جلسه سیزدهم کارگاههای آموزشی کنگره ۶۰ نمایندگی گیلان با استادی راهنما مسافر عارف، نگهبانی مسافر میلاد و دبیری مسافر علی با دستور جلسه " نقش سیدی و نوشتن آن در آموزش " و در ادامه تولد یک سال رهایی مرزبان مسافر محمد، روز پنجشنبه 19 مهرماه ۱۴۰۳ ساعت 16:30 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان عارف هستم یک مسافر. خداوند را شاکرم که در کنار شما عزیزان هستم تا دوباره این جایگاه را تجربه کنم. در خصوص دستور جلسه این هفته، نقش سیدی و نوشتن آن در آموزش، بایستی اینگونه عرض کنم که نوشتن سیدی باعث گردیده آموزشهای تمام رهجویان کنگره ۶۰ یکپارچه شود و نسبت به مفاهیم و معانی که در ذهن ما نمایان میشود همه ما یک تصویر در ذهن خودمان پدیدار کنیم. زمانی که صحبت از بخشش میشود در تصور همه افراد کنگره ۶۰ اصولاً یک نوع بخشش پدیدار میشود یا اینکه در مورد منیت و ترس صحبت میشود میتوانیم حس کنیم که هر دو این جملات چه چیزی را میخواهند عنوان کنند.
تمام این موارد باعث میگردد کلامهای یکدیگر را بهتر متوجه شویم و اصولاً تنشها و کدورتها را با حس نمودن این مفاهیم میتوان به حداقل رسانیم؛ بنابراین مشکل اصلی افراد بیرون از کنگره ۶۰ درکنکردن حرفهای همدیگر و تصویرسازی متقابل است. بحث نوشتن سیدی در انتقال اطلاعات در علم روانشناسی بسیار مؤثر است که ۷ درصد را انتقال کلام بر عهده دارد. یعنی همان صحبتهای روزمره که در طول روز انجام میگیرد. ۳۸ درصد را لحن طنین بر عهده دارد، یعنی بالا و پایین صحبت نمودن در محافل که دراینبین میتوان از محبت یا خشم یا ترس نام برد. ۵۵ در صد مابقی را هم زبان بدن عهدهدار است که با همان حرکت یا تغییر شکل صورت میباشد.
در واقع بار انتقال اطلاعات بیشتر بر عهده حالت صورت است که درگذشته تصور مینمودیم فقط صحبتکردن میتواند این انتقال را انجام دهد. نوشتن سیدی دلیل بارزی است که با گوش نمودن میتوان به آن تمرکز کافی دستیافت. همانطوری که در وادی پنجم هم عنوانشده در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست، بلکه توأم با رفتن و رسیدن، آن را کامل میکند. در شنیداری که در آن تجربه دیدار و لمس باشد درک بهتری از موضوع برداشت میکنیم. هر شیء یا چیزی یک صور پنهان هم دارد.
در کنگره ۶۰ مدام در حال القاء افکار چه از جهت مثبت چه در جهت منفی هستیم. همانطوری که در وادی سیزده هم اشاره شده نیروهای منفی کارشان ایجاد بیتعادلی در شخص است. نیروهای منفی در تلاش هستند که کارهای ارزشی و خوب را یاد نگیریم. دلیل آن هم میتواند این باشد که چون بعد از یادگیری میتوانیم آن را اجرایی کنیم و با این عمل نیروهای منفی کارشان سختتر میگردند.
نوشتن سیدی نوعی مدیتیشن است که بایستی در نوشتن سیدی تمرکز نموده و یاد بگیریم چنانچه جملهای ذهنمان را به یک نقطه انحرافی کشاند، بایستی تلاش کنیم که به حالت قبلی بازگردیم.
