهی شما عزیزان که به صحبتهای من گوش کردید ،متشکرم.
گردآوری و تایپ: مسافر سحر لژیون سوم - نمایندگی نیلوفر قزوین
بازبینی و ارسال: همسفر فاطمه
- تعداد بازدید از این مطلب :
97