سیزدهمین جلسه از دوره پانزدهم کارگاههای آموزشی - خصوصی خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی میخک مشهد، با استادی راهنما مسافر مهسا، نگهبانی مسافر کبری و دبیری مسافر نجمه،با دستور جلسه «روش DST و تجربه من از سایر روشها» روز شنبه ۲۱ مهرماه ۱۴۰۳، رأس ساعت ۱۳:۱۵ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان مهسا هستم یک مسافر.
دستور جلسه امروز «روش DST و تجربه من از سایر روشها» است. در ادامه تولد یک سال رهایی خانم فاطمه مسئول صدور کارت را در کنار هم جشن میگیریم.اولین موضوعی که ما باید در ابتدای ورودمان به کنگر ۶۰، درمورد آن بدانیم؛ روش درمان در این سیستم است. روش درمان در کنگره ۶۰، DST یا همان روش تدریجی است.
وقتی من آگاهانه در یک مسیر حرکت میکنم و جلو میروم، خیلی متفاوت خواهد بود با زمانی که هیچ اطلاعی در این زمینه کسب نمیکنم و به این دلیل که از شکایت افراد خانواده در امان باشم و صرفاً به دلیل رفع تکلیف، در جلسات کنگره حاضر میشوم. قطعاً هرکدام از این دو نتایج مختلفی دارد.
زمانی که من با آگاهی کامل، نسبت به مسیری که پیشرو گرفتهام وارد آن میشوم؛ طبیعتاً نتیجه خیلی بهتری خواهم گرفت. ما باید بدانیم کلمه DST چه معنایی دارد؟ D مخفف دژاکام وهمان ضریب کاهش یا افزایش پلههای ۲۱ روزه است که ۰/۸ است. وقتی قرار است پله بالا برود، عدد پله قبل تقسیم بر ۰/۸ میشود. امّا وقتی قرار است؛ پله پایین بیاید، عدد پله قبل در ۰/۸ ضرب میشود.
S به معنای استپ و پلههای ۲۱ روزه است. آقای مهندس طی چندین سال و تجربههای متفاوت به این نتیجه رسیدند که بهترین زمان برای اینکه یک فرد بتواند به یک موضوعی عادت کند و یا عادتی را ترک کند؛ سه هفته یا ۲۱ روز میباشد. این مسئله در روانشناسی هم به اثبات رسیده است.
T ؛ تایم و زمان است که حداقل طول دوره درمان در کنگره ۱۰ ماه و حداکثر ۱۱ ماه است. این مدّت برای هر نوع ماده مصرفی با هر چند سال تخریب، لازم و کافی است. دراینبین، افرادی پیدا میشوند که عجله دارند و این مدتزمان برایشان زیاد به نظر میرسد. درصورتیکه باید به جسم این فرصت را داد تا سیستمهای از کارافتاده دوباره بازسازی شوند.
اولویت برای یک رهجوی سفر اول، باید درمانش باشد. وقتی رفت و آمدش برایش هزینه دارد، وقت و انرژی هم میگذارد؛ بنابراین باید فقط به درمانش فکر کند و مطیع راهنما طبق قوانین کنگره باشد. ما در کنگره ۶۰ مثلثی داریم به نام مثلث درمان که اضلاع آن جسم، روان و جهانبینی هستند.
در کنار روش DST، جسم من با شربت OT و ورزش و تغذیه سالم، بازسازی میشود. در کنار جسم، روان من هم تغییر میکند. آموزشهای کنگره، سی دی نوشتن، مشارکتکردن، هدف و انگیزه داشتن در مسیر کنگره، باعث تغییر افکار و جهانبینی میشوند. در مجموع من کاملاً تغییر خواهم کرد.
اگر من متوجه این تغییر در رفتار و درون خودم نشوم، یعنی یک جای کار اشکال دارد؛ بنابراین باید برگردم و یک نظارت روی خودم و عملکردم داشته باشم تا متوجه شوم که کجا کوتاهی کردم و کم گذاشتم و در صدد رفع آن تلاش کنم.
افکار من در زمان درمان، باید کاملاً با افکار دوران مصرفم متفاوت باشد و این تنها در پرتو آموزشهای کنگره برایم رقم میخورد. من به دلیل عدم شناخت و آگاهی، بسیاری از فرصتهای ناب زندگیام را در زمان مصرف ازدستدادهام؛ بنابراین باید قدر این مسیر را بدانم و بهترین استفاده را از آموزشهای ناب کنگره داشته باشم.
روش DST در تمام مسائل زندگی ما کاربرد دارد. من با استفاده از روش تدریجی، میتوانم مشکلاتم را حل کنم. چراکه مشکلات یکدفعه به وجود نیامدهاند؛ جسم من یکباره تخریب نشده است؛ بیماری یکدفعه تمام جسم من را نگرفته است؛ قطعاً یک پیشزمینهای از قبل داشتهام. بهعنوانمثال تغذیهام ناسالم بوده؛ افکار ناسالم داشتهام و یا عوامل متعدد دیگر؛ تمام این مسائل دستبهدست هم دادهاند و من را دچار این مشکلات کردهاند.
ما از طبیعت الگو میگیریم. یک بذر وقتی میخواهد به ثمر برسد؛ باگذشت زمان، تلاش کشاورز و استفاده از امکانات به ثمر میرسد؛ بنابراین ماهم با الگوبرداری از طبیعت و با کمک روش DST ، میتوانیم مشکلاتمان را یکی پس از دیگری حل کنیم و پشت سر بگذاریم.