چنانچه این امر مؤثر نشد باید بدانیم که نیروهای منفی در آموزش و نوشتن ما موفقتر ظاهرشدهاند. هر چیزی میتواند به ضد خودش تبدیل شود، یعنی آموزشهای مثبت قدرت تبدیلشدن به آموزشهای منفی را هم دارند و میتوانند تمام حسها را بههمریخته و به بیراهه بکشاند. پس با گوش نمودن و به نگارش درآوردن سیدیها میتوان از انحرافات ذهنی جلوگیری و یا پیشگیری کنیم.
بخش دوم دستور جلسه تولد محمد عزیز میباشد. محمد در سفر اول رهجوی منظمی بود و وظایف خود را بهدرستی انجام میداد و دقیقاً میدانست که به کجا آمده است. درگیریهای زیادی را در سفر اول تجربه نمود که جنگ درونی بود ولی توانست با رویارویی با آن نیروها از سدشان عبور کند و در مسیر سفر، همسفرش نقش بسیار مهمی را در رهایی ایشان ایفا نمودند و بال پرواز او شده تا بتوانند با سلامتی از این معضلات عبور کنند.
به هردوی آنها این تولد را تبریک عرض میکنم چون برای رسیدن به این جایگاه بسیار سختی کشیدند و امروز پاداش تلاش و زحماتشان را دریافت میکنند. برای اینکه به جایگاهی که تعلق دارند برسند خیلی راه دارند ولی آنها قدم در این مسیر نهادهاند و یک سفر هزار فرسنگی با قدم اول شروع میگردد. در رهایی یک نفر همه اعضای کنگره 60 اعم از مرزبانان و یا خدمتگزاران نقش ایفاء کنند.
تنها راهنمای DST نیست که در این مسیر برای رهایی مسافران تلاش میکند بلکه همه اعضاء در این رهایی نقش مهمی ایفاء میکنند. این تولد را به همه خدمتگزاران نمایندگی گیلان که به محمد و بنده کمک شایانی نمودند و به همه مسافران و همسفران کنگره 60 نمایندگی گیلان تبریک عرض میکنم و امیدوارم در این مسیر ثابتقدم باشید. از اینکه با سکوتتان به صحبتهای بنده گوش نمودید از همه شما سپاسگزارم.
اعلام سفر مرزبان مسافر محمد:
سلام دوستان محمد هستم مسافر. آخرین آنتی ایکس مصرفی شیره و تریاک. مدت تخریب بالای ده سال، متد درمان DST، دارو درمان OT، ده ماه و بیستویک روز سفر کردم با راهنمایی آقای عارف. مدت رهایی از بند مواد یک سال و پانزده روز در ادامه، ده ماه و پانزده روز سفر نیکوتین داشتم با راهنمایی آقای ارسلان، مدت رهایی از بند نیکوتین یک سال و دوازده روز. ورزش در پارک تنیس روی میز.
خلاصه سخنان مرزبان مسافر محمد:
سلام دوستان محمد هستم مسافر. از آقای مهندس دژاکام بابت چنین بستری که برای آموزش و درمان اعتیاد فراهم نمودهاند کمال تشکر را دارم. همچنین از راهنمای محترم مسافر عارف قدردانی میکنم بابت زحماتی که برای بنده کشیده تا در این مسیر قرارگرفته تا امروز در جایگاه مرزبانی خدمت کنم سپاسگزارم. زمانی که به کنگره ۶۰ ورود نمودم هیچ امیدی به درمان نداشتم. علیرغم اینکه مشکل مالی نداشتم؛ ولی هیچگونه آرامشی را در زندگی شخصی حس نمیکردم.
زمانی که همسفرم کنگره ۶۰ را به بنده معرفی کردند از بنده تقاضا نمودند که به این مکان ورود کنم و حداقل پدر خوبی برای فرزندانم باشم که این سخن برایم بسیار تأثیرگذار بود. تازه واردین عزیزی که روزهای نخست خودشان را در کنگره ۶۰ طی میکنند، بایستی قدر این صندلیها را داشته باشند بهطوری که احساس کنند در مسابقه لاتاری برندهشدهاند. با این که بنده از تحصیلات دانشگاهی برخوردار بودم، هرگز چنین آموزشی که در کنگره ۶۰ است را تجربه نکرده بودم.
در مورد لژیون سردار هم اینگونه عرض کنم زمانی که وارد این لژیون شدم احساس مینمودم که اینجا هم مکانی است صرفاً جهت پرداخت وجه، ولی در ادامه مسیرم متوجه نگاه اشتباهم خود به لژیون سردار شدم. چنانچه بخواهد تغییرات در درون من شکل بگیرد لژیون سردار بهترین جایگاه است. زمانی که توانستم مبلغ دنوری را پرداخت کنم حال بسیار خوبی را تجربه کردم.
انرژی که من از این جایگاه دریافت نمودم غیرقابلتوصیف بود به همین علت توانستم جایگاه پهلوانی که در درجه نخست این جایگاه متعلق به آقای مهندس دژاکام است را نیز بنده تجربه کنم. تمام این حال خوش را مدیون کنگره ۶۰ میباشم که توانست بینظمی را در وجود من تغییر دهد و بعد از مدتهای زیاد دوباره ورزش کردن را تجربه کنم و به حال خوش برسم. از اینکه به صحبتهای من گوش نمودهاید سپاسگزارم.
در مورد لژیون سردار هم اینگونه عرض کنم زمانی که وارد این لژیون شدم احساس میکردم که اینجا هم مکانی است صرفاً جهت پرداخت وجه، ولی در ادامه مسیرم متوجه نگاه اشتباهم خود به لژیون سردار شدم. چنانچه بخواهد تغییرات در درون من شکل بگیرد لژیون سردار بهترین جایگاه میباشد. زمانی که توانستم مبلغ دنوری را پرداخت کنم حال بسیار خوبی را تجربه کردم.
انرژی که من از این جایگاه دریافت نمودم غیرقابلتوصیف بود به همین علت توانستم جایگاه پهلوانی که در درجه نخست این جایگاه متعلق به آقای مهندس دژاکام میباشد را نیز بنده تجربه کنم. تمام این حال خوش را مدیون کنگره ۶۰ میباشم که توانست بینظمی را در وجود من تغییر دهد و بعد از مدتهای زیاد دوباره ورزشکردن را تجربه کنم و به حال خوش برسم. از اینکه به صحبتهای من گوش کردید، سپاسگزارم.
خلاصه سخنان راهنما همسفر مریم:
سلام دوستان مریم هستم همسفر. بسیار خرسندم که در جمع شما عزیزان هستم. این تولد را به همسفر مونا و مسافرشان و راهنمای مسافرشان تبریک میگویم. به راهنمای خودم، همسفر پروانه که جایشان بسیار خالیست نیز تبریک میگویم، ایشان در واقع راهنمای سفر اول همسفر مونا بودند. همسفر مونا در سفر دوم وارد لژیون بنده شدند. من تولدهای بسیاری را در شعبه حضور داشتم؛ اما احساس میکنم امروز حسوحالم با روزهای دیگر متفاوت است و گمان میکنم دلیلش همسفر مونا است. به دلیل اینکه زنده شدن و احیای ایشان را من به عینه دیدم و میتوان گفت تغییر همسفر مونا در واقع از خدمت در لژیون سردار آغاز شد.
زمانی که همسفر مونا نگهبان لژیون سردار شدند از همان جا به خودباوری رسیدند، یعنی همان گره اصلی ایشان که هیچگونه اعتماد به نفسی نداشتند. من همیشه به ایشان میگفتم که جایگاه نگهبانی سردار خیلی ارزشمند است؛ زیرا به انسانهای دیگر بخشندگی را آموزش میدهی. در همان جایگاه همسفر مونا اعتمادبهنفس یافتند و تواناییهای خویش را دیدند و خود را باور کردند. به عقیده بنده بهعنوان راهنما همسفر مونا بهعنوان یک زن، نقش سازندهای در خانواده برای فرزندانشان و در کنار مسافرشان دارند. به این خانواده پهلوان تبریک میگویم و برایشان آرزوی خوشبختی میکنم و امیدوارم در این مسیر پایدار باشند.