من شخصاً درمورد روشهای دیگر، تجربهای ندارم و تنها جایی که آمدم؛ کنگره ۶۰ بود. امّا در بین اطرافیان خیلیها بودند که از روشهای دیگر استفاده کردند. روش سقوط آزاد، بستن به تخت یا سمزدایی، خون عوضکردن و.. امّا هیچ نتیجهای نداده و یا اگر هم نتیجهای داشته، موقت و گذرا بوده و شخص مجدّد به مصرف مواد برگشته است. این مسئله، به دلیل درنظرنگرفتن زمان است. چون میخواستند یک فرایند ۲۰ساله را در کوتاهترین زمان حل کنند. باید گفت؛ متأسفانه به نتیجه نرسیدند.
سخنان استاد در مورد تولد یک سال رهایی مسافر فاطمه:
خانم فاطمه مسئول صدور کارت هستند. سفر اولیها با ایشان ارتباط بیشتری دارند. خانم بسیار آرام و ساکتی هستند. در سفر اول، کاملاً حرفگوشکن و مطیع بودند. در لژیون ششم دبیر بودند. بعد از رهایی خدمت گرفتند. امیدوارم هدفهای بیشتری برای خودش داشته باشد؛ و به آنها برسد. چون واقعاً توان و استعدادش را دارد. البته که باید خودش را باور داشته باشد و آن خواسته را درون خودش ایجاد کند. چرا که وقتی خواسته درون رهجو شکل بگیرد؛ همه چیز دستبهدست هم میدهد؛ راهنما نیز کمک میکند و آن هدف و خواسته شکوفا خواهد شد و انسان شاهد رشد خودش خواهد بود.
انرژی پتانسیل، زمانی درون ما زیاد میشود که تغییر جایگاه بدهیم. امروز من دیپلم هستم؛ خواسته در من شکل میگیرد و برای فوقدیپلم تلاش میکنم. به ترتیب و طی این مراحل و تغییر جایگاهها، انرژی پتانسیل درون من افزایش مییابد؛ بنابراین عزتنفسم بالا میرود.
اعلام سفر:
نام راهنما: خانم مهسا - آنتی ایکس مصرفی: تریاک کشیدنی - روش درمان: DST - داروی درمان: OT - مدت سفر: ۱۱ ماه - مدت رهایی: یک سال و یک ماه و سه روز - ورزش: والیبال.
خواسته ها:
خواسته اول: بیماران به درمان برسند.
خواسته دوم: همه سفر اولیها به رهایی و حال خوش برسند.
صحبتهای مسافر فاطمه:
سلام دوستان فاطمه هستم یک مسافر.
هرگز فکر نمیکردم؛ روزی برسد که من در این جایگاه قرار بگیرم و تولد یک سال رهاییام را در کنار شما جشن بگیرم و یا اینکه بدون دارو و مواد بتوانم زندگی کنم. بابت این مسئله بسیار خوشحالم. از آقای مهندس و خانواده محترمشان، تشکر میکنم و همچنین از راهنمای عزیزم خانم مهسا قدردانی میکنم. طی این مدت ایشان برای من زحمت زیادی کشیدند. امیدوارم بتوانم جبران کنم.من قبل از کنگره، تجربه سقوط آزاد را داشتم. امّا دو روز بیشتر نتوانستم درد را تحمل کنم. فرزندانم، خصوصاً دخترم را چون بزرگتر بود، خیلی اذیت کردم. امیدوارم من را ببخشد.
یکبار قبل از ورودم به کنگره، بعد از اینکه یکسری تبلیغات اینترنتی راجع به ترک مواد را دیدم، سفارش دادم. خیلی خوشحال بودم از اینکه فکر میکردم ترک میکنم و دیگر مواد مصرف نخواهم کرد. وقتی بسته را درب منزل آوردند؛ با یک کارتن بزرگ مواجه شدم. با خودم گفتم؛ چه چیزی میتواند داخل آن باشد؟ وقتی جعبه را باز کردم، داخلش چند تا دمنوش، قهوه و آبمعدنیهای رنگی بود.
حالا اینکه داخل آن بطریها چه چیزی بود؛ خدا میدانست. پس پیام دادم و از آنها سؤال کردم. به من گفتند؛ تو استفاده کن حالت خوب میشود. من نهایتاً ۲۱ روز توانستم این وضعیت را تحمل کنم. همان هم همراه با درد بسیار گذشت. فردای آن روز به شب نرسیده، با خودم گفتم؛ من اصلاً نمیتوانم این درد را تحمل کنم و دوباره مصرفم را شروع کردم و همان روال قبل دوباره راه افتاد. درنهایت آدرس کنگره را از دوستم گرفتم و برای درمانم اقدام کردم.
صحبتهای همسفر دلآرام:
سلام دوستان دلآرام هستم یک همسفر.
از آقای مهندس تشکر میکنم. همچنین از خانم مهسا و تمام کسانی که در این مسیر سخت، کنار مادرم بودند. امیدوارم همه سفر اولیها بتوانند؛ یک سال رهاییشان را جشن بگیرند.
تایپ: مسافر یلدا - لژیون ششم - نمایندگی میخک مشهد
ویرایش: راهنما مسافر مریم - نمایندگی میخک مشهد
بازبینی و ارسال: همسفر فاطمه
- تعداد بازدید از این مطلب :
242