خلاصه سخنان همسفر مونا:
سلام دوستان مونا هستم همسفر. خوشحالم در جمع شما هستم. خدا را شکر میکنم بابت این لحظه و امیدوارم این لحظه زیبا را سفر اولیها تجربه کنند. از آقای مهندس حسین دژاکام و خانواده محترمشان سپاسگزارم انشاءالله که سایهشان مستدام. قبل از هر چیزی میخواهم از شخصی که پیام کنگره ۶۰ را به بنده دادند تشکر کنم، ایشان در کرج همراه مسافرشان سفر میکردند، اما متأسفانه سفر خوبی نداشتند و کنگره ۶۰ دور شدند. امیدوارم که مسیر کنگره را پیش گرفته و به بهترین حال دست یابند.
از راهنما همسفر پروانه سپاسگزارم که برایم الگوی یک بانو قوی هستند و اگر بنده در این راه استقامتی داشتم بهخاطر آموزشهای ایشان بود. همیشه بیان میکردند که اگر برای کسی دعایی میکنید، از خداوند بخواهید تا عاقبتبهخیر شود و من از همینجا برای ایشان دعا میکنم و از خداوند میخواهم که همسفر پروانه عاقبتبهخیر شوند. از همسفر شبنم که راهنمای تازهواردین من بودند ممنونم. اگر صحبتهای ایشان نبود امیدی به زندگی نداشتم و قادر به ادامه نبودم و به کنگره ۶۰ نمیآمدم. انشاءالله که بهترینها برایشان رقم بخورد، از همسفر مریم سپاسگزارم.
بنده از ایشان درس محبت گرفتم. عشقی که بدون قیدوشرط است. از خواهر لژیونیها و همه همسفران که از آنها انرژی گرفتهام سپاسگزارم. از مسافر عارف ممنونم و فقط میتوانم بگویم که حس و حال خوب و زندگیمان را مدیون ایشان هستیم. از مسافر میکائیل تشکر میکنم. زمانی که مسافرم به منزل میآمد، از انرژی بالای لژیون صحبت میکرد، بابت این انرژی و حس خوب از شما ممنونم. از مسافر ابراهیم، مسافر رضا و مسافر ایرج ممنون که مانند یک برادر محمد را همراهی کردند. امروز روز دختر است، اما دخترهای ما نتوانستند اینجا حضور پیدا کنند.
از همینجا از آنها تشکر میکنم و خدا را شکر میکنم که دختران قوی دارم. من و پدرشان به آنها قول دادهایم که کاری کنیم هر روزشان قشنگتر از روز قبلشان شود. اگر بخواهم از مسافرم بگویم اینکه محمد از زمان ورود به کنگره ۶۰ قدمهایش را محکمتر برداشت و هدف داشت و هدفش را دنبال کرد و با کمک راهنمایش سفر خوبی داشت. اگر اکنون جایگاه خدمتی دارد و جایگاههای خدمتی که بعدها میخواهد تجربه کند واقعاً لیاقتش را دارد. یکی از صفتهای بارز محمد بخشندگی و گذشت است. من اگر اینجا حضور دارم و گذشتی در زندگیام کردهام، مدیون محمد هستم. ممنونم از اینکه با سکوتتان به صحبتهای من توجه نمودید.
تایپ: مسافر اسماعیل لژیون هشتم و مسافر بهنام لژیون دوم
ویرایش: مسافر حجت لژیون سوم
عکس و ارسال مطلب: مسافر رضا لژیون سوم
گروه خدمتگزاران سایت نمایندگی گیلان
- تعداد بازدید از این مطلب :
805